از اواخر دهه۷۰ مهرجویی نوعی یلهگی را در مشی فیلمسازیاش بهکار گرفت که خیلی مسبوق به سابقه نبود؛ نماهای دقیق طراحی شده و میزانسنهای چشمگیر و حرکت دوربینهای ماهرانه و آن فیدهای رنگی و دیزالوهای هنرمندانه، جای خودشان را به فرمهای ساده و راحت و دوربین روی دستی دادند که خیلی نگران ناموزونشدن قابها نیست.
در نظریه اندرو تئودور پیرامون ژانر عناصر شکلی، روایی و مضمونی تثبیت شده در آثار سینمایی هستند که گونهای از فیلمها را در کنار یکدیگر قرار میدهد. این تئوری که با رویکرد مرگ مولف در فرانسه کلید خورد، سبک و نوع خاصی از سینما را توصیف میکند و به مخاطب اجازه میدهد که آثار سینمایی را نه در قالب مولفهایشان بلکه در رعایت سبک مورد نظر تحلیل کنند.