به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر خبرگزاری سلامت، محمدرضا شجاعی پزشکی است که در طراحی صحنه چند سیمرغ بلورین بهترین طراحی لباس و صحنه را در کارنامه کاری خود دارد. او که یکی از چهرههای مطرح سینمای ایران است در پروژههایی نظیر «دیدهبان»، «مهاجر»، «چشم شیشهای»، «ماجرای نیمروز»، «پرواز در نهایت»، «شبی که ماه کامل شد»، «تنگه ابوقریب»، «بادیگارد»، «اخراجیها»، «ایستاده در غبار» و غیره به عنوان طراح صحنه، لباس و مدیر هنری حضور داشته است. به بهانه هفته دفاع مقدس گفتوگویی پیرامون طراحی صحنه و لباس در سینمای جنگ با او داشتیم که در ادامه میخوانید.
در هفته دفاع مقدس هستیم و با توجه به اینکه شما در آثار سینمایی بسیاری که در این حوزه تولید شدهاند، فعالیت داشتهاید. بفرمایید که فکر میکنید طراحی صحنه چقدر در این ژانر اهمیت دارد؟
در خصوص فضاسازی در سینمای دفاع مقدس و جنگ باید بگویم که به طور کلی فضاسازی در کلیه آثار نمایشی بسیار اهمیت دارد و مانند هر کار دیگری اعم از اجتماعی و دیگر ژانرها، فضاسازی در سینمای جنگ هم مهم است.
طراحی صحنه و لباس در فیلمهای حوزه دفاع و مقدس چه تفاوتهایی با سایر فیلمها دارد و چقدر برای خود شما چالش برانگیز بوده است؟
فضاسازی در کارهای اجتماعی به این دلیل که تجربه بیشتری در این زمینه وجود دارد و مستندات بیشتری هم موجود است، کار به نسبت راحتتری در مقایسه با سینمای جنگ است.
تفاوت فضاسازی سینمای جنگ با دیگر ژانرها از این لحاظ است که فضای سینمای جنگ برای مخاطب عام ملموس نیست و الزاما هرکسی این فضا را در زندگی عادی خود تجربه نکرده است و از این جهت اهمیت دارد که باید واقعبینانه به آن نگریست و آن را در طی پژوهشی منطبق با محتوای قصه مورد بررسی قرار داد. مهمترین تفاوت فضاسازی سینمایی جنگ از این لحاظ است که چه مخاطب و چه کسانی که میخواهند این فضا را بازسازی کنند، شاید چندان آن را تجربه نکرده باشند.
در پروژههایی که من درگیر آن بودم چندان اتفاق خاصی که به نظر جالب آید را به خاطر ندارم. به هرحال هر کاری چالشهای خاص خود را دارد اما معمولاً برآیندی از این سه وضعیت است که کیفیت کار را تعیین میکند؛ یکی اینکه به لحاظ نرم افزاری، محتوای فیلمنامه و موقعیتهای دراماتیک آن، کار به قوام لازم نرسیده باشد. اگر ما در این زمینه به کیفیت مطلوب ۷۰ تا ۹۰ درصدی نرسیده باشیم کار نتیجه مطلوبی نخواهد داشت. متاسفانه در این زمینه بسیار دچار ضعف هستیم. از طرفی گاهی هم کسانی که در این حوزه کار میکنند مهارت کافی ندارند یا به اندازه کافی انرژی نمیگذارند یا به لحاظ مالی تامین نمیشوند. یکی از چالشها این است که متن قوام لازم را ندارد و ما هر چقدر هم که تلاش کنیم چون پایه اصلی دچار ضعف است، نمیتوانیم در فضاسازی به نتیجه برسیم. دومین موضوع این است که متن خوب باشد اما ما توانایی کافی برای اینکه این فضا را به تصویر بکشیم، نداشته باشیم. در این شرایط باید مهارتهای لازم را کسب کنیم تا فضای مورد نظر را به وجود بیاوریم. سوم این است که ممکن متن درست باشد، تواناییهای لازم را هم داشته باشیم اما به لحاظ امکانات و پشتیبانی مالی دچار نقص باشیم؛ یعنی عدم تطابقی میان نیاز پروژه با برآوردی که برای آن انجام شده است، وجود داشته باشد. اگر در این سه زمینه (متن، توانایی کافی و برآورد مالی مناسب) مشکل خاصی وجود نداشته باشد به نتیجه مطلوبی میرسیم اما معمولا ضعف در این موارد باعث میشود که کار به قوام لازم نرسد و نتیجه مورد قبول نباشد.
شما یکی از بزرگان این عرصه هستید، چقدر رئال بودن فضایی که به تصویر میکشید، برایتان مهم است؟ برای اینکه بازسازی صحنهها و مکانها طبیعیتر جلوه کند، به خصوص برای بازسازی عملیاتهای مهم که در خاطر مردم ثبت شدهاند، چقدر پژوهش میکردید و از چه چیزهایی کمک میگرفتید؟
در رابطه با رئال بودن و واقعبینی در سینمای دفاع مقدس باید بگویم که به هر حال مخاطب مستنداتی از دفاع مقدس در ذهن دارد و در واقع مختصاتی از این موضوع که جنگ ما چه ویژگیهایی داشت و تفاوت آن با دیگر جنگها را میداند اما زمانی که میخواهیم راجع به این موضوع کار کنیم لازم است که در مورد آن پژوهش کنیم. من خودم تجربه جنگ را داشتم و از تجربه خودم استفاده میکنم اما این کفایت نمیکند و در هر کاری به نسبت نیاز آن پروژه پژوهش هم میکنم. واقعیت این است که در پروژههایی که در آنها حضور داشتم، به دلیل اینکه فیلمنامهها خاص بودند، خود کارگردان معمولا پژوهشهای لازم را انجام داده بود. بخشی از نیازهای پژوهشی من توسط کارگردان و گروه نویسنده انجام شده است که این خود بیش از ۷۰ درصد من را به هدف مورد نظرم در پروژه نزدیک میکند.
چه کمبودهایی در حوزه طراحی صحنه و لباس فیلمهای جنگی در ایران داریم و ارزیابی شما از روند تولید این دست فیلمها از دهه شصت تا به امروز چیست؟ آیا روند رو به رشد است یا خیر؟
یکی از کمبودهایی که در فضاسازی سینمای جنگ وجود دارد، بحث نرمافزاری و دسترسی به اسناد است. چقدر از این اسناد طبقهبندی شدهاند؟ متاسفانه هنوز مرجع کاملی در این زمینه وجود ندارد. اسناد موجود هم به صورت پراکنده هستند. متاسفانه هنوز هیچ تشکیلاتی در ارتش، سپاه، جهادسازندگی و گروههای درگیر در جنگ وجود ندارد که این اسناد را طبقهبندی کرده باشد و بتواند در پایگاهی در اختیار مخاطبین قرار دهد. برخی از دوستان تلاش کردند که مطالعاتی را در این زمینه انجام بدهند اما آنها هم منسجم نبودند. یعنی اگر ما به این اطلاعات نیاز داشته باشیم باید به ارتش، سپاه و گاهی تیپها و لشکرهای آن زمان هر کدام به صورت جداگانه مراجعه کنیم. هنوز متولی وجود نداشته که اسناد مربوط به جنگ را به صورت واحدی منسجم کند تا هم از بین نروند و هم در دسترس باشند. متاسفانه به دلیل سهلانگاریها برخی از اسناد از بین رفتهاند. باید فکری درباره این گنجینهها صورت بگیرد. نکته دوم در مورد بخش سخت افزاری و امکاناتی است که در آن سالها وجود داشت و امروز به دلیل رویکرد تجددی که برقرار است و بر اساس آن همه چیز در بخش نظامی، سلاح و تجهیزات و پشتیبانی باید جدید شود، دسترسی به امکانات گذشته دشوار و پراکنده است. سپاه شهرک سینمایی دفاع مقدس ساخته است اما قابلیت لازم را ندارد و امکاناتی را که به درد این کار میخورد و باید حفظ میشد در این سالها معدوم یا از بین رفتهاند. ارادهای در مورد جمع آوری و نگهداری این امکانات که بتوان آنها را به وقت نیاز در اختیار فیلمسازان قرار داد وجود نداشته است. فاصله بسیاری با وضعیت مطلوب داریم البته دوستانی که در این زمینه کار میکنند، تلاش خود را انجام میدهند اما اراده از سوی متولیان امر یا بالادستیها برای تجمیع و نگهداری امکانات، سلاحها و تجهیزات، وجود ندارد.
