کد خبر: لزوم-توجه-به-امر-اشتغال-ناشنوایان-اشتب
۸ مهر ۱۳۹۹، ۱۱:۲۶
لزوم توجه به امر اشتغال ناشنوایان/ اشتباه نکنید، ناشنوا کرولال نیست!
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری سلامت، هفته آخر ماه سپتامبر به عنوان هفته ناشنوایان نام‌گذاری شده است. این نام‌گذاری بهانه‌ای است تا به مشکلات این قشر از جامعه بپردازیم. به همین بهانه پای صحبت چند تن از این عزیزان نشستیم تا مسائل مربوط به این قشر را از نگاه خودشان ببینیم و لمس کنیم که در ادامه می‌خوانید. مردم من را مسخره می‌کردند الناز عزیزپور که خودش، همسرش و دخترش کم‌شنوا هستند از زندگی پرفراز و نشیب خود می‌گوید: 32 سال دارم، پدر ومادر من، پسر عمو ودختر عمو هستند و فقط من بین خواهر وبرادرهایم کم شنوا شدم. پدر شوهرم و خواهر شوهرم هم این مشکل را دارند. من وهمسرم دختر دایی و پسر عمه هستیم. مردم در گذشته شرایط ما را درک نمی‌کردند چون آگاهی کافی در این زمینه نداشتند. مردم من را مسخره می‌کردند؛ سه بار سمعک جیبی‎ام را شکاندم. زمانی که معلم را حین تدریس نمی‌دیدم، نمی‌توانستم خوب لب‌خوانی کنم و از بچه‌ها یا خود معلم سوال می‌کردم اما جواب نمی‌دادند. یا زمانی که جزوه می‌گفت و من عقب می‌افتادم، دانش‌آموز کناردستی من نمی‌گذاشت از روی دست او ببینم و معلم هم کار او را تایید می‌کرد. زمانی که اعتراض کردم هم به من گفت: « برو مدرسه استثنایی». من به شدت از این رفتارها ناراحت می‌شدم. حتی معلم من را کتک زد و گوشم خون‌ریزی کرد چون با وجود سمعک داخل گوش هر فشاری منجر به خون‌ریزی می‌شود. در اینجا از مادرم با تمام وجود تشکر ویژه می‌کنم که در هر شرایطی کنارم بود و راهنمایی‌ام کرد که چطور مثل یک شیرزن زندگی کنم. معلم‌ها فکر می‌کردند که همسرم توانایی و درک درس‌خواندن، ندارد او که توانسته با عبور از موانع درس بخواند و مشکلات را پشت سر بگذارد در ادامه از مشکلاتی گفت که همسرش در طول تحصیل متحمل شده است. عزیزپور افزود: همسرم در مدرسه ناشنوایان تحصیل کرد که بسیاری از کتاب‌ها را نداشتند چون مسئولین فکر می‌کردند، این بچه‌ها توانایی ودرک درس‌خواندن را ندارند و گاهی راحت به آن‌ها نمره می‌دادند تا فقط از مدرسه بروند. همسرم اکنون از نظر املایی، گفتاری و درک‌مطلب مشکل دارد و من به او توضیح می‌دهم. آن‌ها فکر می‌کردند که همسرم توانایی و درک درس‌خواندن، ندارد! درحالی که اینطور نیست. به طور مثال او برای گواهینامه موتور نمی‌تواند به صورت تئوری امتحان بدهد اما در عملی کار را به نحواحسن انجام می‌دهد. نگران بودم که دخترم مانند من سختی بکشد او ادامه داد: به تنهایی با دخترم سوگند تمرین کردم؛ تمرین با همسرم و دخترم سخت بود اما خدا را شکر توانستم سربلند بیرون بیایم. سوگند امروز به خوبی ارتباط برقرار می‌کند. در ابتدا که متوجه کم‌شنوایی دخترم شدم، نگران بودم که مثل من سختی بکشد اما خوشحالم که امروز بسیاری از مردم اگاه هستند. علم و روش‌ها هم فرق کرده است. رسانه‌ها به خصوص تلویزیون باید مردم را آگاه کنند. هنوز کسانی هستند که برخورد بدی با ناشنوایان یا کم‌شنوایان دارند و این موضوع به روحیه ما لطمه وارد می‌کند. مشکل دیگر هزینه‌های سنگین سمعک و باطری سمعک است که امیدوارام مسئولین فکری به حال آن کنند. من موافق آموزش همگانی زبان اشاره نیستم چون ارتباط سخت و مردم عادی به مرور زمان خسته می‎شوند و نمی‎توانند یک دیگر را درک کنند. جامعه امروز این روش را نمی‌پسندد و بهترین روش فرهنگسازی است. در وضیعت کرونا ارتباطات برای ما سخت شده و مجبوریم با فاصله و بدون ماسک باشیم یا شیلد بزنیم. کارفرماها فکر می‌کنند، ناشنوایان توانایی کار ندارند مساله اشتغال ناشنوایان و کم‌شنوایان معضل مهمی است که به دغدغه بسیاری از آنان تبدیل شده است. الناز عزیزپور در این خصوص گفت: همسرم از طریق کار پدرش در شرکتی مشغول به کار شد اما کارهای هنری یا فنی وحرفه ای برای همسرم یا ناشنوایان راحتر است چون ارتباط با مردم برایشان سخت است. ازطرفی برخی از کارفرماها فکر می‌کنند، ناشنوایان و کم‌شنوایان توانایی کار ندارند. این بی‌عدالتی است. در صورتی که گاهی ناشنوایان و کم‌شنوایان درکارهای فنی وحرفه‌ای و هنری نسبت به افراد عادی بهتره هستند. امیدوارم مردم و مسئولین به این موضوع توجه کنند. این مشکل شغلی تاثیر بدی در روحیه ناشنوایان دارد و آن‌ها قربانی این مسئله شده‌اند. غرورشان خرد می‌شود و اعتماد به نفس خود را از دست می‌دهند. گاهی هم به کار خلاف کشیده می‌شوند. باتری سمعک‌ها همه جا در دسترس ما نیستند مهسا تهذیبی؛ فعال اجتماعی حوزه ناشنوایان و پژوهشگر سلامت ناشنوا که در خانواده ناشنوا بدنیا آمده و کم‌شنوایی‌اش در هفت‌سالگی تشخیص داده شده است، نظر متفاوتی نسبت به فراگیرشدن زبان اشاره و آموزش آن به مردم عادی دارد. او در این خصوص توضیح داد: علت استفاده من از سمعک ارتباط برقرار کردن با دیگران است اما اگر زبان اشاره فراگیر شود، من می توانم در انتخاب روش ارتباط حق انتخاب داشته باشم. باتری سمعک‌ها همه جا و به راحتی در دسترس ما نیستند و گاهی این موضوع استرس‌زا می‌شود. هویت فردی ناشنوایی برای کاندیدهای کاشت حلزون مطرح نمی‌شود او با اشاره به عمل کاشت حلزون عنوان کرد: مخالفتم با خود عمل کاشت حلزون نیست بلکه مخالف توصیه آن به والدین و فرزاندانشان هستم. مخالفم که کاشت حلزون به عنوان تنها راه یا درمان برای ناشنوایی ارائه شود بدون اینکه آموزش‌هایی در رابطه با ناشنوایی، زبان اشاره و فرهنگ ناشنوا به والدین داده شود. والدین باید از تمامی روش‌های موجود برای توانبخشی فرزندانشان اطلاع و حق انتخاب داشته باشند تا بهترین راه را برای فرزنداشان انتخاب کنند. برای مثال والدینی که مشکلات مالی زیادی دارند باید بدانند که هزینه‌های بسیاری را حتی پس از عمل متحمل می‌شوند. موارد بسیاری را دیدم که حتی حاضر به تامین یک سیم برای فرزندشان نیستند و این به