کد خبر: روایت-من-از-حج-خونین-سال-1366-حسن-ابراهیمی
۶ مرداد ۱۳۹۹، ۸:۲۵
روایت من از حج خونین سال 1366/ حسن ابراهیمی
  پنج سال از آمدنم به ایرنا نگذشته بود که خداوند طلبید و ماموریت پوشش مراسم حج سال 66 به من و دو تن از همکاران خوب یعنی علی فریدونی عکاس هنرمند و آقای شماعیان مترجم عربی سپرده شد ، حجی فراموش نشدنی و متفاوت . در آن سالها تیم های خبری اعزامی ایرنا به حج از امکان اقامت در بعثه و تجهیزات اختصاصی ارسال خبر نظیر کامپیوتر ، فکس و تلفن برخوردار نبودند و همانند سایر حجاج در قالب یکی از کاروانها در محل اقامت آنها مستقر می شدند . ما نیز در یکی از کاروانها مستقر شدیم  که  محل استقرار آن با بعثه فاصله زیادی داشت و هر روز باید مسافت زیادی را برای رفتن به بعثه و ارسال خبر با یک خط تلفن که مشتریان زیادی هم داشت طی می کردیم . روز نهم مردادماه 1366 برای پوشش خبری راهپیمایی برائت از مشرکین به محل تجمع و شروع راهپیمایی در منطقه معابده رفتیم . حدود ساعت شش بعد ازظهر  پس از سخنان آقای کروبی تظاهر کنندگان آرام به سوی سه راهی شعب ابوطالب به راه افتادند، جانبازان روی ویلچر در صفوف اول و مردان و زنان در صفوف جدا حرکت می کردند . نیم ساعت از آغاز راهپیمایی نگذشته بود که حرکت راهپیمایان کند شد و از صفوف اول سروصدا و همهمه هایی به گوش می رسید و دقایقی بعد ریختن آب و بارش سنگ و آجر و شیشه و بلوکهای سیمانی از پشت بام ساختمانها و روی پل حجون توسط ماموران سعودی با لباسهای شخصی  بر سر حجاج  و به دنبال  آن شلیک گازهای اشک آور و خفه کننده و رگبار مستمر گلوله توسط نیروهای امنیتی و پلیس و گارد سلطنتی سعودی آغاز شد. حجاج بی گناه که سرو روی بسیاری از آنها خونین شده بود در میان دود گلوله های گاز خفه کننده و اشک آور و در محاصره ماموران سعودی تلاش می کردند خود را از این مهلکه نجات دهند اما راه به جایی نمی بردند. من هم در میان جمعیت به سختی نفس می کشیدم و بدون اغراق در آستانه خفگی قرار داشتم و با خود به سرنوشتی که برایم رقم خورده بود فکر می کردم که همراه با موج جمعیت وارد هتل فلسطینی ها شدم و توانستم نفس بکشم . در لابی این هتل پیکر یک حاجی جوان را دیدم که به ضرب گلوله به شهادت رسیده بود. از زمان  شروع درگیری تا رسیدن به هتل فلسطینی ها شاهد صحنه های فجیعی از جان باختن حجاج بی گناه  بودم .اکثر قربانیان این حادثه خونین جانبازان و زنان و مردان مسنی بودند که زیر دست و پا ماندند و یا بر اثر فشار جمعیت و گاز اشک آور و خفه کننده دوام نیاورده و جان باختند. ساعتی پس از این حادثه خیابان محل راهپیمایی مملو از چادر زنان ، قمقمه های آب ،دمپایی و وسایل شخصی به جا مانده از حجاج مظلوم بود و لکه های خون در بسیاری از نقاط آن به چشم می خورد. در این فاجعه بیش از پانصد تن از حجاج بی دفاع  ایرانی و غیرایرانی کشته و حدود هفتصد تن زخمی شدند. روزهای بعد از این حادثه نیز حجاج ایرانی از آزار و اذیت سعودی ها در امان نبودند و مواردی از توهین و ضرب و شتم آنها به بعثه گزارش می شد. هرگز این حادثه خونین و غم انگیز از ذهنم پاک نمی شود و هر سال با فرارسیدن ایام حج خاطرات تلخ حج خونین برایم  تداعی می شود

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha