کد خبر: سلامت-روانی-کودکان-در-مقابله-با-کرونا-2
۱۳ اسفند ۱۳۹۸، ۱۲:۴۰
سلامت روانی کودکان در مقابله با کرونا (قسمت دوم)
نویسنده: زهرا جنت، کارشناسی ارشد حقوق بشر، مولف؛ افراد بزرگسال هم در مواجه با بحران دچار ترس و نگرانی می‌شوند ولی به این نکته دقت کنیم که ما بزرگسالان به علت تجربه‌های شخصی یا شنیده‌ها و مطالعات‌مان، اطلاعاتی از دیگر بحران‌هایی که پیشترها رخ داده و تمام شده اند داریم و با نگاهی به سیر زندگی در جوامع مختلف، این را می‌دانیم که یک جامعه همیشه در حالت بحران نمی‌ماند. کودکان چنین زمینه ذهنی و تجربه‌ای ندارند. خود را در شرایط خطرناک، بی‌دفاع و ناتوان می‌بینند و اگر صحبت‌های اطرافیان خصوصا والدین هم پراسترس باشد احساس خطر و هراس می‌کنند. برای اینکه پناه امنی برای کودکانمان باشیم لازم است تا خودمان آرام و مسلط به شرایط باشیم. ترس‌ها و نگرانی‌های خودمان را مدیریت کنیم اما پنهان نکنیم. دنیایی غیر واقعی برای آنها نسازیم. در حد امکانات‌مان اطلاعات درست کسب کنیم. توصیه‌ها را دنبال و عمل کنیم. به دنبال خبرها و شایعات نباشیم. با آرامش و در اولین فرصت ممکن، با کودکان‌مان در مورد شرایط به وجود آمده و با ادبیاتی که برای آنها قابل درک باشد صحبت کنیم. اطلاعات درست و کلی به کودک بدهیم. در کنار سخنان امیدبخش و مثبت، او را نسبت به مواردی که نیاز به رعایت هست مطلع کنیم و از کودک درخواست همکاری و همراهی داشته باشیم. کودکان را در آغوش بگیریم، از خاطرات و شنیده‌های خودمان در مورد بحران‌های این‌چنینی که قبلا رخ داده با روایتی داستان گونه صحبت کنیم. از ترس‌ها و نگرانی‌های خودمان هم در قالب کلماتی که برای کودکان استرس زا نباشد صحبت کنیم و از آنها بخواهیم از فکرها و ترس‌ها و اضطراب‌هایشان بگویند. صبورانه به حرفای آنها گوش بدهیم و در حد اطلاعاتی که داریم به درستی به پرسش‌های آنها پاسخگو باشیم. در آخر به آنها اطمینان بدهیم که همیشه در کنار آنها هستیم و امنیت و شادی آنها اولیت اول زندگی ما می‌باشد. در آخر صحبت، با یک پیشنهاد شاد برای یک بازی فیزیکی یا فکری، ذهن آنها را از مسائل تنش زا دور کنیم و خودمان را آماده کنیم که در کنار حمایت فیزیکی، از روح و روان فرزندان‌مان هم حفاظت کنیم. در مورد کودکان کم سن و سال‌تر ممکن است که ترس و اضطرابی که از والدین و محیط می‌گیرند در غالب گوشه گیری یا وابستگی شدید به پدر و مادر، بدخوابی، دل درد و علائم فیزیکی و حتی شب ادراری نمود پیدا کند. در چنین مواردی می‌توان از پخش موسیقی ملایم و در آغوش گرفتن و ماساژ دادن بدن برای برقراری ارتباط آرام بخش استفاده کنیم و با کمات و جملات محبت آمیز از اینکه همیشه کنار و مراقب آنها هستیم صحبت کنیم. مواقع بحران و خطر، زمان‌های خوبی برای محک زدن میزان توجه ما به مسوولیت‌ها و ادعاهایمان از جمله مسوولیت پدر و مادری است. در شرایط لزوم قرنطینه خانگی، باید علاوه بر برنامه‌های معمول، با حوصله و روی گشاده برنامه‌های ویژه و مفرح‌تری برای کودکان در نظر بگیریم و وقت و توجه بیشتری به آنها اختصاص دهیم. کودکان مسوول استرس و نگرانی‌های ما نیستند و باید دقت بسیاری داشته باشیم که رفتار و گفتارمان تحت تاثیر فشار نگرانی از شرایط جاری، باعث تخریب روحیه کودکان نگردد. اگر کودکمان به علت ترس از شرایط پیش رو، بدخلق و بهانه گیر شده است جملاتی مانند: "در میان این همه گرفتاری و ترس مریضی، حوصله این رفتار تو را ندارم"  از سویی باعث انتقال این ترس و وحشت به او می‌شویم که شرایط، برای ما هم ترسناک و غیر قابل تحمل است و از سوی دیگر این پیام را به کودک داده‌ایم که مواردی مهم تر از او در زندگی ما وجود دارد. نوشتن و نقاشی از جمله سرگرمی‌هایی است که می‌تواند راهی برای بیان احساسات در کودکان باشد. وسایل نقاشی در اختیار کودکان بگذاریم و در حد امکان با آنها همراهی کنیم و با دقت به توضیحاتی که در زمینه نقاشی‌شان می‌دهند یا متنی که می‌نویسند و می‌خوانند گوش کنیم و با توضیحات درست و دلگرم کننده به موارد هراس و ترس آنها پاسخگو باشیم. علاوه بر بازی، در خانه مسوولیت‌های کاری (هر چند کوچک) به کودکان بسپاریم. خصوصا در مواردی که مربوط به رفع بحران است با آنها صحبت کنیم و از آنها طلب یاری و همکاری کنیم. اجازه بدهیم کودک‌مان احساس مفید بودن و همراهی داشته باشد. با توجه به آگاهی و تجربه‌هایی که از روحیات و رفتارهای کودکان‌مان داریم، تغییرات رفتاری آنها را در زمان بحران، مرتب رصد کنیم. تغییرات خلق و خویی آنها را پیدا کنیم و سعی کنیم با درک و دادن اطللاعات و اطمینان، آنها را برطرف کنیم. انتظار نداشته باشیم با یک بار صحبت و توضیح شرایط یا بازی و تفریح، به یکباره کل اضطراب و ترس کودکان و علائم آن از بین برود. اگر با وجود انجام مستمر گفتگو و گذاشتن وقت کافی برای بازی و سرگرمی ،باز هم علائم کمتر نشد یا بدتر شد حتما از  یک مشاور کمک بگیریم. پس از پایان این روزهای بحرانی و قرنطینه خانگی، برنامه‌‌ای در بیرون خانه ترتیب دهیم و ضمن ایجاد یک فضای شاد، با کودکان صحبت کنیم و از آنها بخواهیم  از برداشت و حس‌شان در زمان بحران و پایان آن سخن بگویند و مطمئن شویم که این روزهای سخت، تجربه مفیدی برای آینده آنها شده است. برای مشاهده قسمت اول این مقاله کلیک کنید.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • مسعود نوری ۱۹:۴۱ - ۱۳۹۸/۱۲/۱۳
    سلام! نخست آنکه در عبارت «اولین نفری باشید که راجب این پست نظر میدهید ...» از املای درست کلمه استفاده فرمایید: «راجع»، یا به فارسی بنویسید «درباره». همچنین پس از «راجع» حرف «به» لازم است. احتمالا می‌دانید توصیه ادبا آن است که «می» با فعل بعد از خود یک نیم فاصله داشته باشد: «می‌دهید»، نه «میدهید». این‌گونه غلط‌های املایی و نابسامانی‌ها در نوشتن واژه‌ها از هیچ کس و به هیچ دلیلی پذیرفتنی نیست. دوم آنکه درباره این نوشته می‌خواهم هم از نویسنده محترم برای سبک عالی بیان مطالب و انتقال مفاهیم تشکر کنم، هم از شما برای انتشار آنها. این شیوه نوشتن که با بیانی رسا و به دور از برخی پیچیده‌ نویسی‌های رایج (که بسیاری اوقات غیر ضروری هستند و بعضا برای فخرفروشی و تجمل در نوشتن می‌باشند) مطالب مهمی را متناسب با فهم عموم مخطبان مطرح می‌کند روش بیساری مفید و مؤثری است. به نوبه خویش سپاس‌گوی نویسنده محترم هستم.