به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری سلامت؛ نصرت الله تاجیک با بیان اینکه داشتن منتقد منصف آگاه به مسائل نعمت بزرگی است که متاسفانه وزارت امور خارجه از آن کم بهره است، خاطرنشان کرد: یکی از دلایل نبود منتقد منصف این است که به دلیل جدی نبودن تحزب در کشور، منتقد سازمان یافته که با اطلاع و براساس معلومات صحیح و در چهارچوب موضوعه انتقاد کند و انتقادهایش کارگشا باشد نداریم و آنچه امروز شاهد آن هستیم بیشتر دعوای گروهی و قبیلهای برای تصاحب جایگاههاست. اما این حجم از حملهها علیه این وزارتخانه و شخص وزیر هم در ایران و هم در جهان بیسابقه است.
این تحلیلگر مسائل سیاسی ادامه داد: بخشی به این دلیل است که وزارت امور خارجه برای حل مشکلاتی که ربطی به این وزارتخانه ندارد و یا اصلا مرتبط به سیاست خارجی نیست قبول مسولیت میکند. در این شرایط چگونه انتظار داریم یک دیپلماسی تاثیرگذار که بتواند منافع ملی حداکثری ما را تامین کند، داشته باشم؟ اما با همه این مشکلات داخلی که سیاست خارجی و وزارت امور خارجه با آن روبروست، مجموعه تحولات منطقه ای و بین المللی نشان میدهد که سیاست خارجی ما یک ظرفیت جدیدی به دست آورده است.
تاجیک افزود: مجموعه این تحولات الان به سمت و سویی میرود که اگر با یک سیاست خارجی تاثیر گذار، منسجم، پویا و همراه با درک شرایط از این ظرفیت استفاده کنیم یقیناً شرایطی بهتر از گذشته در منطقه و جهان خواهیم داشت.
وی با بیان اینکه استراتژی ما برای حفظ سازه برجام در کنار تحولات منطقهای و بینالمللی ظرفیت جدیدی برای سیاست خارجی ما باز تولید کرده، خاطرنشان کرد: دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ که جهان را به سمت لبه جنگ جهانی سوم میبرد به پایان رسیده و دولتی در آمریکا روی کار آمده که میخواهد با رویکرد چندجانبه گرایانه و از طریق همکاریهای بین المللی مسائل خودش و دنیا را حل کند تا بتواند بیشتر منابعش را به داخل آمریکا اختصاص دهد.
تغییر لحن عربستان مثبت است
سفیر پیشین ایران در اردن، تغییر سیاست عربستان در قبال ایران و اظهارات اخیر بن سلمان ولیعهد این کشور در این باره را تابعی از تحولات بین المللی و تغییر سیاست خارجی آمریکا دانست و افزود: ایجاد درگیری بین ایران و عربستان به منظور فروش سلاح بیشتر به منطقه و زمینه سازی برای تقویت حضور نظامی، بخشی از سیاست خارجی ترامپ بود اما بایدن حاضر نیست اقدامات ترامپ را انجام دهد و به عربستان سلاح و مهمات بفروشد که بر سر مردم یمن بریزد. با این وضعیت طبیعی است که عربستان هم ناچار است با این تحولات بینالمللی خودش را وفق دهد و با ایران همکاری کند.
این کارشناس مسائل بین الملل در عین حال وضعیت ولیعهدی بن سلمان را با وجود مخالفتهای درون خاندان سعودی متزلزل دانست و خاطرنشان کرد: بن سلمان دنبال صفر کردن تنشهای خارجی و باز کردن وزنهها از پای سیاست خارجی عربستان است تا هم چهره عربستان را در افکار عمومی دنیا بزک کند و هم تضمینی باشد برای جانشینی پدرش، بنابراین الان روی این موضوع به جای درگیری با سیاست خارجی ایران و یا تداوم جنگ یمن تمرکز دارد.
وی در عین حال، تغییر لحن بن سلمان را تغییر گفتمان ندانست و افزود: هنوز ولیعهد سعودی بر تداوم گفتمان سابق عربستان علیه ایران تاکید دارد و او باید بداند که اصرار ورزیدن بر سیاستهای گذشته نتیجه بخش نخواهد بود. ولی همین تغییر لحن در حد خود خوب است و زمینهایی برای تداوم گفتوگوهای دو کشور برای ذوب کردن یخها در سیاست خارجی است.
این تحلیلگر مسائل منطقه خاطرنشان کرد: همین حد از تغییر مواضع عربستان و ولیعهد آن که طی چند سال گذشته در دوران ترامپ آماده مذاکره با ایران نبود و الان گویا دو دور مذاکره بین این دو کشور در عراق برگزار شده و بن سلمان نیز اینچنین موضعگیری علنی می کند به نظر من مثبت است اما نباید اینگونه پنداشته شود که لابد از فلاکت به این روز افتاده و در عین حال نباید آن را هم هیچ بپنداریم بلکه باید بر اساس شرایط بینالمللی و منطقهای به این حرکت عربستان وزن مناسبی بدهیم و روابط متوازنی را با این کشور مهم منطقه برقرار کنیم.
تاجیک، سفر اخیر محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه به عراق، قطر، عمان و کویت اشاره کرد و افزود: باتوجه به اخبار راه یافته به رسانهها درباره دیدار بین برخی دیپلمات های ایرانی و سعودی در بغداد و نقش میانجیگرانه قطریها بین ایران و آمریکا از یک سو و بهبود روابطشان با عربستان از سوی دیگر، فکر میکنم سفر آقای ظریف به منطقه هم در چارچوب دیپلماسی برای بهبود روابط منطقه ای و استقبال از سخنان بن سلمان انجام شده و هم فراهم کردن زمینه سیاسی مذاکرات وین در مورد برجام.
وی با بیان اینکه مجموعه تحولات منطقهای و بینالمللی میتواند به نفع ما باشد، خاطرنشان کرد: مهمترین دغدغههای که دارم و احساس می کنم ممکن است باعث شود نتوانیم از این شرایط استفاده کنیم، اوضاع داخلی است. اوضاع داخلی میتواند خیلی تعیین کننده باشد زیرا ما در آستانه انتخابات و تغییر دولت هستیم. بنابراین طبیعی است که اگر نتوانیم از فرصتها استفاده کنیم یک بازی دو سر باخت برای ما رقم خواهد خورد.
سیاست خارجی مقوله ای حاکمیتی است
تاجیک درباره این موضوع که آیا سیاست خارجی جمهوری اسلامی ممکن است تحت تاثیر تغییر دولتها قرار گیرد، گفت: موضوعات سیاست خارجی عموماً از مقولات حاکمیتی هستند و از مقولات مربوط به دولت نیستند. نمیگویم دولت نقش ندارد ولی دولت تعیین کننده نیست و این نظام و حاکمیت و ارگانهای حاکمیتی هستند که خطوط اصلی را تعیین میکنند و دولت مجری آنهاست. البته دولت در حد اجرا نقش دارد و میتواند این سیاستها را به نحو احسن یا به شکل ضعیف اجرا کند. بنابراین تغییر دولت خیلی تاثیری در تغییر سیاستهای خارجی ما چه در مورد برجام و مذاکرات وین و چه روابط دو چانبه با همسایگان و سایر کشورها ندارد.
این دیپلمات پیشین با بیان ایکه خبرهای خوبی از مذاکرات وین به گوش میرسد، افزود: به نظر میرسد که ایران و گروه ۱+۴ به تفاهم میرسند و اخباری که به رسانهها درز کرده نشان میدهد طرفین هر یک به دلایلی نه تنها علاقهمند هستند که مذاکرات را به نتیجه برسانند بلکه راهی جز این ندارند. تمایل طرف ایرانی برای به نتیجه رسیدن مذاکرات به خاطر بحث انتخابات نیست بلکه برای حل مشکلات اقتصادی کشور و بهبود معیشت مردم است.