در دنیا و سینمای جنگ طراحی صحنه عاملی مهم و یکی از ارکان فیلم است، فکر میکنید این موضوع در سینمای ایران چقدر کانون توجه بوده است؟
اگر بخواهیم سینمای خودمان را از منظر فضاسازی با سینمای جهان مقایسه کنیم باید بگویم فاصله بسیار زیادی با آنها داریم. ما باید درگام اول مطالبات خود را بالا ببریم. تهیهکننده به عنوان صاحب فیلم، نویسنده و کارگردان به عنوان عناصر اصلی اثر اگر سطح انتظار خود را از کیفیت فیلم برای رسیدن به شاخصهای بهتر بالا نبرند هر چقدر هم در بحث فضاسازی تلاش کنیم به نتیجه مطلوب نمیرسیم. مطالبات ما ضعیف است. تمام آن هم به دلیل بودجه و امکانات نیست و بخشی هم مربوط به سواد و انگیزه است. البته نسبت به گذشته وضعیت بهتر شده است و رو به رشد هستیم اما هنوز فاصله بسیار زیادی با حالت مطلوب داریم. ضعف ما بیشتر درونی است تا بیرونی و بیشتر به صاحبان اثر مربوط میشود.
خود شما چه تجربهای از زمان جنگ دارید؟
من تجربه حضور مستقیم دو ساله در جبهه داشتم اما به هر حال در این هشتسالی که جنگ طول کشید، همیشه جنگ مسئله اول من بوده است حتی در پشت جبهه هم درگیر این مسئله بودم و به جهت موقعیت سنی که در آن زمان داشتم، تجربیاتی را کسب کردم.
در صفحه ویکیپدیا و توضیحات مربوط به شما عنوان شده که پزشک هستید، این تغییر مسیر چطور اتفاق افتاد؟
رشته تحصیلی من پزشکی است و پزشک عمومی هستم. تغییر مسیری که در زندگی من به وجود آمد، انتخاب خودم بود. البته از اینکه در رشته پزشکی تحصیل کردم، پشیمان نیستم. چندان فعال در این زمینه نیستم اما استفادههایی از آن میکنم و خدماتی را ارائه میدهم. بعد از آنکه در رشته پزشکی مشغول تحصیل شدم دریافتم که به اندازهای که در فرهنگ دچار کمبود و زیان هستیم در زمینه بهداشت و درمان نیستیم. در حوزه پزشکی منابع معمولاً غربی، کپیبرداری شده و بهداشت و سلامت ما متاثر از آنها است و کیفیت مقبولی دارد. مردم هم به شکل علمی و عملی تا حدی راضی هستند اما در بحث فرهنگی خیلی عقب هستیم و مشکلات بسیاری داریم. دغدغههای فرهنگی همیشه مسئله بوده است و دوست داشتم در این حوزه حضور داشته باشم. در واقع طراحی صحنه مشغله من نیست و بیشتر دوست دارم در موقعیتهای فرهنگی فعال باشم. هنوز هم به لحاظ فرهنگی آسیبهای جدی وجود دارد و کار خاصی هم دستمان بر نیامده است و احتمالاً برنخواهد آمد اما تلاش میکنیم که اتفاقات بهتری بیفتد.
گفتوگو: پرستو خلعتبری
نظر شما