به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر خبرگزاری سلامت، علی تکروستا؛ کارگردان فیلم «برادرم نادعلی» که در جشنواره سینما حقیقت و بخش مستند جشنواره فیلم فجر حضور داشت از مضمون این فیلم که ماجرایی متفاوت از خانواده شهدا و تستهای ژنتیکی است که از شهدای گمنام میگیرند، گفت: این سوژه هم محلی من است و زمانی که کودک بودم میدیدم که پس از مفقود شدن نادعلی میدیدم که پدرش گاهی به دنبال پسر میرفت و بد از چند روز پیدایش میکردند. پدر نادعلی در فراق فرزندش به جنون رسید. آخرین بار یک ماه گم شد و بعد در حالی که رو به قبله دراز کشیده و از دنیا رفته بود پیدایش کردند. من این اتفاقات دردناک را از نزدیک میدیدم. لاوه بر آن در میان بستگانمان مادری بو.د که در چشم انتظاری فرزندش هر شب چراغهای خانه را روشن میگذاشت و تا آخرین روز عمرش رخت خواب او را کنار خود پهن میکرد. من سالها شاهد درد و رنج مادران و پدران شهدا بودم و پرداختن به این موضوع برایم تبدیل به دغدغه شد. پیش از این که وارد حرفه مستندسازی شوم دوست داشتم در مورد این شهید کتاب بنویسم اما زمانی که به حرفه مستندسازی رو آوردم، دیدم این بهترین فرصت است تا آسیبهایی را که خانواده شهدا متحمل شدهاند را به تصویر بکشم.
او افزود: سوژه فیلم از مواردی بود که به هیچ نوان با کسی ارتباط نزدیک نمیگرفت. سوژه هم محلی ما بود و من با او ارتباط گرفته و حتی زندگی کردم. با ناراحتی او اشک ریختم و با شادیاش خوشحال شدم. در واقع در مستندسازی باید با سوژه زندگی کرد تا بتوان فیلم خوب ساخت. در مدت یک سال و دوماهی که ساخت این اثر طول کشید، من به سوژه نزدیک شدم. به نظر من یمی از نقاط قوت فیلم این است که توانستهام به درونیات سوژه نزدیک شوم.
تکروستا عنوان کرد: یکی از ایراداتی که دوستان به من گرفتند این بود که چرا 75 ساعت راش گرفتم اما دلیل من برای انجام این کار این بود که من فیلم داستانی نساختم بلکه دوربینم روشن بود تا اتفاقات را شکار کند. گاهی سوژه دیالوگی میگوید که تکرار مجدد آن در برابر دوربین حس اولیه و بداهه را نخواهد داشت. در واقع دوست دارم اتفاقات را با حس و حال طبیعی خود ثبت کنم.
او ادامه داد: تمام هدف من از ساخت این اثر این بود که دغدغه خانواده شهدا را مطرح کنم. نزدیک به 1500 شهید گمنام داریم که به راحتی میتوان از آنها آزمایش DNA گرفت اما این اتفاق نیافتاده است. مشکلات و چشمانتظاری خانواده شهدا واقیتی فراموش شده در جامعه ما است. چه کسی به فکر پدر و مادر پیری است که یک عمر چشمانتظار بازگشت فرزندشان هستند. من دوست داشتم قصههایی را روایت کنم که در جامعه کمرننگ شدهاند. درد و رنجی که خانواده شهدای مفقوالاثر تحمل میکنند بسیار است. برادر شهید نادعلی میگفت: «پدرم در روزهای آخر و چشمانتظاری بازگشت برادرم به حدی رسیده بود که جلو هر رهگذری را میگرفت و سراغ برادرم را میگرفت». در برابر آسیبی که خانواده این شهدا تحمل میکنند، نبش قبر و گرفتن آزمایش DNA کار سختی نیست. البته از سال ۸۲ به بعد آزمایش ژنتیک از شهدای گمنامی که تفحص میشدند گرفته شد اما تا پیش از این تاریخ از شهدا آزمایش گرفته نشده است. یکی از علتهایی که من وارد این عرصه شدم این بود که صدای شهدا و خانوادههایشان باشم و شاید این صدا به گوش مسئولی برسد.
گفتوگو: پرستو خلعتبری
نظر شما