روحیه فرزندشان و توانایی ارتباطی او آسیب زده است. به نظرم در هر شرایطی بچه‌ها باید زبان اشاره را بیاموزند. به خصوص در مدت زمانی که بچه‌ها در صف کاشت حلزون هستند. از صفر تا چهار سالگی دوره طلایی زبان‌آموزی بچه ها است. نباید در این دوره بدلیل اینکه قرار است تحت عمل کاشت حلزون قرار بگیرند، محرومیت زبانی را تجربه کنند. یکی دیگر از فواید دانستن زبان اشاره برای بچه‌های کاشت حلزونی این است که حتی در مواقعی که سمعکشان خراب است هم می‌توانند ارتباطات خود را داشته باشند. هویت فردی ناشنوایی و فرهنگ ناشنوا هم مسئله مهمی است که برای کاندیدهای کاشت حلزون مطرح نمی‌شود. در دوران کرونا با مشکل برقراری ارتباط مواجه شدم قوانین حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت در ایران وجود دارند اما اجرایی نمی‌شوند. بنابراین هم مشکل خلا قوانین داریم و و هم مشکل مدیریت و اجرایی شدن قوانین. در خصوص پیدا کردن شغل خودم تجربه بی‌عدالتی نداشتم اما در دوره کرونا در بیمارستان مشغول به کار بودم و به دیلیل اینکه همکاران و بیماران از ماسک استفاده می‌کردند، مشکلات زیادی در ارتباط برقرارکردن را تجربه کردم. ناشنوایان اما در شرایط کرونا و غیرکرونا پیوسته شرایط ناعادلانه و تبعیض‌آمیز را تجربه می‌کنند. مسئولین برای اجرای قوانین بهانه تراشی نکنند از مسئولین می‌خواهم برای اجرای قوانین بهانه تراشی نداشته باشند و هرگز بدون ما برای ما تصمیم نگیرند. با مشارکت و مشورت افراد ناشنوا در خصوص مسائل مربوط به ناشنوایان تصمیم‌گیری کنند. به نیروی ناشنوا اعتماد نموده و کارها را به آنها بسپارند. مردم هم مطالعه خود را در برخورد با افراد ناشنوا بالا ببرند و از رفتارهای تحقیرآمیز مثل مسخره کردن، توهین کردن و استفاده الفاظ اشتباه مثل کر و لال موجب ناراحتی ما نشوند. لازم هست که همه ما از تجربیات زیسته خودمان حرف بزنیم و برای آگاهی بخشی به انسان‌های اطرافمان تلاش کنیم. برای گرفتن حق و حقوقمون سماجت داشته باشیم و پیوسته مطالبه کنیم. هزینه‌های سنگین عمل کاشت حلزون برخی از کودکان مبتلا به اختلالات ناشنوایی که شرایط مناسب را دارند، تحت عمل جراحی کاشت حلزون قرار می‌گیرند اما این عمل و نگهداری‌های بعد از آن هزینه زیادی را به خانواده‌های این کودکان تحمیل می‌کند. ناهید محب‌الماس مادر کودکی که تحت عمل جراحی کاشت حلزون قرار گرفته است. او به همراه تعدادی از خیرین موسسه‌ خیریه‌ای را برای کمک به ناشنوایان نیازمند راه‌اندازی کرده است. محب‌الماس در ابتدا از عمل فرزندش گفت: پارسا متولد ۱۳۹۰ است و ناشنوا به دنیا آمد اما به‌قدری عکس‌العمل‌های این کودک عادی بود که ما تا نه ماهگی متوجه ناشنوایی او نشدیم. در واقع محمدپارسا فقط ۱۵ درصد شنوایی داشت. ما سابقه این مشکلات را در خانواده خودم و همسرم نداشتیم. من در زمان بارداری فشار خون داشتم و همین موضوع منجر به ناشنوا شدن محمدپارسا شد. ما ابتدا برای او سمعک خریدیم اما بعد برای عمل اقدام کردیم. محمدپارسا پنج ماه در نوبت بود. بعد از عمل به مدت سه سال به کلاس گفتار درمانی می‌رفت. من دو فرزند شنوا دارم و تا پیش از این با هیچ فرد ناشنوایی مواجه نشده بودم. پسرم امروز مشکلی ندارد و می‌تواند در مدارس عادی تحصیل کند اما باید در مدارس غیرانتفاعی درس بخواند که تعداد دانش آموزان در کلاس کم باشد. ما به اتباع خارجی ناشنوا هم کمک می‌کنیم او با اشاره به هزینه‌های سنگین عمل عنوان کرد: هزینه عمل کودکان زیر شش سال ایرانی، شش میلیون است اما کودکان بالای ۱۰ سال ۳۷ میلیون می‌پردازند. همچنین تامین هزینه کلاس‌های گفتاردرمانی که به مدت سه سال بعد از عمل کاشت حلزون ادامه دارد برای برخی از خانواده‌ها دشوار است. خانواده‌ها باید تقریبا ماهیانه ۷۰۰ هزار تومان بپردازند که در شرایط اقتصادی امروز مشکل است. همچنین چندان حمایت بیمه‌ای هم از این بچه‌ها نمی‌شود. به همین جهت ما در سال ۹۵ به کمک مادران و برخی از خیرین موسسه‌ای را تشکیل دادیم تا به افراد نیازمند کمک کنیم. ما با هدف کمک به تامین هزینه کلاس‌های گفتاردرمانی این گروه را تشکیل دادیم اما بعد متوجه شدیم که تهیه برخی از قطعه‌ها برای خانواده‌ها بسیار سخت است. قطعات دستگاه از کشور آمریکا، استرالیا و اتریش وارد می‌شوند. برای مثال هزینه یک باتری یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومان است. با این شرایط بچه‌هایی که در مناطق محروم هستند، مشکلات بسیاری دارند. گاهی تا یک سال هم طول می‌کشد تا دستگاه‌ها از خارج از ایران وارد شوند و نوسانات دلار هم روی آن تاثیر دارد. او در پایان تاکید کرد: مادر گروهی که تشکیل داده‌ایم نیازمند حمایت خیرین و مردم هستیم. ما به اتباع خارجی هم کمک می‌کنیم که هزینه عمل برای آنها ۴۷ میلیون است البته افغانستانی‌هایی که بالای ۱۰ سال در ایران اقامت داشته باشد با ۳۷ میلیون عمل می‌شوند. هفته گذشته تعدادی از ناشنوایان مقابل صدا و سیما تجمع کردند تا به رعایت نشدن قانون مبنی‌بر مناسب‌سازی نشدن برنامه‌ها و تولیدات تلویزیون برای ناشنوایان، اعتراض کنند که حمید خواجه نژاد؛ مدیر روابط عمومی صدا و سیما در واکنش به این تجمع، قول انجام تغییراتی را داد. تمام مشکلات مربوط به ناشنوایان تنها این مسئله نیست. شاید دغدغه اصلی ناعدالتی‌های موجود در جامعه در زمینه شغل باشد. برقراری ارتباط موثر با دیگران زمینه افزایش اعتماد به نفس را در افراد ایجاد می‌کند و کسانی که در این زمینه با مشکل مواجه باشند به مرور با کم شدن اعتماد به نفس منزوی می شوند اما فراهم کردن بستری برای اشتغال افراد ناشنوا و کم شنوا می‌تواند در بهبود شرایط این افراد بسیار موثر باشد. از طرفی رسانه نقش پررنگی در فرهنگ‌سازی دارد و باید با تغییر نگاه مردم به این عزیزان شرایط اجتماعی را برای حضور هرچه بهتر آنها مهیا کند.  

گزارش: پرستو خلعتبری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha