تعداد بسیاری از بیماران مبتلا به اختلال روانی به دلیل انگ، از خدمات موجود و قابل عرضه استفاده نمی کنند، آنها یا هرگز درمان را آغاز نمی کنند و یا آن را به پایان نمی رسانند.
تنها ۳۰ درصد بیماران دارای اختلالات روانی به دنبال درمان می روند
تحقیقات نشان داده که تنها ۳۰ درصد بیماران دارای اختلالات روانی به دنبال درمان می روند؛ در ۴۰درصد خانواده ها بستری کردن بیماران را مخفی و ۵۰ درصد در برابر بستری کردن مقاومت کرده اند.
یکی از مشکلات عمده این است که افراد اَنگ را می پذیرند و باور می کنند؛ برای نمونه افراد وابسته به مواد مخدر باور می کنند که باید دزدی کنند. بررسیها نشان داده است که بزرگترین مانع بیماران برای بهرهمندی از خدمات درمانی و حمایت های اجتماعی، ترس از اَنگ خوردن است.
پیامدهای اَنگ بیماری روانی
تبعیض: شیوه نگرش افراد جامعه به بیماران روانی در بهره مندی از مزایای اجتماعی مانند یافتن شغل مناسب و انتخاب آزادانه همسر موثر است؛ انگ و در نتیجه تبعیض حاصل از آن فرد را از این مزایا محروم می کند.
از دست دادن موقعیت اجتماعی: اَنگ بیماری روانی سبب می شود که فرد موقعیت اجتماعی که به دست آورده مانند پُست های علمی یا اداری را از دست بدهد.
کاهش کیفیت زندگی: یکی از عواقب اَنگ، محدود کردن روابط اجتماعی فرد است و همین امر کیفیت زندگی را پایین می آورد.
تشدید بیماری: برخی از بیماری های روانی مانند افسردگی اگر در ابتدا درمان بشوند، تخریب کمتری در پی دارد، در غیر این صورت بیماری آنها شدت پیدا کرده و چه بسا که در آینده کنترل نشود.
سوء مصرف مواد مخدر: در بیشتر موارد ریشه اعتیاد، درمان نشدن ناراحتی های روانی است، اَنگ سبب می شود فرد دنبال درمان بیماریش نرود و معتاد شود، در واقع می خواهد درد کوچکی را با درد بزرگتری درمان کند.
عدم دریافت درمان و افزایش نابسامانی در خانواده: ریشه بسیاری از طلاق ها، درمان نشدن اختلالات روانی درمان نشده در بین همسران است، چرا که اَنگ، عامل اصلی بسیاری از اجتناب از مراجعه بیماران روانی به پزشک است.
کاهش عزت نفس و احساس حقارت: اَنگ گذاری درونی از سوی بیماران مبتلا به اختلال روانی موجب احساس تحقیر و سرافکندگی در آنان و خانواده هایشان می شود؛ افرادی که نام بیماری روانی را یدک می کشند، چون فکر می کنند اختلال روانی در آنها یک نقص عمده است، عزت نفس پایینی پیدا می کنند.
انزوا و گوشه گیری: بیماران مبتلا به اختلال روانی برای اجتناب از برچسب خوردن، از اجتماع دوری می کنند و قدرت تطابق با محیط را پیدا نمی کنند که این موضوع بهبودی را به تاخیر می اندازد و این افراد فرصت ها را برای رشد در جامعه از دست می دهند.
پیش داوری غیر موجه دیگران: یکی از باورهای غلط این است که بیماری های روانی علاج ناپذیرند، در صورتی که اختلال افسردگی اساسی ۶۵تا۷۰درصد، اسکیزوفرنیا (در نخستین دوره) ۶۰درصد و اختلال دوقطبی تا۸۰درصد قابل درمان است.
تاخیر در درمان: این بیماران با پنهان کردن بیماری خود برای معالجه به درمانگر مراجعه نمی کنند که تاخیر در درمان منجر به شدت گرفتن اختلال می شود.
تاثیر بر سیاستگذاری های بهداشتی: سیاست گذاران به اهمیت موضوع پی نمی برند و در نتیجه آن را بخشی از برنامه های مهم خود قرار نمی دهند. بنابراین بودجه و امکانات کمتری برای ارائه خدمات سلامت روان اختصاص می دهند.
کاهش عملکرد شغلی: انگ ناشی از بیماری روانی، با افزایش بیکاری و افزایش مشکلات اقتصادی برای بیمار، خانواده و اجتماع همراه است.
چگونه با اَنگ بیماری های روانپزشکی مقابله کنیم؟
افزایش دانش و آگاهی در مورد سلامت روان: یک عنصر کلیدی در کاهش اَنگ مرتبط با مشکلات سلامت روان این است که افراد جامعه آگاهی بیشتری در مورد بیماری ها داشته باشند؛ به عبارتی سواد سلامت روان خود را بالا ببرند. آگاهی در مورد نشانههای مشکلات سلامت روان، روش های پیشگیری و درمان، چگونگی حمایت از دیگران در مشکلات و بحرانها جزیی از سواد سلامت روان است.
صحبت کردن در مورد مشکلات سلامت روان و حمایت از افراد مبتلا به بیماری: به ویژه وقتی افراد موفق و تاثیرگذار در مورد مشکلات سلامت روان خود صحبت کنند، به اصلاح باورهای نادرست و نگرشهای منفی کمک می کنند.
پویشهای آگاهی رسانی و تغییر نگرش در مورد مشکلات سلامت روان: لازم است باورهای نادرست دربارهی بیماری های روانپزشکی با کمک پویشهای گوناگون به چالش کشیده شود.
اقداماتی که لازم است برای انگ زدایی از بیماران روانی انجام دهیم:
- تصحیح نگرش های اشتباه خود بیمار، خانواده، عامه مردم، مدیران و سیاستگذاران، متخصصان پزشکی در دیگر رشته ها
- کاهش طول زمان بستری بیماران دارای اختلالات روانی، بازگرداندن آنها به جامعه و توانمند کردن آنها
- افزایش آگاهی بیماران، عامه مردم، خانواده و مسوولان درباره درمان پذیر بودن بیماری های روانی
- ایجاد و تقویت سازمان های مردم نهاد برای بیماران و خانواده های آنها و مشارکت بیشتر مردم در این راستا
- ارتقای سطح آگاهی جامعه در خصوص اهمیت دادن به سلامت روان در مقایسه با سلامت جسمی
- استفاده از روش های درمانی روانشناختی و روانپزشکی نوین
- موظف کردن همه مراکز بهداشتی و درمانی و بیمارستان ها برای پذیرش بیماران مبتلا به اختلالات روانی
- افزایش دسترسی به خدمات روانپزشکی و روانشناسی در سطح کشور
- ارائه خدمات مددکاری برای حفظ شغل و کار و استقلال بیمار مبتلا به اختلال روانی
- پذیرش این بیماران در نهادهای اجتماعی مانند مساجد، مدارس، دانشگاه ها و محیط های کاری و اداری
- راه اندازی بخش روانپزشکی در بیمارستان های عمومی
- استفاده نکردن از کلماتی مانند دیوانه، مجنون، روانی، موجی و دیگر موارد مشابه در مراوده های روزانه، فیلم ها، نوشته های رسمی و غیررسمی
- پذیرش اینکه بیماران دارای اختلال روانی، خشن و جنایتکار نیستند، واقعیت این است که بیشتر جرایم از سوی افراد به اصطلاح سالم انجام می شود.
«سیمین تاج دهقانی»؛ کارشناس مسوول سلامت روان معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شیراز
نظر شما