کد خبر: دست‌های-گره-خورده-آنکارا-و-واشنگتن-در
۱۹ مهر ۱۳۹۸، ۱۰:۵۹
به گزارش گروه سیاسی طبنا(خبرگزاری سلامت)، سعدالله زارعی در ارزیابی خود از اقدامات اخیر ترکیه در شمال سوریه اظهار کرد:‌ مبنای ترکیه  از ابتدای بحران سوریه سیطره بر دمشق بود، گمان می‌کرد که حجم فشارها علیه دولت سوریه به گونه‌ای است که عملا دولت دمشق ساقط می‌شود و با توجه به مرز بسیار طولانی که با سوریه دارد و همچنین ظرفیت‌های مهمی‌که در مقایسه با همسایگان دیگر سوریه یعنی لبنان، اردن و عراق دارد، می‌تواند با مداخله نظامی‌در بحران عملا دولت آینده حاکم بر سوریه را تعیین کند و یا حداقل در تعیین دولت آینده سوریه بزرگ‌ترین نقش را ایفا کند. وی تصریح کرد: اما این تصور عملا میسر نشد و برخلاف تصور و تحلیل‌هایی که  اردوغان، چاووش  اوغلو و سایر مسئولان ترکیه داشتند، عملا روز به روز بر دامنه اقتدار دمشق افزوده شد. از سوی دیگر بعد از این ماجرا ترکیه با این نگاه که می‌تواند از شرایط موجود استفاده کند و ادعای  خود را در مورد سیطره بر شمال سوریه زنده و اجرایی کند  وارد بخش‌هایی از سوریه شد. این کارشناس مسائل منطقه همچنین بیان کرد: از سه سال پیش نیز با ورود به منطقه شمالی سوریه و گرفتن الباب و بعد حرکت به سمت شمال استان رقه تلاش کرد تا بخش‌های شمالی سوریه را تا عمق حدود 50 کیلومتر به تصرف درآورد. زارعی در ادامه اظهار کرد: در این شرایط ترک‌ها دو سه مانع داشتند؛ یک مانع خود دولت سوریه بود که درگیرشدن با انواع بحران‌ها عملا نمی‌توانست کار موثری برای مقابله با ورود نظامی‌ترکیه انجام دهد و لذا تاحدودی ترکیه  خیالش از دولت سوریه راحت بود، مانع دوم آمریکایی‌ها بودند، آن‌ها نیز در همین حدود در شمال سوریه تلاش کرده، موقعیت‌هایی به دست آوردند و نفوذشان را در منطقه شرق فرات افزایش دادند و در این میان هم از دو نیروی سوری یکی کردهای سوریه به ریاست صالح مسلم و دیگری عرب‌های عشایر عراقی که عمدتا از حد فاصل دمشق تا دیر الزور فعالیت داشتند، کمک می‌گرفتند. وی افزود: بنابراین آمریکایی‌ها با استفاده از این نیروها تلاش می‌کردند سیطره‌شان را گسترش دهند و این سیاست با سیاست گسترش ترکیه در منافات بود، درواقع  آمریکایی‌ها و ترک‌ها بارها در خصوص بحث شمال سوریه با یکدیگر چالش پیدا کردند، اگر چه هیچ کدام از این چالش‌ها به درگیری نظامی‌بین آمریکا و ترکیه منجر نشد. این کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: چالش دیگر موجود کردها بودند، ترکیه علی الاصول با کردهای سوریه مساله دارد زیرا  کردها تحت حمایت آمریکا قرار داشتند و این در حالی بود که ‌آمریکا می‌توانست به دلیل این‌که اداره ناتو را عملا در دست دارد و ترکیه بخشی از سازمان ناتو به حساب می‌آید اعمال فشار کند برای این‌که فشار از روی کردهای سوریه برداشته شود. زارعی اظهار داشت: این مساله در نهایت سبب شد که عملیات ترکیه علیه کردهای سوریه در شرق فرات به تاخیر بیافتد گرچه بارها ترکیه اعلام کرد که حمله می‌کند اما این کار را نکرد تا این که به زمان فعلی رسید و همزمان با اعلام خروج نظامیان آمریکا از سوریه که اخیرا انجام و رسما از سوی پنتاگون اعلام شد، ترکیه به سمت شرق فرات حمله کرد. این مساله نشان می‌دهد که بین آمریکا و ترکیه توافقی صورت گرفته زیرا این مساله برای آمریکایی‌ها ضربه حیثیتی داشت که افراد تحت حمایت آن‌ها توسط ترکیه تهدید شوند. وی خاطرنشان کرد: از این مساله می‌توانیم بفهمیم با توجه به این‌که هزینه سنگین حیثیتی برای آمریکا داشت، لابد ترک‌ها با آمریکایی‌ها در موضوع مهم‌تری به توافق رسیدند و قرار است ما به ازای کوتاه آمدن آمریکا در پرونده سوریه و دست برداشتن از حمایت از عوامل کرد خودشان، ترکیه در جای دیگر خدمت بزرگی به آمریکایی‌ها کند. این کارشناس مسائل منطقه با تاکید بر این‌که به نظر می‌رسد طی ماه‌های گذشته اهمیت عراق برای آمریکایی‌ها از اهمیت سوریه بیش‌تر است و آمریکایی‌ها تمرکز بیش‌تری روی پرونده عراق پیدا کرده‌اند، گفت: این سیاست از دو سال اخیر و از زمان سفر ترامپ به استان الانبار عراق کلید خورده و به همین نحو ادامه یافته است. اما در هر حال گمان می‌رود که ترک‌ها قول مهمی‌به آمریکا در پرونده عراق داده‌اند و قرار است ترکیه و آمریکا علیه دولت عراق کار مشترکی انجام دهند. زارعی یادآور شد: این مساله وقتی قابل مشاهده است که در اغتشاشات اخیر عراق در 8 استان شیعه نشین آن، هواپیماهای نظامی‌ترکیه وارد حریم عراق می‌شوند و بخش‌هایی از مناطق غربی عراق را مورد حمله قرار می‌دهند و این حمله با سکوت آمریکایی‌ها مواجه می‌شود، لذا در این شرایط بهتر می‌توان دست‌های پشت پرده و در هم گره خورده آنکارا و واشنگتن را مشاهده کرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha