کد خبر: پزشکانی-که-نفس-خود-را-قربانی-خدمت-به-زائ
۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ۹:۲۸

خبرگزاری سلامت: منصوره حقیری متخصص و جراح زنان، روایت سفرهای خود به کربلا و خدمت رسانی به بیماران زوار امام حسین(ع) را همه موهبتی از خود اباعبدالله می داند ومی  گوید که در آنجا روح صیقل داده می شود و از امام درس می گیریم.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری سلامت، پزشکان دلداده زیادی هستند که عاشق خدمت به زوار امام حسین(ع) هستند و در مناسبت های مختلف از جمله اربعین، عید نوروز، نیمه شعبان، عرفه، تاسوعا و عاشواری حسینی که خیل جمعیت راهی این قطعه از بهشت در روی زمین می شوند، به کربلا رفته و رایگان به زائرین، خدمات پزشکی ارائه می دهند. به مناسبت ایام عرفه و عید قربان با چند تن از این پزشکان گفتگو انجام داده ایم که مصاحبه با «حقیری » متخصص جراحی زنان،  در زیر می آید:
حقیری درخصوص شروع این سفرها و خدمت رسانی به زوار امام حسین(ع) اظهار داشت: جریان کربلا رفتن من از آنجا شروع شد که سال 90 برای ویزیت و درمان بچه ها به مناطق محروم رفته بودیم که یک تیم پزشکی تشکیل شده بود و بچه ها را از نظر چند بیماری، غربالگری می کردیم که این کار برای مناطق محروم انجام میشد. در آنجا با یک خانم دکتر آشنا شدم که با حج و زیارت برای عتبات همکاری کرده بود و در آنجا به من پیشنهاد داد که اگر تمایل داری به عنوان پزشک به کربلا بروی و خدمت کنی، بیا. از این که این شرایط پیش آمده بود، خیلی خوشحال بودم چون حدود 15 سال بود که می خواستم کربلا بروم، ولی خانواده ام به دلیل شرایط آنجا اجازه نمی دادند. چون خودشان هم تمایل نداشتند در این شرایط که ناامنی بود به عراق بروند، بنابراین اجازه را به من هم نمی دادند.
این متخصص جراحی زنان افزود: وقتی قرار شد با تیم پزشکی بروم و امنیت هم خیلی دقیق رعایت می شد، خانواده راحت قبول کردند شاید واقعا دعای بیمارانم بود که قسمتم شد.
وی به سفرهایش اشاره کرد که هر کدام هزاران ماجرا دارد و به ذکر خاطره ای از اولین سفر پرداخت و تصریح کرد: اولین سفرم به کربلا در ماه مبارک رمضان بود. ما اصطلاحی به نام قبل عمل، حین عمل و بعد عمل داریم. ماجرای کربلا رفتن هم، همنیطور است. از همان اول که مشخص می شود بروی تا برگردی و تمام برکاتش قبل از رفتن، حین و بعد از آن هر کدام یک ماجرا است. اولین سفر هنگامی بود که نمره های رزیدنتی ما را اعلام می کردند و باید برای تعیین دانشگاه و بیمارستان، حتما حضور داشتیم. هر دفعه که رفتن به کربلای من درست می شد، بین رفتن و نرفتن می ماندم، اما همیشه یک ماجرای دنیوی شدیدی، از رفتن من جلوداری می کرد که یکی همین موضوع بود.
حقیری افزود:به من اعلام کردند اگر شما بروید، حق انتخاب نداشته و آخرین نفر هر کجا که اسمت درآمد، باید بروی. از آنجایی که نمره ام خیلی خوب بود و در ورودی امتحان رزیدنت، نفر سوم زنان شدم، برایم مهم بود که انتخاب بیمارستان ودانشگاه دست خودم باشد. یادم هست که روز اول که داشتم می رفتم تا کارهای کربلا را انجام  دهم، رو کردم به امام حسین(ع) و گفتم تو کسی را که دعوت می کنی در بهترین حالت می بری، خودت همیشه حافظ جان و مال  هستید. بعد از این ماجرا امام حسین(ع)تمام کارها را  ردیف کرد و سفر ما زودتر از آن چیزی که باید، تموم شد و توانستم از حق خود دفاع کنم. بنابراین فهمیدم هر ماجرایی که پیش آید، نمی تواند جلوی این قضیه را بگیرد و همیشه با خیر کثیر تمام می شود. حیف است که انسان، از این سفر به دلایل دنیوی دست بردارد.
این جراح زنان به سفری دیگری که مربوط به ایام اربعین می شود، اشاره کرد و گفت: یک سفر دیگر داشتیم که سازمان حج و زیارت، فقط یک بلیط داشت و ما دو نفر بودیم که من تمام این سفرها را با  خانم دکتر امیدی که متخصص قلب و عروق است، رفته بودم. ایشان از شاگرد اول های دانشگاه شهید بهشتی بوده و 11 سال شاگرد اول بوده است و از اول مهرماه، فلوشیپ اکوکاردیوگرافی را در دانشگاه تهران می خواند. وی یکی از پزشکان حاذق ما در مناسبت های مختلف در کربلا هستند. در آنجا به ما می گفتند:«دوقلوها». بنده توفیق داشته ام که 4 مرتبه در ایام اربعین، یک مرتبه در تاسوعا و عاشورا، یک مرتبه عرفه، یک مرتبه ماه رمضان و یک مرتبه هم در عید نوروز مشرف شوم. در این سفر یا من باید می رفتم یا دوستم. خانم دکتر خیلی مذهبی و فوق العاده درست کار هستند و من خودم را از ایشان دور می دانم.
حقیری افزود: هنگامی که با من تماس گرفتند و موضوع را گفتند، من گفتم بی شک باید دکتر امیدی برود و صد در صد راضی هستم ، چون دعای ایشان در رابطه با من حتما قبول می شود. حاضر به قرعه کشی نشدم. چون معتقد بودم که اگر امام حسین بخواهد هر دو نفر ما را می برد پس بهتر است که خانم دکتر که از لحاظ عرفان و ایمان از من جلوتر است برود و آنجا به متخصص قلب بیشتر نیاز است تا زنان. ولی خدا را شاهد می گیرم که شب قبل از رفتن گفتم فاطمه جان، من برای بدرقه شما می آیم و ساکم را هم می بندم و اگر امام حسین(ع) قبول کند کار آمدن من هم درست می شود. شب گریه کنان وسایلم را جمع کردم. ولی خدا شاهده شبی که داشتیم می رفتیم گفتم فاطمه جان من برای بدرغه شما می آیم و ساکمم هم می بندم اگر امام حسین قبول کند این کار درست می شود. فقط دعا می کردم هر چند با مخالفت پدرم روبرو شدم که آخر شب راضی شد. ما سال اول رزیدنتی بودیم و رزیدنت زنان در این سال، اجازه خروج حتی یک ساعت زودتر از بخش را ندارد. گفتم پاسپورت  من را هم بگیرید اگر توانستم خودم بلیط میگیرم که بروم و دکتر امیدی هم تنها نباشد. پاسپورت من را آماده کردند  ولی بلیط گیر نمی آمد،  چون ایام اربعین، بلیط نیست.
این متخصص زنان در ادامه این خاطره اظهار داشت: روز موعود رفتیم به سازمان حج و زیارت که پاسپورت ها را تحویل بگیریم و به قدری در ترافیک ماندیم و مسیر را اشتباه رفتیم که خانم دکتر از پرواز جا ماند.رسیدیم فرودگاه و خانم دکتر گریه می کرد، اشک می ریخت و می گفت من لیاقت نداشتم این سفر را بروم، شاید من هم باید می گفتم تو برو،شاید من اشتباه کردم. تیم پزشکی که رفته بودند به ما گفتند که خوتان بلیط بگیرید و بیایید. از طرف حج و زیارت هم می گفتند بروید و ما حمایت می کنیم. پدرم هم که نمی گذاشت من  از در خانه تا فرودگاه  با آژانس بروم و خودش باید من را می رساند یا خود ایشان باید من را بیمارستان می رساند به من می گفت که برو. با مادرم تماس گرفتم و گفتم مامان، بابا اینطوری می گوید و مادر هم راضی بود بروم.
وی گفت:خلاصه با آقای پزشکی که بعد فهمیدیم رئیس کنگره لاپاراسکوپی کشور هستند و از طرف حرم امام حسین دعوت شده بودند و دکتر پازوکی راهی کربلا شدیم. و جالب است بدانید که بلیط ویژه و آن هم رفت و برگشت، پیدا شد. طوری که بچه هایی که با تیم می خواستند برگردند بلیط نداشتند.من آنجا احساس کردم وقتی پایم را از گلیمم درازتر نکردم وبرای زوار امام حسین ارزش قائل بودم و خودخواهی خودم را کنار گذاشته و درست تصمیم گرفتم که دکتر امیدی که از همه لحاظ از من اولی تر بود برود، امام حسین خیلی زیبا، دعوتم کرد. دوره ای که پزشکان در اربعین در کربلا جمع می شوند، دانه درشت های مذهبی بوده و هر کدام یک مروارید هستند. ما با اساتید خیلی قدیمی و کارکشته در تیم های اربعین، عاشورا و ماه مبارک بودیم. آنجا یک صیقل روحی اساسی است و مدرسه امام حسین است. امام حسین(ع) ما را دعوت می کند وبه ما درس می دهد، این طور نیست که من بروم آنجا خدمت کنم، من تازه خودم میروم آنجا و خدمت می گیرم. این سفر بسیار با ارزش است به حدی که من این سفر کربلا را واجب می دانم و دیگر مستحب نمی دانم.
حقیری به یک خاطره از زمانی که در کربلا حضور داشته است، اشاره و خاطرنشان کرد: این خاطره مربوط می شود به احیای یک مریض خیلی بدحال. آقای حدود 57 ساله با سکته قلبی تحتانی قفسه سینه آمده بود که رگ نداشت، چون این مشکل، فشارهای خیلی پایین می دهد. رگ گیری را به کوچکترین عضو این تیم یعنی بنده دادند و وقتی انجام دادم، تحسین تیم برانگیخته شد و همان رگ گیری باعث شد دارو به مریض رسیده و درمان شود.
این جراح زنان با بیان این که در کربلا با پزشکان کشورهای دیگر هم آشنا می شویم، گفت:یک خانم دکتر که  اصالتا پاکستانی ولی ساکن آمریکا بود می گفت من 16 سال دعا می کردم که اربعین قسمتم شود.
وی به یکی از بهترین لحظات زندگی خود در کربلا اشاره کرد و اظهار داشت: در ایام اربعین در حرم اباعبدالله به عنوان پزشک حرم، افتخار پیدا کردم که این بزرگترین افتخار زندگی من است. هیچ کدام از درس خواندن ها و رتبه آوردن ها در مقابل آن، هیچ محسوب می شوند که توانستم در یک شیفت کاری روبروی اباعبدالله، بیماران را درمان کنم که اجازه خود امام بوده است. قبل از این که این ماجراها پیش آید، من 20 سفر که شب جمع بود به همراه رجا به عنوان پزشک به مشهد رفته بودم و از آنجا از امام رضا(ع) خواستم که گره کربلا رفتن من را باز کنند، چون خیلی مشتاق این سفر بودم، که بعد از آن خواستند که به مناطق محروم برویم وبچه ها را درمان کینم که با خانم دکتر آشنا شدم و راه باز شد.این دعای من از 13-14 سالگی بود که در 27 به سرانجام رسید.
حقیری با بیان این که خیلی دوست دارم ایام عرفه به کربلا بروم، گفت: ولی الان کربلای من شهری به اسم قصرشیرین است که باید اینجا خوب کار کنم. واقعا از امام حسین(ع) خواستم که این نماینده شما را در شهری که بتوانم به مردم و آبرومند خدمت کنم، قبول کنند. هر روز این قصر شیرین خیلی مهم است که خوب کار کنم، شاید به عرفه نرسم ولی به اربعین ان شاالله می رسم. من و خانم دکتر امیدی، خبرنتیجه قبولی تخصص را در کربلا گرفتیم. ایشان  در شهر«راور» کرمان خدمت می کند و هر دو از امام خواستیم که مامورمان کند در منطقه محروم خدمت کنیم که این هدیه ای از طرف ما به مولایمان است.
 

کد خبرنگار: 41055

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha