فرهنگ کتابخوانی
همه ما می دانیم که کتاب و گسترش فرهنگ کتابخوانی (
Reading) دارای مقامی برجسته در زندگی انسان ها بوده و باید در دستور کاری هر شخصی قرار گیرد، اما در اینجا نکته ظریفی وجود دارد که باید همواره یادآوری و مرور شود و آن نکته این است: گسترش فرهنگ کتابخوانی باید در خدمت پرورش تفکر و خرد آدمی قرار گیرد نه اینکه صرفا به دانش اندوزی و کسب اطلاعات عمومی منجر شود. هر چند که دانش و فراگیری اطلاعات و آگاهی از وقایع و پدیده ها، دارای شئوناتی عظیم بوده اما دانش اندوزی بدون جاری کردن این دانش و خرد در زندگی شخصی، فاقد ارزش و اعتبار خواهد بود. فرهنگ کتابخوانی باید به منظور بلوغ فکری انسان، تحلیل صحیح پدیده ها، تکامل جهان بینی فردی، بهبود رفتاری در سطح شخصی، اجتماعی و… باشد. به زبان ساده فرهنگ کتابخوانی به معنای گسترش خردمندی در قلب و مغز انسان میباشد.
اهمیت فرهنگ کتابخوانی در زندگی
هر فردی در زندگی شخصی و اجتماعی خویش ممکن است به دلیل بیگانگی با فرهنگ کتابخوانی با معضلات و سوالات لاینحلی روبرو شود که درک و راه حل بخشی از این مشکلات در تجربه های آتی او قرار گرفته است. انسان امروزی با توجه به نوع زندگی ماشینی که سرشار از انواع استرس هاست در محاصره کامل ترس و نیازهای سرکوب شده خویش می باشد، چنین مسئله ای منجر به توقف خلاقیت و شروع درجا زدن انسانها در یک دایره تعریف شده خواهد بود و این روند ممکن است تا آخر عمر با او بماند. اما راه حلی برای شروع یک حرکت مثبت در زندگی او وجود دارد و این راه حل مثبت که می تواند راه را برای شروع تجربه های جدید هموار سازد فرهنگ کتابخوانی و پناه بردن به آغوش پر مهر کتاب است که بی دریغ تجربیات خویش را در اختیار انسان قرار خواهد داد. فرقی ندارد که رمان بخوانید یا زندگینامه و یا روانشناسی، در هر حال کتاب و فرهنگ کتابخوانی این قدرت را دارد که سطح دانش و شناخت را در تفکر شما بالا و بالاتر برده و یک زمانی در میان این سالها، به خلاقیت شما تلنگر زده و شما را ترغیب به ایجاد تغییراتی مثبت و برداشتن قدم هایی مفید برای زندگی کند.
بلوغ فکری چیست؟
بلوغ فکری یعنی وسعت دادن به تفکر و حرکت به سمت خردمندی جهت برداشتن گام هایی صحیح در زندگی و همچنین یعنی راه را بر غریزه صرف بستن. بنابر این تعریف می توان گفت که کتاب و فرهنگ کتابخوانی رابطه ای نسبتا مستقیم با بلوغ فکری انسان داراست چرا که دنیایی بدون محدودیت از عناصر جدید را به رایگان در اختیار انسان قرار خواهد داد. تفکر انسان ها همچون دستگاهی کامل که وظیفه خویش را به درستی می داند با استفاده از ورودی های از قبل تعریف شده به کار خود ادامه داده و در هر موقعیتی می تواند همچون فرمولی ریاضی به ارائه راه حل هایی برای شخص اقدام نماید. حال بیائید تصور کنیم که اطلاعات وارد شده به این دستگاه، قدیمی، پر از ترس، خالی از خلاقیت، سیاه و سفید و… باشد. چنین ورودی هایی دارای حد و مرزی محدود بوده و تنها برای موقعیت هایی بارها تجربه شده می تواند کارساز باشد و همچنین راه حل جدیدی برای بهبود رفتاری و یا بهبود نگرش و… در اختیار انسان قرار نخواهد داد. به همین دلیل تفکر انسان در هر سطحی از دانش نیاز به بلوغ داشته و باید ورودی های خود را وسعت ببخشد. فرهنگ کتابخوانی و مطالعه کتاب می تواند چنین وسعتی را در اختیار انسان قرار داده و به ارائه راه حل هایی خلاقانه و هنرمندانه در زندگی انسان ها بپردازد. بنابراین فرقی ندارد که چه کسی باشیم، در هر حالی باید به فکر توسعه فرهنگ کتابخوانی بوده و راه را برای ملاقات با ورودی هایی جدیدتر، هنرمندانه و خلاقانه تر در تفکر خود باز کنیم.
رابطه فرهنگ کتابخوانی و تحلیل صحیح پدیدهها
یکی از مسائل آسیب زننده به زندگی شخصی و اجتماعی انسانها فقدان قدرت تحلیل صحیح از زندگی و پدیده های پیرامون است، چرا که اولین لازمه تحلیل درست از اتفاقات وجود یک جامعه آماری کامل می باشد. جامعه آماری در اینجا به صورت فرضی، به معنای اطلاعات و شناخت کامل از عنصرهای تشکیل دهنده یک ماده و چگونگی تعاملات بین مولکولی می باشد. چنین تعریفی را می توان به سادگی بسط داده و مثال جالبی در این رابطه مطرح کرد. مثال ما در مورد شخصی است که فرهنگ کتابخوانی را در خود پرورش داده و همچون دانشمندی در محیط آزمایشگاه خویش، به تعاملات بین مولکولی عنصرهای ملموس زندگی از طریق یک میکروسکوپ نشسته است. چنین شخصی چون یک جامعه آماری کامل در اختیار داشته می تواند تحلیل نسبتاً درست تر و دقیق تری از این عنصرها داشته و پیش بینی قابل توجهی از حرکت آنها داشته باشد. به زبان ساده یعنی شخصی که علاقمند به کتاب و فرهنگ کتابخوانی می باشد توانایی تحلیل بسیاری از پدیده های ساده و پیچیده زندگی را داراست و به این ترتیب می تواند راه روشن و صحیحی را در زندگی در پیش گیرد.
فرهنگ کتابخوانی و وسعت جهان بینی فردی
جهان بینی یعنی تحلیل و نگرش انسان به زندگی و قوانین هستی که تعیین کننده گام های آدمی در زندگی می باشد. گسترش فرهنگ کتابخوانی در یک حالت آرمانی می تواند به تکامل جهان بینی فردی کمک بسزایی نماید. چرا که کتاب و کتابخوانی به سادگی قدرت تحلیل انسان را کامل تر کرده و در چنین شرایطی می توان امیدوار بود که نگرش او به زندگی بلوغ یافته تر خواهد شد. گسترش فرهنگ کتابخوانی می تواند احتمال بلوغ نگرش انسان را در زندگی اش بالاتر برده و بدین ترتیب به بهبود تکامل جهان بینی او و در نتیجه بلوغ فکری و رفتاری او کمک نماید.
فرهنگ کتابخوانی و بهبود روابط فردی و اجتماعی
با گسترش فرهنگ کتابخوانی در انسان و در نتیجه گسترش قدرت تحلیل او از وقایع و تکامل جهان بینی فردی، قطع و یقین مرحله ای تازه در زندگی انسان آغاز خواهد شد که آدمی در آن شروع به تفکری سالم تر می نماید. هر انسانی در زمان ورود به مرحله تفکر سالم می تواند شخصیت خود و رفتارهای خود را در بوته آزمایش و تحلیل قرار داده و به شکلی خود جوش به پذیرفتن اشتباهات خود اقدام نماید. بدین ترتیب چنین انسانی می تواند روابط فردی خود را در سطح خانواده و همچنین اجتماع بهبود داده و روابطی سالم تر و بلوغ یافته تر با همنوع خود برقرار نماید. فرهنگ کتابخوانی در خانواده، دوستان و اجتماع می تواند منجر به بهبود روابط و همچنین بهبود رفتارهای نا آگاهانه در انسان شده و پس از آن می تواند آگاهانه تر نگاه کند، آگاهانه تر حرف بزند و آگاهانه تر تصمیم بگیرد.
فرهنگ کتابخوانی و بهبود رفتاری
کتاب و فرهنگ کتابخوانی برای انسان موقعیتی را فراهم می سازد که بدون درگیر شدن با حوادث گوناگون، تجربه حضور در این درگیری ها و اتفاقات را داشته و شاهد چگونگی پایان یافتن پدیده ها باشد. همچنین می تواند از انگیزه های انسانها در به وجود آوردن اتفاقات و داستان ها مطلع شده و مشابهت و تطابقی را با انگیزه های خود پیدا نماید. مهم نیست که این انگیزه ها مثبت باشد یا منفی، غریزی باشد یا خردمندانه در واقع موضوع مهم در اینجا مسئله مکاشفه درونی و ریشه یابی انگیزه ها در نهفته ترین لایه های درونی است که از اهمیت بسیار بالایی برخوردار می باشد. اگر انسان پی به ریشه انگیزه های خود برده و نیروی محرکه خود را در زندگی پیدا نماید همیشه این احتمال وجود خواهد داشت که به اصلاح اعمال خود پرداخته و انگیزه های منفی خویش را درمان نماید و یا در مواردی از بین ببرد. گسترش فرهنگ کتابخوانی در این سطح می تواند منجر شود به بهبود رفتاری انسان که با بهبود انگیزه های او در ارتباط مستقیم می باشد.
نظر شما