به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر خبرگزاری سلامت، عکاس جهان را از دریچه دید خود به دیگران نشان میدهد اما تصاویر قدرت آن را دارند که مخاطب را درگیر تخیل کنند. عکاس معمولا به شرح تصاویر نمیپردازد و به بیننده اجازه کشف و شهود میدهد، اما سهراب پرواز در کتاب «باد عقربهها را جابهجا میکند» با بهرهبردن از تکنیک عکاسی روایی مخاطب را با دنیای دیگری آشنا میکند. این کتاب مجموعه تصاویر ثبتشده توسط سهراب پرواز است و او به واسطه آشنایی که با دنیای شعر و نثر دارد، روایتهایی را هم ضمیمه عکسها کرده است. به واسطه انتشار این کتاب گفتوگویی با این عکاس و شاعر داشتیم که در ادامه میخوانید.
سهراب پرواز؛ عکاس و نویسنده کتاب درخصوص نحوه شکلگیری ایده اولیه این مجموعه، گفت: مجموعه «باد عقربهها را جابجا میکند»، بر اساس زمان و مکان شکل گرفت. من فضایی را برای عکاسی انتخاب و صبر میکردم تا اتفاقی رخ دهد که من از آن عکاسی کنم.
او با اشاره به تکنیک به کار رفته در عکاسی تصاویر این کتاب ادامه داد: عکسها در شاخه عکاسی روایی قرار میگیرند. عکاسی روایی یکی از پایههای سینما محسوب میشود و مبدع این روش دوئین مایکلز بود که با عکسها قصهای را روایت میکرد. معروفترین کتاب او هم «دنیای تصاویر روایی» است.
پرواز افزود: بعد از ثبت عکسها احساس کردم که باید چیزی به آنها بیافزایم و به دلیل علاقهای که به ادبیات دارم، تصمیم گرفتم تا روایتهایی را برای هر عکس بنویسم. به لطف خانم لیلی گلستان عکسها در اردیبهشت ۹۷ در تهران و آذر و دی ۹۷ در گالری «گذار» اصفهان به نمایش عموم گذاشته شدند. در نهایت این کتاب به همت نشر «پرگار» مجوز گرفت و منتشر شد. دلیل اینکه تصمیم گرفتم عکسها را به صورت کتاب منتشر کنم، این بود که با این روش دامنه گستردهتری از مخاطبان میتوانند به عکسها دسترسی داشته باشند.
او بیان کرد: «باد عقربهها را جابهجا میکند» نثر روانی دارد که مخاطب عام میتواند از مطالعه و تماشای تصاویر آن لذت ببرد. در عین حال این کتاب به دلیل توجهی که به شاخه عکاسی روایی دارد، میتواند مورد توجه مخاطبینی قرار بگیرد که تخصصیتر به عکاسی نگاه میکنند. در واقع من تلاش کردم که آنچه ارائه میشود، روان، سلیس و ساده باشد.
پرواز در پاسخ به این سوال که آیا افزودن متن به تصاویر منجر به کاهش اثرگذاری تصویر نمیشود، توضیح داد: ما در صفحهآرایی کتاب سیاستی را پیش گرفتیم که استقلال متن و عکسها حفظ شود. در حقیقت اگر چه این دو به هم مرتبط هستند اما هرکدام ماهیت مستقل خود را دارند. تاکید داشتیم که عکسها و ترجمه عکسها (متنها) هر کدام در صفحههای جداگانهای باشند، حتی صفحههایی که به عکسها اختصاص پیدا کردهاند، شماره صفحه ندارند و در واقع هیچ کلمهای آن در صفحهها استفاده نشده تا عکس استقلال خود را حفظ کند. چرا که خود عکس میتواند گویای کلمات باشد، اما من برای اینکه خودم از نظر روحی تخلیه شوم، روایتهایی را برای عکسها نوشتم. مخاطب میتواند کتاب را از سمت راست آغاز کند و روایتها را بخواند و بعد عکسها را ببیند یا از سمت چپ شروع به تماشای عکسها کند و سپس سراغ متنها برود.
او با اشاره به برنامهای که در آینده دارد، بیان کرد: زندگی من با عکس، شعر، سینما و اینطور چیزها گره خورده است. تاکنون دو عنوان شعر «سخن بگو ببینمت» و «در آینه زمان» از من منتشر شده است که هر دو به چاپ سوم رسیدهاند. من ابتدا در رشته سینما تحصیل کردم و بعد سراغ عکاسی رفتم. فضای روایی و داستان گونه سینما من را رها نمیکند و ردپای آن حتی در شعرهایم هم دیده میشود. حتما این راه را ادامه میدهم و کتابی با عنوان «اینجا کجای جهان است» در دست چاپ دارم که مجموعه شعرهای سپید است و در آن هم فضایی روایی به چشم میخورد.
گفتوگو: پرستو خلعتبری
نظر شما