کد خبر: درد-دل-کار-درمانی-کرونا؛-مردم-می-توانند
۳۱ تیر ۱۳۹۹، ۱۴:۱۱
درد دل کادر درمانی کرونا؛ مردم می توانند، نجات‌ دهنده خود باشند!

به گزارش خبرنگار بهداشت و درمان خبرگزاری سلامت،  اولین ماه از زمستان سال 1398 بود که زمزمه‌های شیوع ویروسی مرموز و اسرارآمیز در شهر ووهان چین به گوش ‌رسید. کمتر کسی فکر می‌کرد که ویروسی با ابعاد میکروسکوپی چند ماه بعد، از شرق آسیا رهسپار خاورمیانه شده و سر از شهرهای ایران دربیاورد. 30 بهمن 1398 با اعلام رسمی شیوع ویروس کرونا توسط وزیر بهداشت موجی از ترس و دلهره گریبانگیرمردم شد و با سرعتی باورنکردنی در مدت 14 روز سراسر ایران را دربرگرفت. از همان روزهای ابتدایی خط مقدم جبهه مبارزه با این ویروس میکروسکوپی کشنده، پزشکان، پرستاران و کادر درمان بودند. در روزهایی که شیب ابتلا صعودی بود، آمار مرگ و میر هر روز بیشتر می‌شد و مردم درقرنطینه به سر می‌بردند، این کادر درمان بودند که خالصانه خدمت می‌کردند. این روزها با آغاز پیک دوم از شیوع کرونا و افزایش آمارجانباختگان و مراجعان به بیمارستان‌ها، فشار کاری بر دوش کادر درمان کشور دوچندان شده است. به همین بهانه پای صحبت پرستاران نشستیم تا وضعیت بیمارستان‌ها را از نگاه آن‌ها ببینیم. مشکلاتی از جمله کمبود نیرو و تجهیزات، فشار کاری مضاعف و نبود تهویه مناسب در برخی بیمارستان‌ها که خود عاملی برای ابتلای کادر درمان می‌شود از مواردی بودند که پرستاران به آن‌ها اشاره می‌کردند.

فشار روانی آزاردهنده است

بیمارستان «مسیح دانشوری» از اولین مراکز درمانی بود که با آغاز شیوع کووید 19 به مراقبت از بیماران مبتلا پرداخت. با توجه به افزایش روزافزون آمار مبتلایان، مراجعات به این بیمارستان هر روز بیشتر می‌شد و روزی نبود که نام این مرکز و یا تصاویری از آن را در خبرها نبینیم.  مهدیس خالوئی؛ یکی از پرستاران این بیمارستان در گفت و گویی که با خبرگزاری سلامت داشت مشاهدات خود از علائمی که در بیماران می‌بیند را اینگونه شرح داد: می‌توان گفت افراد در تمام رنج سنی درگیر این بیماری شده‌اند. اما وخیم شدن وضعیت بیمار و یا فوت، در سنین بالا و کسانی که بیماری زمینه‌ای داشتند، بیشتر بوده است. در عین حال هم کودکان مبتلا شده و فوت کردند و هم بزرگ‌سالان. هفته گذشته بیمار بیست و چندساله‌ای داشتیم که فوت کرد‌. درواقع بیماری قابل پیشبینی نیست. علائمی که ما در بیماران مشاهده می‌کنیم دو دسته هستند، یک دسته علائم تیپیک به این معنی که تظاهرات بالینی مشخصی دارند‌ مانند؛ سرفه، تنگی نفس و تب. دسته‌ای هم آتیپیک هستند یعنی چیزی که انتظار بروز آن را نداریم. شروع کرونا در کشور ما با علائم سرفه، تب‌های ۳۸ تا ۴۰ درجه و تنگی نفس بود. در عین حال چون ویروس در حال جهش هست علائم غیرمعمول مانند، اسهال، آمبولی ریه، شکایت‌های قلبی و غیره هم مشاهده می‌شود.

او با اشاره به دلایل ابتلای بیماران به کرونا، گفت: گاهی حتی بیمارانی داریم که خودشان هم نمی‌دانند چطور مبتلا شده‌اند. در فروردین ماه بیماری داشتیم که ۳۰ روز در قرنطینه بود و تنگی نفس و سرفه داشت و فقط برای خرید ساده رفته بود. با این حال میزان ابتلای افرادی که ارتباطات اجتماعی بیشتری داشتند، بیش از سایرین است.

این پرستار ادامه داد: گاهی ناچار می‌شویم تا بیماری که در حالت عادی و خود به خودی نمی‌تواند تنفس کند را به دستگاه تهویه مکانیکی (ونتیلاتور) متصل کنیم. این شرایط هم کار ما در پراستاری را چندبرابر می‌کند چون مراقبت مداوم نیاز دارد و هم حال مریض رو به وخامت می‌رود. هرچند این کار خیلی مواقع موثر بوده است اما سیاست بیمارستان «مسیح دانشوری» به برخورد غیر تهاجمی تاکید دارد. اما زمانی که بیمار نمی‌تواند به تنهایی نفس بکشد از «ونتیلاتور» استفاده می‌کنیم. معمولا بیمارانی که از این دستگاه استفاده می‌کنند بیماران بدحال آی سیو هستند. فشار کاری، تلاش برای مبارزه با بیماری که درمان ندارد، بار روانی مضاعفی برای کادر درمان دارد.

مهدیس خالوئی در این باره توضیح داد: در مواردی از تمام قوای بدنی استفاده می‌کنیم اما کاری از دستمان بر نمی‌آید چون ویروس هنوز درمان ندارد، تعداد بیماران زیادند و شیفت‌های ما سنگین است. گاهی خانواده‌های خودمان درگیر می‌شوند. من زمانی که به خانه باز می‌گردم نمی‌دانم که ناقل بیماری هستم یا نه. شرایط مالی و شیفت‌ها به نوبه خود سخت هستند اما فشار روانی آزاردهنده است. نکته غم‌انگیز دیگر این است که به دلیل رفاه حال مردم مجبوریم که همراه بیماران را نپذیریم. خانواده‌ها نمی‌توانند در بخش‌های ویژه کنار بیماران خود باشند. این ناراحت کننده است که بیماری بدحال می‌شود اما خانواده اجازه ملاقات ندارند.

او تجربه استفاده از لباس‌های محافظ در گرمای تابستان را به بودن در یک گلخانه تشبیه می‌کند و از سختی‌ها می‌گوید: به هرحال بیمارستان دولتی است و نیرو کم دارد. از همکاران و دوستانمان هم تعداد زیادی مبتلا و حتی بدحال شدند. از لحاظ تجهیزات خوب هستیم اما گاهی همان لباس محافظ هم نیست و مجبوریم از یک گان ساده استفاده کنیم. یادمان باشد هر فردی که از یک خانواده کم می‌شود، به این دلیل است که کسی در جایی از ماسک استفاده نکرده، مسافرت رفته، دست‌هایش را نشسته و کار غیرضروری انجام داده است. مردم فقط خودشان می‌توانند نجات‌ دهنده خود باشند.

مرگ با زجر تنفسی

از دیگر پرستار «مسیح دانشوری» که در قسمت آی سیو کرونای این بیمارستان مشغول به کار است، خواستیم وضعیت بیماران بستری در بخش آی سیو را شرح دهد. او توضیح داد: وضعیت بیماران هر روز بدتر می‌شود درجه تب بالاتر رفته است. بیماران در سه چهار روز اول مشکل جدی ندارند و فکر می‌کنند کرونا شبیه سرماخوردگی است اما با مشکلات تنفسی مواجه می‌شوند و در نهایت با زجر تنفسی می‌میرند. با توجه به دردی که تحمل می‌کنند، خودشان التماس می‌کنند لوله بگذاریم برای گذاشتن لوله انتوباسیون بیمار را بیهوش می‌کنیم و یک لوله به او وصل می‌شود تا ریه توسط دستگاه کار کند . از عوارض آن این است که باعث عفونت می‌شود. احتمال بازگشت مریض بعد این مرحله زیر ده درصد است. زخم بستر می‌گیرند. جای لوله دور لب زخم می‌شود و عفونت می‌کند.

او از تلخ‌ترین مشاهده خود گفت: پسر ۲۵ ساله‌ای با پای خودش آمد. ۱۲ روز بستری شد. در روزهای اول حالش خوب بود اما بعد تبش بالا رفت و تنگی نفس گرفت. یک ساعت بعد از گذاشتن لوله (تنفس مکانیکی) فوت کرد! پسر یک ساله‌ای داشت و از اینکه دیگر او را نمی‌بیند، غمگین بود.

سهمیه لباس ایزوله قطع شده است

این پرستار از قطع شدن سهمیه لباس‌های ایزوله به دلیل هزینه زیاد، گلایه کرد و افزایش آمار ابتلای کادر درمان را تبعات این اتفاق دانست. او عنوان کرد: لباس ایزوله در یک شیفت ۷ ساعته کارایی دارد اما ما آن را در شیفت‌های ۱۸ ساعته می‌پوشیدیم با این حال راضی بودیم اما اکنون فقط گان جراحی داریم. ماسک‌های ما از نوعی است که فقط باید فیلتر آن هر 20 روز یک‌بار عوض شود  اما ۴۵ روز یک بار تعویض می‌کنند. تعداد دستکش محدود است اما می‌توان استفاده کرد.

مردم فکر می‌کنند کرونا مال همسایه است

بیشتر پرستارانی که ما با آن‌ها گفت و گو کردیم از کمبود نیرو گلایه می‌کردند. در نظر بگیرید که ابتلای هرکدام از کادر درمان به ویروس کرونا حتی در حالت خفیف به معنی حذف شدن یک نیرو از بیمارستان آن هم در شرایطی که وجود هر نفر حیاتی و اثربخش است. پای درد و دل پرستاری نشستیم که مبتلا به کرونا است و دهمین روز از دوره نقاهت را می‌گذراند و پس از آن به محل کار بازخواهد گشت. او که دوست نداشت نامی از خود و بیمارستان در گزارش درج شود، از علائم این بیماری و تجربه شخصی خود، گفت: علامت‌هایی که در روزهای اول  می‌دیدیم، علائم تنفسی بود اما من  تهوع، استفراغ و دلپیچه شدید داشتم و هرکاری می‌کردم بهتر نمی‌شد تا اینکه آزمایش دادم و متوجه شدم که مبتلا هستم. خوشبختانه ریه‌ام درگیر نشد و خانواده‌ام هم علائم ندارند. من در اتاق قرنطینه هستم.

او افزود: اوایل بیماران میانسال بودند اما حالا جوانان بیشتر هستند. پرسنل از جون و دل زحمت می‌کشند. تلخ ترین تجربه من این بود که هرچقدر با مردم صحبت می‌کردم و می‌خواستم که رعایت کنند، نمی‌پذیرفتند و می‌گفتند: « این بیماری نیست، سیاست است!» تا سه ماه خوب بود اما فکر می‌کنند کرونا مال همسایه است.

کمبود تخت و همراهانی که بزور وارد بخش کرونا می‌شوند

بیمارستان «فیروزگر» دیگر بیمارستان شهر تهران است که بخش‌هایی را به بستری و مراقبت از بیماران کرونایی اختصاص داده است. پرستار قسمت اورژانس این مرکز که او هم نخواست نامش فاش شود، از وضعیت این بیمارستان گفت: کمبود تخت داریم. مجبوریم به دلیل مراجع زیاد مردم خارج از ظرفیت بیمار بپذیریم و پیش آمد که دستگاه اکسیژن کم بود و مجبور شدیم یکی از بخش‌های غیر کرونا را به کرونا تبدیل کنیم. تجهیزات کافی حفاظت فردی داریم اما برخی ازهمکارانمان استعفا دادند و برخی هم مبتلا شدند و کمبود نیرو داریم. لباس‌ها خیلی گرم هستند یه نوع داشتیم که گرم نمی‌کرد و جنس خوبی داشت اما محدود بود و اکنون نداریم. این لباس‌ها باعث می‌شود کلافه و خسته شویم. ورود همراه بیمار ممنوع است اما آن‌ها اصرار دارند بیایند و گاهی قانع نمی‌شوند و  با زور وارد بخش کرونا می‌شوند. آن‌ها نمی‌دانند که حتی تماس پنج دقیقه‌ای در بخش کرونا حتی با داشتن ماسک خطرناک است. دستکش و ماسک و محلول کافی  اما اکسیژن کم است.

زمانی که تجهیزات کافی نداریم چطور رعایت کنیم؟!

از دیگر مراکز درمانی درگیر با کرونا بیمارستان «امیر اعلم» در خیابان سعدی شمالی در تهران شامل 4 بخش کرونا و یک آی سیو مخصوص کرونا است. سپیده ابراهیم‌پور یکی از پرستاران این بیمارستان از تجربیات تلخی که در مواجهه با بیماران کرونا مشاهده کرده است، توضیح داد:  خانمی ۶۰ ساله در آی سیو داشتیم که تنفس سخت وتب شدید داشت. تنفس او به قدری سخت بود که صدای دم و بازدمش در محیط پخش می‌شد. اورژانس جدا برای کرونا داریم و چند وقت پیش دختر ۱۷ ساله‌ای دیدم  با تب و لرز و سرفه مراجعه کرده و مبتلا بود. این روزها خیلی از جوانان مبتلا می‌شوند.

او در خصوص مشکلاتی که دارند، افزود: تجهیزات کم است.  به جز آی سیو در بخش‌های معمولی هر شیفت دو عدد ماسک ساده و پنج عدد دستکش داریم. اگر بخواهیم وارد بخش کرونا بشویم باید به دفتر پرستاری اعلام و امضا کنیم تا یک بسته هفت‌تایی ماسک N95 برای دو ماه و هر ماسک برای یک روز هفته به ما بدهند. در آی سیوهای معمولی هم گان نمی‌پوشیم.

گاهی بیماران بخش‌های معمولی از محیط بیمارستان کرونا می‌گیرند. گاهی برخی  به ما می‌گویند خودتان رعایت نکردید و مبتلا شدید! زمانی که تجهیزات کافی نداریم چطور رعایت کنیم؟!

وجه مشترک صحبت‌های کادر درمان و پرستارانی که با از جان گذشتن و تمام توان برای شکست کرونا تلاش می‌کنند، گلایه از کمبود نیرو است. شاید بهتر باشد مسئولین امر به وعده استخدام نیروهای جدید سریع‌تر عمل کنند تا کمی از فشار وارد بر کادر درمان کاسته شود. از طرفی تجهیز نمودن کسانی که همانند سربازان جنگی برابر این مهاجم میکروسکوپی می‌ایستند، حداقل درخواست کادر درمان و مردم است. چراکه حفظ جان این پرستان و پزشکان در شرایطی که ابتلا و حذف هر کدام می‌تواند زحمت وارد بر دیگر نیروها را دوچندان کند، از مهم‌ترین موضوعاتی است که باید مورد توجه قرار گیرد. درپایان توصیه مهم کادر درمان به مردم دوری از اجتماعات، رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی، استفاده از ماسک و رعایت نکات بهداشتی است.

گزارش: پرستو خلعتبری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha