به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری سلامت، کامران پارسینژاد؛ نویسنده، منتقد ادبی و عضو انجمن قلم ایران از آزادی قلم در فضای ادبیات ایران گفت: آزاداندیشی باعث و بانی احیای ادبیات است. در واقع لازمه اینکه ادبیات خودجوش باشد، ارتقا پیدا کند و به چراییها پاسخ بدهد، آزاداندیشی است. چراکه یکی از رسالتهای ادبیات پاسخ به سوالات مخاطبین است. در رویدادهای مهم فرهنگی، تاریخی و اجتماعی یکی از توقعات مردم این است که ببینند آن رویداد از دید یک نویسنده و منتقد چگونه واکاوی میشود. درواقع دانستن نگرش فرد دیگر در اتفاقات میتواند به درک حقایق کمک کند. نویسنده نیز برای پاسخ دادن به این سوالات باید از نوعی آزاداندیشی برخوردار باشد.
او با اشاره به حد و مرز آزاداندیشی ادامه داد: گاهی دیده شده است که به نام آزاداندیشی مسائلی مطرح میشوند که خود مغایر با آزاداندیشی هستند. خیلی از مواقع پوشش کار در ظاهر به دنبال جریان آزاداندیشی است اما نفس کار در عمل گویای حقیقت نیست و باعث سوتعبیر و قضاوتهای نادرست میشود. در مواردی این سوتعبیرها ادبیات را به سمت صدمهزدن به تمامیت عرضی کشور و منافع ملی مردم سوق میدهد. این موضوع مانند دو لبه یک تیغ است که یک نویسنده متوجه بشود؛ چیزی که مینویسد در خدمت مردم، انسانیت و سلامت نفس جامعه است یا باعث و بانی بسیاری از مشکلات میشود. نمونههایی را به کرات در ادبیات دیدهایم که نویسندگانی با نیت خاصی مطلبی نوشتهاند و برخی از جوانان با مطالعه آن در بزنگاههایی که دچار تردید بودند، تصمیمات اشتباه گرفتهاند.
پارسینژاد افزود: آزادی قلم به صورت صرف و مطلق نباید وجود داشته باشد و باید حد و مرزی مشخص شود. همانطور که یک پزشک برای سلامت جامعه تلاش میکند و ما هیچگاه از او انتظار ترویج یک بیماری نداریم، یک نویسنده نیز باید این رسالت را داشته باشد. یعنی اگر اثری منجر شود تا جوانی با خواندن آن تصمیم نادرست بگیرد که به ضرر خود و جامعه بیانجامد باید با آن مقابله کرد و نمیتوان با شعار آزادی قلم باعث آسیبرسیدن به مردم و به خطر افتادن امنیت اخلاقی و معنوی جامعه شد. واکاوی در این حوزه کاری سخت است که میتواند آلوده افراط و تفریط شود. نه میشود به نبودن آزادی قلم معتقد بود و نه میتوان گفت افراد هر کاری که دوست دارند بدون وجود ممیزی انجام دهند.
پارسینژاد ببیان کرد که ممیزی در طول تاریخ و در تمام جهان وجود داشته است. او توضیح داد: اکنون میتوان به راحتی کتاب «تام سایر» را خواند در حالی این کتاب سالها توقیف بوده است. چراکه احساس میکردند جریانات کمونیستی پشت آن است و اجازه چاپ نمیدادند. موارد این چنینی در تمام جهان وجود دارد اما فراز و فرودهای مختلفی هست که چیزی را برای یک ملت تبدیل به مسالهای حاد میکند درحالی که در کشوری دیگر مسالهای عادی به شمار میرود. در مواردی هم اسیر ترفندهای تبلیغاتی و سیاسی میشود.
این منتقد ادبی از عملکرد وزارت ارشاد در زمینه ممیزی کتاب گفت: قضاوت دراین خصوص کار سختی است. متاسفانه در ایران هیچگاه جریاهای ادبی و مواردی که مربوط به فرهنگ و ادب هستند، رصد نمیشوند. در واقع نهاد نظارتی نیست که عملکرد سازمانی مثل اداره کتاب را بررسی کند. نهادهای نظارتی در کشورهای غربی وجود دارند و به عملکرد حوزههای فرهنگ را به صورت لحظهای نظارت میکنند که تاثیرگذار هم هست. البته اینجا نقش مطبوعات هم به میان میآید که گام به گام با نهادهای نظارتی حرکت میکنند و باعث میشوند تا متولیان حوزه فرهنگ دقت لازم را داشته باشند.
او در پایان عنوان کرد: در شرایط کنونی در کشور ما این کار انجام نمیشود. در مواردی میبینیم که کتابی مثل «خالکوب آشویتس» که نویسنده صهیونیستی دارد و کتاب در راستای ترویج و اشاعه جریانهای صهیونیستی است، منتشر میشود و نمیتوان مقصر را پیدا کرد. ما نیازمند نهاد و مرجعی قانونی هستیم که بتواند بر این فضا نظارت کند. در عین حال جایگاه مطبوعات هم اهمیت دارد. یکی از وظایف رسانهها این است که اگر چنین کتابی منتشر شد به آن بپردازند که این کتاب خوب هست یا نه و چه واکنشی در مخاطب ایجاد میکند؟ باید هماهنگی در میان نهادها در حوزه فرهنگ و ادبیات وجود داشته باشد. لازمه آزادی قلم وجود نهادهای نظارتی منسجم و مطبوعات مطالبهگر است که بتوان درصد خطاها را کاهش داد.
خبرنگار: پرستو خلعتبری
نظر شما