وی ادامه داد: تمایل آمریکا نیز به این دلیل است که این تیم سیاست خارجی بایدن به درستی میداند که ترامپ با خروجش از برجام، آمریکا را نه تنها در مقابل ایران خلع سلاح کرده بلکه در دنیا آمریکا را منزوی و در موقعیت سختی قرار داده است و دوم اینکه فشار حداکثری بر ایران کارایی نداشته و ایران را در شرایطی قرار داده که مهارش برای آمریکا و تعبیه ساختارهای تعاملی بین دو کشور را از بین برده است و این برای آمریکا به منظور مدیریت روابط بین المللی سنگین و هزینه زا است.
این کارشناس مسائل بین الملل، انتقادات مخالفان دولت درباره بهره برداری از مذاکرات هسته ای در وین برای انتخابات را رد کرد و افزود: حاکمیت هم علاقهمند نیست که این شرایط اقتصادی تداوم پیدا کند و دنبال این است که این شرایط زودتر تمام شود و دولت بعدی نقطه سرخط باشد و دستش برای بهبود اوضاع داخلی، منطقهای و بین المللی باز باشد و موضوعاتی مثل برجام و امثال آنها وقت و انرژی دولت بعدی را تلف نکند. این مطابق منطق و عقل سلیم است.
تاجیک افزود: نمیدانم چرا جناح محافظهکار اینقدر بیتابی میکند و مطابق قواعد بازی سیاسی اهداف و حتی منافع خودش را دنبال نمیکند؟ منافع ملی بماند! بالاخره اگر گشایش اقتصادی برای کشور فراهم شود، چنانچه آنها برنده انتخابات باشند این منابع کمک بزرگی برای کاهش آلام جامعه است به شرطی که منابع مانند ۷۰۰ میلیارد دلار دوران دولت مهروز محافظه کاران در آسمان پخش نشود که هر کی قدش بلندتر و یا دستش درازتر بود بیشتر بهره ببرد.
سفیر پیشین ایران در اردن خطاب به منتقدان مذاکرات هسته ای در وین گفت: منتقدان به این موضوع توجه ندارند که برجام توان سیاست خارجی ما را گرفته و نقش آفرینی منطقه ای ما را تضعیف کرده است. بنابراین عاقلانه است که ما در این دوران مسائل برجامی را در این دولت حل کنیم تا حداقل وزنه برجام از پای سیاست خارجی دولت بعدی برداشته شده باشد تا بتواند به مسائل دیگر و از جمله تنظیم روابط با همسایگان و تاثیر گذار و یا کمک به اجرای الگوی توسعه کشور در قالب همکاریهای منطقهای بپردازد.
تاجیک درباره تداوم حملهها منتقدان دولت به سیاست خارجی کشور و به ویژه وزیر امور خارجه را غیرمنصفانه دانست و افزود: داشتن منتقد منصف آگاه به مسائل نعمت بزرگی است که متاسفانه آقای ظریف از آن کم بهره هستند. متاسفانه به دلیل جدی نبود تحزب در کشور، منتقد سازمان یافته که با برنامه انتقاد کند و انتقادهایش کارگشا باشد نداریم. آنچه امروز شاهد آن هستیم بیشتر دعوای گروهی و قبیله ای برای تصاحب جایگاههاست.
وی تداخل بین دعواهای جناحی و منافع و مصالح ملی را به ضرر کشور دانست و افزود: کار سیاسی جناحی کردن ایرادی ندارد ولی نباید منجر به این شود که ما در راستای منافع سیاسی خودمان برای مملکتی با این عمق تاریخی و گستره ژئوپلیتیکی وسیع و تاثیرات منطقهای و بینالمللی نسخه پیچی کنیم بلکه باید اینجا نگاه حکومتی و ملی داشته باشیم.
قدرت نرم و سخت مکمل یکدیگر هستند
تاجیک با بیان اینکه باید ببینیم الان ملت بیشتر چه چیزی میخواهد، خاطرنشان کرد: برای حل مشکلات کشور باید در کنار بر طرف کردن سوء مدیریتها، مسائل بینالمللی را حل کنیم و این موضوع از روشهای علمی و خلق ارزش افزوده و بالابردن تولید داخلی و تولید ناخالص ملی و رشد درآمد سرانه ممکن است و با اقدامات پوپولیستی و شعاری به اسم آرمانگرایی مسائل حل نمیشود. آرمانی که مطابق برنامه و توانمندیها نباشد، بیشتر توهم است!
این تحلیلگر ارشد مسائل بین المللی، رشد سریع و چراغ خاموش چین را الگوی خوبی برای توسعه کشورهایی مثل ایران ارزیابی کرد و افزود: چینیها اول از جهت اقتصادی قوی شدند و کالاهایشان دنیا را گرفت و با اتکا به قدرت اقتصادی خود الان میتوانند حرف اول را در جهان بزنند.
وی، غفلت از تقویت واقعی اقتصاد کشور از طرق علمی همچون خلق ثروت با افزایش تولید داخلی در کنار قدرت نرم جمهوری اسلامی را از اشتباهات دولتهای مختلف دانست و افزود: در تولید قدرت نرم که فرهنگ یکی از مهمترین نمودهای آن است، ما یک عمق و سابقه تاریخی عجیب تاریخی داریم و از بنیانگذاران تمدن بزرگ بشری بودیم که در خلق تمدن اسلامی نیز به کمکمان آمد و پیشتاز شدیم. اما شرایط ناشی از جنگ تحمیلی در این سال های بعد از دوران دفاع مقدس ما را به سمت تقویت قدرت سخت کشاند. این فی نفسه بد نیست شرایطی است که به ما تحمیل شد و باید آنرا با ایجاد توازن با قدرت نرم به یک فرصت بیبدیل تبدیل کنیم. زیرا ما در منطقهای زندگی میکنیم که در شرایط عادی هم توازن ژئوپلیتیکی برقرار نیست! چه رسد به اینکه بخواهیم قدرت سخت را هم به رخ آنها بکشیم.
سفیر پیشین ایران در اردن با بیان اینکه رابطه «میدان» و «دیپلماسی» یک رابطه متوازنی است و در دنیا هم این دو به عنوان مکمل یکدیگر استفاده میشوند، گفت: در کشورهای توسعه یافته، «سیاست خارجی» حرف اول را می زند ولی در این نوع از تصمیم سازی، تصمیم گیری و اجرای سیاست خارجی، فقط دیپلمات ها موثر نیستند بلکه ارگانهای مختلفی که درگیر مسائل ستادی و صفی هستند در تعیین رویکرد و اجرای آن اثرگذار هستند. متاسفانه در ایران در سیاست و حکومت و اداره جامعه جزیرهای عمل میشود و این برای سیاست خارجی سم مهلک است!
تاجیک با یادآوری این موضوع که سیاست خارجی است که برای حکومتها و دولت تعیین میکند در کجا قدرت نرم و در کجا قدرت سخت را به کار ببرند، افزود: هشت سال جنگ تحمیلی قدرت سخت و قدرت منطقه ای ما را تقویت کرد و اکنون یک قدرت نظامی اثرگذار منطقه ای هستیم که باید قدر آن را بدانیم اما این حوزه سیاست خارجی است که باید محل استفاده از این قدرت سخت را تعیین کند. این وزارت دستگاه عامل سیاست خارجی است. سیاست خارجی اعم از وزارت امور خارجه است که با خرد جمعی تصمیمی اتخاذ و برای اجرا به این وزارت ابلاغ میکند.
وی، تقابل «دیپلماسی» و «میدان» را سوء استفاده از احساسات مردم و برساخته و غیرواقعی دانست و افزود: باید به گونه ای عمل کنیم که تداخل در وظایف ارگانها به حداقل برسد و اقدامات آنها مکمل یکدیگر باشد و با اهداف انتخاباتی نخواهیم به این دوقطبی کاذب دامن بزنیم. این دو مفهوم یک واقعیت هستند که نباید هیچیک قربانی یکدیگر شوند اما با توجه به ضعف روحیه ایرانی در کار تشکیلاتی و بخشینگری مفرط در سازمانهای ایرانی حرف نهایب را نباید میدان بزند بلکه سیاست خارجی و خرد جمعی حاصل از آن باید بزند. یعنی در توازن بین این دو، ستاد تصمیمگیر است و صف تابع سیاستهای اعلامی سیاست خارجی.
نظر شما