به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر خبرگزاری سلامت، پژند سلیمانی؛ بازیگر نویسنده و مدیر مسئول فصلنامه تخصصی تئاتر و سینما «پیام چهارسو» که به تازگی رمان «شاید برگردم» را منتشر کرده است، از مضمون و نحوه شکلگیری این اثر،نقش تئاتر و تصویر در نویسندگی، اقتصاد هنر و آنچه هنرمندان در روزگار کرونا تجربه کردند، گفت که در ادامه میخوانید.
لطفا در مورد مضمون کتاب «شاید برگردم»، نحوه شکلگیری ایده و فرم توضیح دهید.
این رمان را سال ۹۳-۹۴ نوشتم و بعد از چند سال بازنویسی کردم و انتشارات سیبسرخ آن را بهچاپ رساند. همانقدری که در این رمان درگیر فرم بودم، محتوا و شیوه داستانگویی هم برایم اهمیت داشت. این فقط مربوط به نثر نیست بلکه همیشه درگیر فرم بودهام، تغییر نظرگاهها، شنیدن و دیدن داستان از زبان چند راوی و بعد رفتن به خلوت هر کدامشان بخشی از توجه به فرم است البته تمام اینها در خدمت داستان هستند تا مخاطب و خواننده گیج نشود و فرم پیچیده داستان را از دست ندهد. البته اینکه آیا درست عمل کردهام یا نه را خوانندههای رمانم باید نظر دهند. رمان در آستانه چاپ دوم است و شاید خوشبینانه بشود این را به حساب نظر مثبت آنها گذاشت.
با توجه به اینکه شما در تئاتر هستید، کار تئاتر و تصویر چقدر در نویسندگی به شما کمک کرده و درواقع فضای ذهنی بازتری برای نوشتن به شما بخشیده است؟
در تئاتر و نمایش، نیاز است تا شخصیت را زیر و رو کنیم. به علاوه باید راجع به حرکت، استایل ایستادن، نشستن، تکه کلامهای شخصیت براساس داستان فکر کرد و تصمیم گرفت و در نهایت با توجه به متن شخصیتی یک دست ساخت و پرداخت. همین اتفاق در شخصیتپردازی داستانی هم میافتد. در واقع باید فکر کنم که براساس خط داستان و در خدمت آن چه نوع حرکتی، شخصیت را بیشتر نشان میدهد. همه اینها کمک میکند تا مانند چینش بازیگران در داستان، شخصیتها را در ذهن متصور شویم. در حقیقت ببینیم فلان شخصیت چه قیافهای دارد؟ چه میکند؟ من عاشق آدمها هستم و ارتباط با آنها را دوست دارم. به آنها دقت میکنم و در ذهنم هر کدام را بایگانی میکنم. این بایگانی ارزشمند است چرا که از دل واقعیت جامعه بیرون آمده و در مواقع نیاز است تا از بایگانی بیرون آورده و در خلق یک شخصیت از آن کمک گرفته شود. در تئاتر و رمان ساخت فضا اهمیت دارد و تا زمانی که به این شناخت نرسیم، نمیتوانیم به درک درستی از شخصیت دست یابیم. بیشک در این شرایط نمیتوانیم به درستی شخصیت را خلق کنیم و یا روی صحنه ببریم.
آیا میتوان به هنر به عنوان یک شغل نگاه کرد؟ اساسا معتقد به اهمیت اقتصاد هنر هستید؟
خیر نمیشود. در درصد زیادی از هنرمندان این اتفاق نمیافتد. بسیاری از نمایشنامهنویسان کارگری میکنند. برخی از آنها نانآور خانواده هستند و درآمد هنرشان کفاف خرج و مخارج زندگی را نمیدهد. کارگری شغل شریفی است اما کسی که نویسنده است نیاز به ذهنی آزاد برای خلق اثر دارد و اگر درد مادیات گریبانش را گرفته باشد که نمیتواند صرفاً به خلق کردن فکر کند. با شکم گرسنه نمیتوان به هنر فکر کرد، اگر هم بشود در کنارش باید راهی برای بقا داشت. راهی برای کسب درآمد. در غیراینصورت هنرمند از هنر وا میماند.
فضای قرنطینه و کرونا باعث ایجاد نوعی از انزوای اجتماعی شد که شاید از جنبهای دیگر این تنهایی به هنرمندان کمک کرد تا زوایای دیگری از شخصیت خود را پیدا کنند، این دوریگزینی اجباری برای شما چطور بود؟
فرصت پیدا کردم که با تمرکز بیشتری بنویسم و بخوانم. مجبور بودیم به دور از تئاتر و صحنه بمانیم. پس دیگر وقتی برای تئاتر دیدن و گالری گردیها و تهران گردیها صرف نمیشد و همه آن زمان به طور مطلق صرف نوشتن و خواندن شد. البته چون من ناشر هم هستم، توانستم بخشی از مطالعهام را به آثار دریافتی اختصاص دهم. دقت در آثار دیگران یادگیری را بالا میبرد. همین موضوع بر شیوه نگارش و داستاننویسیام تاثیر گذاشت. دقت و تمرکز میتواند کیفیت اثر را بالا ببرد و آن را به اثری بهتر تبدیل کند.
در پایان اگر نکتهای باقی مانده، بفرمایید.
به تازگی جلد اول مجموعه داستان زنان را با نام «آنتولوژی زنان فارسینویس ۱» جمع آوری کردهام و به زودی توسط انتشارات «پیامچارسو» منتشر خواهد شد. این کتاب را با دغدغه زنان همهجای جهان که به زبان فارسی مینویسند جمع میکنم. اشتراک نویسندههای این مجموعه، زبانشان و نگاه زنانهشان به داستانهایی است که روایت میکنند. در جلد اول شانس همکاری با داستاننویسان برجستهای را داشتم. طرح جلد این کتاب از نقاشی استفاده شده که توسط رویا نونهالی کشیده شده است. به زودی این کتاب به چاپ خواهد رسید.
گفتوگو: پرستو خلعتبری
نظر شما