به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری سلامت به نقل از روابط عمومی شرکت شهر سالم،بهانه مصاحبه را یکسالگی مبارزه کادر درمان ایران با پاندمی کرونا قرار دادیم. زمانمان محدود بود اما گفتوگو که آغاز شد، گفتنیها سرازیر شدند و شاید میشد دوبرابر زمان این گفتوگو، ادامهاش داد بیآنکه از جذابیتش کم شود.
دکتر حمید چوبینه در این مصاحبه یک بار دیگر با لحن صریحی که از او سراغ داریم به مسائل مختلف شرکت شهر سالم پرداخت. از روزهای نخست ورود کرونا به کشور گفت و از کارهایی که باید برای کنترل موج نخست آن انجام میدادند و ندادند. تاکید کرد که کار گم نمیشود اما ما هم برای دیده شدن کار نمیکنیم. چالشها را خود زودتر از پرسشهای ما مطرح کرد و پاسخهایش را هم صریح داد. اما وقتی بحث به مرحوم دکتر وریجی رسید، لحنش آرام شد و متاثر...
آنچه در ادامه میآید حاصل گفتوگوی یک ساعته ماست با هشتمین مدیرعامل شرکت شهر سالم.
ا*جازه بدهید از سال گذشته آغاز کنیم. خاطرم هست روز پنجشنبه، یکم اسفندماه سال 1398 بود که اعلام کردند یک جلسه فوق العاده با حضور نمایندگان بخشهای مختلف شرکت شهر سالم با موضوع ورود ویروس کرونا به کشور برگزار میشود. من به نمایندگی از روابط عمومی در آن جلسه حضور داشتم و همه درباره ابعاد موضوع گمانهزنی میکردند، برای فعالیتهایی که باید انجام شود، پیشنهادهایی ارائه میکردند و البته منتظر نتایج جلسهای بودند که همزمان با حضور دکتر حناچی و حضرتعالی در شهرداری تهران پیرامون همین موضوع جریان داشت. کمی از آن دوره و فعل و انفعالاتی که در جریان بود، بگویید و اکنون که به آن روزها نگاه میکنید، تصورات شما و سایر مدیران شهری چقدر با تجربه این یک سال مطابقت دارد؟
برای پاسخ به سوال شما باید به قدری عقبتر برگردیم. از یکی دو ماه قبل درباره بیماری ناشناختهای در چین صحبتهای زیادی در شبکههای خبری جهانی مطرح میشد. فضا طوری بود که کسی مثل من هم میگفتم چرا اینقدر شلوغش میکنند و خیلی از افرادی که درگیر مسائل درمان بودند هم در ابتدا خیلی مسئله را جدی نگرفتند. بعدا که تعداد کشتهها بیشتر شد و ابتلاها به دیگر کشورها هم سرایت کرد، مسئله جدیتر شد. با این همه، کشور ما در کنترل مرزها به ویژه از مبدأ چین –احتمالا به این دلیل که به حساسیت موضوع پی نبرده بودند- بسیار تعلل کرد. انتشار برخی مکاتبات مقامات وزارت بهداشت درباره کرونا در شبکههای مجازی به گمانهزنیها بسیار دامن زد. همه این اتفاقات در حالی انجام میشد که کشور درگیر چند رویداد ملی ازجمله 22 بهمن و انتخابات مجلس بود. بعدا خبر ابتلا در قم پیچید و دکتر مولایی، یکی از پزشکان که همکار شرکت شهر سالم هم هستند با پیگیری بیماری برادرش که به فوت ایشان در این شهر منجر شد، اولین ابتلا به کرونا رسما تایید گردید.
همزمان با جدی شدن شیوع ویروس کرونا، و حتی پیش از اعلام رسمی ورود آن به ایران بخشهای مختلف شرکت شهر سالم از جمله معاونت پیشگیری و بهداشت و همچنین سامانه HSE اقدام به تدوین بستههای آموزشی و انتشار آن نمودند. معاونت بهداشت همچنین با کمک دستورالعملهای جهانی مخصوص بیماریهای عفونی و اطلاعات اندک آن زمان، دستورالعملهای لازم را تنظیم کردند.
فردای روزی که به طور رسمی ورود کرونا به ایران اعلام شد، آقای شهردار جلسه ای برگزار کردند که بنده هم به دلیل موضوع بحث، در آن جلسه حضور داشتم و مسائل لازم را مطرح کردم. توصیه اکید ما در آن جلسه که مورد تایید شهردار محترم هم قرار گرفت، این بود که باید به دو دلیل تحت فرماندهی مشترکی که برای مبارزه با کرونا شکل میگیرد، فعالیت کنیم: یکی اینکه مسئله، سلامت هست و متولی سلامت شهرداری نیست. درست است که شهرداری تهران امکانات و ظرفیتهای خوبی دارد اما بهتر است که این امکانات در خدمت فرماندهی مشترکی که از سوی دولت اعلام خواهد شد، قرار بگیرد که با تاکید آقای دکتر حناچی روی این موضوع این اتفاق انجام شد. دوم اینکه در بحرانهای اینچنینی هماهنگی و فرماندهی مشترک هست که میتواند به حل مسئله کمک کند و در این راستا، فهرستی از امکانات و فعالیتهایی که شرکت شهر سالم میتواند انجام دهد، را ارائه دادم. بعد از آن جلسه، بلافاصله یک جلسه عملیاتیتر به ریاست جناب آقای کاظمی، مشاور و مدیرکل حوزه شهردار با حضور برخی از اعضای آن جلسه و برخی دیگر از مدیرانی که در آن جلسه نبودند، برگزار شد. در آنجا عمدتا بحثهای آموزشی و انتشار آن در فضاهای شهری و بیلبوردهای تبلیغاتی مطرح گردید. مدیریت فعالیتهای شهرداری هم به سازمان مدیریت بحران سپرده شد.
آن روزها تنها دو بیمارستان یافتآباد و مسیح دانشوری برای پذیرش بیماران کرونایی مشخص شده بودند. پس از اعلام رسمی ورود کرونا به کشور، تعداد زیادی از شهروندان که علائمی در خود میدیدند، به مراکز درمانی مراجعه کردند. به خصوص که در فصل سرد و شیوع سرماخوردگی هم بودیم. پس از آن که جناب آقای زالی به عنوان رئیس قرارگاه مبارزه با کرونا تهران انتخاب شد، طی مکاتبهای به ایشان اعلام کردیم که آمادگی داریم تا در همه درمانگاههایمان با تریاژ مستقل برای تفکیک مراجعان مشکوک به کرونا، این افراد را پذیرش کنیم. این در شرایطی بود که هنوز امکانات کافی در اختیار نبود و مردم هم آموزشهای کافی را ندیده بودند و وحشت عمومی کشور را فراگرفته بود. سیاستگذاران باید توجه میکردند که مثلا اگر روی زدن ماسک تاکید میکنند، آیا اساسا به میزان کافی ماسک در دسترس مردم وجود دارد. به نظرم یک سری اقدامات وجود داشت که اگر به موقع انجام میشد، میتوانستیم از پیک اول سریعتر عبور کنیم یا اصلا موج ابتلا با آن شدت ایجاد نمیشد. چنانکه در پیک دوم شرایط قدری بهتر بود. مردم آموزش بیشتری دیده بودند، دانشگاهها و مدارس تعطیل بود، مراسم مذهبی محدود شده بود، نقش رهبری در اینکه هیئت تک نفره تشکیل دادند، بسیار مهم بود. اما بعضا مردم از اجرای پروتکلها خسته میشدند یا معیشتشان در تنگنا قرار میگرفت و... که نتیجه آن را در پیک سوم دیدیم که مجدد با شرایط سختتری مواجه شدیم. ما و مجموعه شهرداری همان موقع به این فکر افتادیم که برای شرایطی که تعداد مبتلایان بسیار بیشتر شود، سولههایی را به عنوان نقاهتگاه بیماران آماده کنیم. حتی صحبت این بود که استراحتگاههایی برای کادر درمان فعال در کنار بیمارستانها آماده شود که هم دسترسی بیشتری به نیروی متخصص وجود داشته باشد و هم احتمال انتقال بیماری به اعضای خانواده کادر درمان کمتر شود. ما هم امکان استفاده بیمارستانی از فضاهای درمانگاهیمان را فراهم کردیم. ازجمله اعلام کردیم که در صورت تجهیز از سوی ستاد کرونا، آمادگی اینکه درمانگاه منطقه 22 شهرداری را به بیمارستانی ویژه بستری بیماران کرونایی تبدیل کنیم، داریم که خوشبختانه ضرورت پیدا نکرد. همچنین خانواده بزرگ شهرداری تهران را که جمعیت بزرگی هستند نیز از طریق مشاورههای تخصصی، اورژانس شهر سالم، درمان در منزل و پزشک خانواده که به تازگی راهاندازی شده بود، مورد رسیدگی قرار دادیم که فشار سیستم درمان را تا حدی کنترل کنیم. به باقی شهروندان هم از طریق پذیرش در کلیه درمانگاههایمان که آن زمان 18 مرکز بود و همچنین از طریق راهاندازی بخش مشاوره تلفنی کمک کردیم. کار دیگری که ما انجام دادیم، خرید تجهیزاتی بود که با توجه به کمیاب شدن و جهش قیمت آنها دسترسی به آنها مشکل بود. آن زمان قیمت تبسنج چندین برابر شده بود، ماسک به دلیل صادرات آن به چین کمیاب بود و... ما در درجه اول از 80هزار ماسکی که در انبار داشتیم، 50هزار عدد در اختیار حوزه پشتیبانی شهرداری برای استفاده پرسنل قرار دادیم. دیگر تجهیزات هم با سختی زیاد و بعضا از بازارهای غیررسمی تهیه شد تا بتوانیم از زیرساختهای شهرداری مراقبت کنیم و روند خدمات شهرداری متوقف نشود. برای این کار از جمله 42 تیم عملیاتی ایجاد کردیم که اینها در ابتدای فروردینماه به بخشهای مختلف شهرداری میرفتند تا هم بیماران را تشخیص بدهیم، هم به روند بهبود آنها کمک کنیم و هم از بیمار شدن باقی همکاران پیشگیری کنیم.
اگر بخواهم به سوال شما برگردم باید بگویم که با انباشت اطلاعات و تجربه، بسیاری از توصیهها و دستورالعملها تغییر کرد. مثلا به جای پمپاژ مواد ضدعفونیکننده در فضاهای عمومی بر زدن ماسک و اجتناب از تجمع تاکید شد. پیشبینی میشد که در فصل گرما فعالیت ویروس کرونا مثل ویروس سرماخوردگی کاهش پیدا کند اما خلاف آن ثابت شد و حتی موج دوم در تابستان ایجاد شد. خوشباوریهایی در مردم وجود داشت که به کاهش اجرای پروتکلها منجر میشد در حالی که مثلا ساختن واکسن از همان ابتدا پیشبینی میشد که 10 تا 12 ماه طول بکشد. در مورد اینکه فردی که یک بار بیمار شده آیا مجددا دچار بیماری میشود یا خیر، هنوز هم اطلاعات دقیقی در دسترس نیست...
*در رسانهها میدیدم که در مورد ناباروری هم از شما با توجه به تخصصتان زیاد این سوال مطرح میشود که بالاخره کرونا بر قدرت باروری تاثیرگذار هست یا خیر.
کرونا جزو ویروسهایی است که ارگانهای مختلفی از بدن را درگیر کرده است. چون سیستم ایمنی را درگیر میکند، طبعا بخشهای مختلفی از بدن فرد مبتلا هم ممکن است درگیر شود. وقتی روی قدرت بینایی و چشایی انسان تاثیرگذار است، میشود استنتاج کرد که روی سیستم باروری هم تاثیر میگذارد اما تایید علمی آن نیاز به مقالات و تحقیقات تخصصی دارد. با این حال کرونا عملا باروری را کاهش داده است. چون بسیاری از خانوادهها فرزندآوری را به بعد از شرایط بحرانی این دوره موکول کردهاند. حتی ازدواجها به تاخیر افتاده یا برگزاری مراسم عروسی و شروع زندگی به تاخیر افتاده است. همینطور کسانی که نابارور هستند و به دنبال درمان بودهاند، این فرآیند را متوقف کردهاند. چون احتمال انتقال ویروس در مراکز درمانی بالاخره بیشتر است. این تحولات روی تعداد زاد و ولد در جهان تاثیر گذاشته است و تاثیر آن در چند نسل آینده خودش را نشان خواهد داد. پس حتی اگر به لحاظ فیزیولوژیک تاثیری بر باروری نداشته باشد، در مسائل روحی و روانی تاثیر خودش را داشته است.
*یکی از مشکلاتی که در دوره کرونا کم و بیش همه شرکتها و سازمانها اعم از دولتی و غیردولتی را با مشکل مواجه کرد، مسئله بودجه بود. برخی نهادها در مواردی حتی در پرداخت حقوقهای کارکنان نیز دچار مشکل بودند. شرکت شهر سالم اما این مشکل را نداشت و در عمل تقریبا روندها مسیر عادی خود را در این یک سال طی کردند. حتی ظرفیتهای خدماترسانی بهداشتی و درمانی در این یک سال افزایش پیدا کرد: در همین مدت، درمانگاه منطقه 9، دو پایگاه اورژانس شرکت شهر سالم، مرکز جامع سلامت روان، مرکز تخصصی طب کار و پایگاههای پزشک خانواده در درمانگاههای شهرداری راهاندازی شد. با توجه به مشکلات اقتصادی کشور که در اثر تحریمها و کرونا و... به دست آمد، چگونه به این دستاوردها رسیدیم؟
پشتوانه اصلی ما در این زمینه انگیزههای همکاران ما برای خدمت بود. شما در نظر بگیرید که کارهای ما در این یک سال به جهت اینکه عمده کار ما در حوزه بهداشت و درمان است، هم افزایش چندبرابری داشت و هم خطرناکتر شد.
واقعیت این است که درآمد شرکت از محل درمان در این یک سال به دلیل شیوع کرونا به حداقل رسیده است. برای پوشش این مسئله به سراغ ارائه خدمت در بخشهای دیگر و به بخشهایی خارج از شهرداری رفتیم. ازجمله طرح غربالگری کرونا را برای سازمانهای مختلف انجام دادیم که هم برای شرکت درآمدزا بود و هم کنترل کرونا کمک کرد. نکته دیگر اینکه در مدیریت هزینهها دقت بیشتری انجام شد و بعضی از خرجها را که ضروری نبود، به بعد موکول کردیم. مسئله سوم حمایتی بود که شهردار محترم و تیم مالی و اقتصادی شهرداری تهران از شرکت شهر سالم انجام دادند؛ متوجه وضعیت کرونا بودند و مطالبات ما را به موقع پرداخت کردند. سازمانهایی که به شرکت بدهی داشتند معوقاتشان را پرداخت کردند و این به مدیریت هزینههای ما کمک کرد.
*برای اینکه بحث کرونا را بسته باشیم، ارزیابیتان را از این تجربه برای سیستم درمان کشور و جامعه بفرمایید.
هر کاری که برای اولین بار رخ میدهد، هم نقصهایی دارد و هم تجربیاتی را اندوخته میکند که شرایط را به سمت بهبود میبرد. در بحث درمان، مهمترین چیزی که به چشم میآید، ایستادگی جانانه کادر درمان بود؛ همان شعار «ایستادی تا نیفتد زندگی»! به واقع که این قشر عزیز ایستادند و حتی ایستاده جانشان را فدای مردم کردند. اینها جلوههای جدیدی از زندگی هستند که به آسانی به دست نمیآید. پایداری این تجربهها موجب میشود که همدلیها و ازخودگذشتگیها بیشتر شود، خودبینیها کمتر شود و تعامل نهادهای مختلف افزایش یابد. در کل مسائل اخلاقی و معنوی در کشور پررنگتر شد. اما به دلیل کمتجربگیها و همینطور اینکه برخی حاشیهها متاسفانه بر متن غلبه کرد، کادر درمان هم تحتالشعاع قرار گرفت. همچنین برخی مدیران تدبیرشان را با حاشیههایی همراه کردند یا خیلی دیر تصمیم گرفتند که موجب شد نتایج لازم را از آن تصمیمها نگیریم.
*به نظرتان باید منتظر پیک چهارم کرونا باشیم؟
فضا و روندی که دیده میشود این است که پس از یک دوره کاهش آمار، تعداد رسمی ابتلا متاسفانه در حال افزایش و تختهای بیمارستانی در برخی شهرها در حال تکمیل شدن است. این ویروس به نوعی است که هر لحظه به شکلی خودش را نشان میدهد و این میتواند خطرآفرین باشد. یک مقدار هم مردم به دلیل فرسودگی در این مدت و مسائل معیشتی مجبورند بیشتر تحرک داشته باشند. البته چیزی که آمارها را بالا میبرد، حضور معمول مردم در جامعه نیست، حضور غیرمعمول در اجتماعات غیرضروری است؛ منظورم مراسماتی است که نیازی به حضور فیزیکی وجود ندارد. بسیاری از برنامهها را میشود به تاخیر انداخت. به خصوص که هنوز اقلیتی هرچند کوچک هستند که اعتقادی به زدن ماسک ندارند. در حالی که همه ما میتوانیم تاثیر زدن ماسک را در کاهش سرماخوردگی و آنفولانزا به نسبت سالهای پیشین ببینیم. این در مورد دست دادن و بغل کردن و روبوسی هم صدق میکند. به نظرم این یکی از نقطه عطفهای تاریخ بشریت است که میتواند آغاز یک تحول باشد و سرلوحه مسیر آینده بشر قرار بگیرد؛ ما در دنیای دیجیتال زندگی میکردیم، اما از ظرفیتهای آن به هر دلیل بهرهمند نبودیم. امروز تکنولوژیهایی برای استفاده هر چه بیشتر بشر از این فضا شکل گرفته است و میشود امیدوار بود که به کمک آن اجتماعات غیرضروری کمتر شود.
*ما سال 1399 را با غربالگری گسترده نیروهای شهرداری تهران آغاز کردیم. این طرح برای سال 1400 هم اجرا خواهد شد؟
طرح غربالگری در طول سال هم ادامه داشته و دارد با این تفاوت که افراد مشکوک و علامتدار مورد غربالگری قرار میگیرند. در کنار برنامه دورهای پایش سلامت کارکنان نیز تستهای مربوط به کرونا انجام میشود. البته طوری برنامهریزی شده که با تعداد کمتر و مدت زمان بیشتر انجام میشود و دیگر از آن صفهای طولانی خبری نیست. همچنین تستهای تنفسی که احتمال انتقال آلودگی در آنها وجود دارد، نیز از فهرست پایش سلامت حذف شده است. انشااله در سال آینده هم این برنامه را ادامه خواهیم داد. هر چند امیدوارم که به دلیل اولا ورود واکسن، ثانیا اینکه بسیاری از افراد یک بار کرونا گرفتهاند و ثالثا راههای پیشگیری مشخص شده، سال آینده کمخطرتر باشد.
*این سوال ممکن است برای بسیاری از همکاران وجود داشته باشد که شهردار و معاونین ایشان چه نگاهی نسبت به فعالیتهای کارکنان شرکت شهر سالم به ویژه در این یک سال دارند؟
ما یک سری وظایف داریم که بدون توجه به اینکه چقدر دیده میشود، باید انجام دهیم. مطمئن باشید کار که خوب انجام شود، گم نمیشود. این سنت الهی است که شما وقتی برای وظیفهتان احترام قائل باشید، خداوند رنگ و بو و درخشش به کار شما خواهد داد. بازتابی که من از کارهای شرکت دیدم این بود که همه از تلاشهای همکاران ما تشکر کردند؛ ما در گفتوگوهایی که با شهردار محترم داشتم، یا حضور مشاور و مدیرکل حوزه شهردار که به نیابت از ایشان به شرکت آمدند، از طرف اعضای محترم شورای شهر ازجمله آقای مهندس هاشمی جانفدایی کادر بهداشت و درمان به ویژه در شهر سالم را که از نزدیک دیده بودند و پرسنل شهرداری تهران این تلاشها را به عینه لمس کردند، ابراز محبت همه این عزیزان را دریافت میکردیم و این به دلیل ایثار و مقاومت و وظیفهشناسی بوده که همکاران ما داشتهاند.
*آقای دکتر چوبینه این روزها پیگیر فعالیتهای کدام بخش شرکت است؟
همانطور که میدانید شرکت پکیجی از کارهای مختلف است. من معمولا به مدیریت کلان بیشتر توجه دارم و بخشهای مختلف شرکت هم الحمدلله با سیاستهای اعلامی که عمدتا در هیئت مدیره تصویب میشود، کارها دارد پیش میرود. من البته همواره در حال رصد فعالیتهای بخشهای مختلف هستم اما به طور مشخص حوزه پشتیبانی و اداری و مالی بیشتر مورد توجه من است. چون بخشهای مختلف باید به طور کامل پشتیبانی شوند تا وظایفشان را به خوبی انجام دهند. ضمن اینکه این روزها جدای از کارهای روتین به فکر توسعه هستیم که در آینده در شرایط مختلفی که قرار میگیریم، بتوانیم از ظرفیتهای آن استفاده کنیم.
*در بیش از سه سالی که از آغاز مدیریت شما میگذرد، کدام اولویتها را پیگیری میکردید؟
یکی از اولویتهای ما این بود که سروسامانی به حوزه منابع انسانی بدهیم و آن را ساختارمند کنیم؛ فعالیتهایمان را تخصصیتر بکنیم، ساختار و ضوابط تشکیلات شرکت را مشخص کنیم، همکاران در فرآیند شغلی مسیر ارتقائشان را بدانند و آموزشهای متناسب را دریافت کنند که انجام شد.
مسئله دیگر این بود که تعاملات ما با بخشهایی که از آنها خرید خدمت میکنیم، معقول و منصفانه و مبتنی بر صداقت و اخلاق و ایجاد تعهد فیمابین باشد که در بیشتر حوزهها در این زمینه موفق بودیم.
مورد دیگر ایجاد فضای احترام بین همکاران و خدمتگیرندگان بود. همینطور تلاش کردیم خدماتمان را از برنامههای درمانگاهی با حضور یک پزشک و یک پرستار صرف به سطح پکیج متنوعی از خدمات درمانی توسعه بدهیم. پیگیر استفاده از ظرفیتهای نرمافزاری برای شفافیت، سرعت، دقت بیشتر بودیم. داشتن منشور خدمت، بیانیه فعالیت، ماموریت سازمان و چشمانداز شرکت در دستور کار قرار گرفت. به این سمت حرکت کردیم که ما به سوی بیمار برویم و برای آن پزشک خانواده را فعال کردیم. سیاست اولویت پیشگیری و بهداشت بر درمان را در دستور کار قرار دادیم و به همان منظور یک مرکز پایش سلامت و یک مرکز طب کار ایجاد کردیم. همچنین مرکز جامع سلامت روان را با استفاده از افراد برجسته راهاندازی کردیم. ارتباطات و تعاملاتمان را نیز با سازمانهای مسئول در حوزه سلامت فراگیرتر کردیم؛ امروز رئیس سازمان نظام پزشکی، معاون وزیر بهداشت، رئیس سازمان اورژانس و رئیس ستاد کرونا و... همه با شرکت شهر سالم ارتباط مستقیم دارند.
*برنامهای بوده که بخواهید انجام دهید اما به هر دلیلی امکانپذیر نشود؟
مواردی بوده است که آن طور که میخواستیم جلو نرفته است. مثلا فاصله بین درمانگاه تا بیمارستان خلائی وجود دارد که ما میخواستیم این خلا را با تاسیس پنج دیکلینیک در پنج پهنه تهران پر کنیم تا اگر نمیخواهیم بیمارستانداری کنیم، در حد معقول و معمول بتوانیم خدمات شایسته و ارزانقیمت به همکارانمان ارائه کنیم.
*مانع انجام آن چه بود؟
بخشی از آن به عدم آگاهی برخی در سیستم شهرداری برمیگشت. کار کلا در کشور ما سخت است. در شهرداری تهران هم پیچیدگیهای خاص خودش را دارد؛ کار پیش نمیرود جز با پشتوانه قوی و حضور مستمر. بخشهای مختلف تا بخواهند به ذهن مشترک نسبت به یک موضوع برسند، بسیاری از فرصتها از بین میرود.
*یک خاطره مهم در دوره مدیریت شرکت شهر سالم را که زیاد در ذهنتان مرور میکنید، با ما به اشتراک بگذارید.
درگذشت مرحوم دکتر وریجی، همکار ما و رئیس کلینیک منطقه 22 از جمله مواردی است که وقتی به گذشته نگاه میکنم به ذهنم میرسد. این امر که سال گذشته و در آستانه نوروز و در مسیر مبارزه با کرونا اتفاق افتاد، بسیار ذهن من را درگیر کرد. به خصوص وقتی فرزندان ایشان را دیدم بسیار متأثر شدم. برای اولین سال روز عید برایم بسیار سخت بود که به مادرم زنگ بزنم.
خاطره دیگر، حضور طولانی برادران سازمان بازرسی کل کشور در شرکت شهر سالم است که از برخی ابعاد کارها را برای ما بسیار سخت میکردند. این تجربه بسیار گرانقیمتی بود اما در این مسیر خیلی اذیت شدیم. میشود اسم آن را یک تجربه یا یک دانش جدید گذاشت که ما با ابعاد پیدا و پنهان برخی رفتارها بیشتر آشنا شویم که این البته آزاردهنده بود. نوع نگاهها از نوع سنجههای مختلفی که با آن کارهای شرکت را بررسی میکردند، فضا را بسیار سخت میکرد. شما اگر بخواهید دما را اندازه بگیرید، یا با سانتیگراد میسنجید یا با فارنهایت. متاسفانه هر جا یک خطکشی پیدا میکردند، با آن خطکش ما را اندازه میگرفتند در حالی که ما یک شرکت هستیم، با قواعد شرکت. اینکه بگردند و با هر سنجهای ببینند چه ایرادی میتوانند بگیرند، تجربه منحصربهفردی بود. برای این عزیزانی که در جمع ما حضور داشتند، آرزوی سلامتی و همچنین عاقبت بخیری میکنم.
*جمله آخر؟
جمله آخر من به همکارانم و همچنین خدمتگیرندگان به خصوص بازنشستگان است. ما در این سه سال و نیم روحیات همدیگر را شناختهایم و الحمدلله همانطور که از افراد مختلف شنیدهام، روابط انسانی را بر فضای شرکت حاکم کردهایم؛ رویکردی که هر کس در شرکت شأن و منزلت خود را بداند و با همین نگاه با خدمتگیرندگان ارتباط برقرار کند. این حاصل توفیقی بود که خداوند به ما عطا کرد که آن را اقامه کردیم. ما شاید به لحاظ فردی حاوی خصلتهایی باشیم که دیگران را برنجاند اما اقامه کردن برخی خصلتها جزو اولویتهای ما بوده است که خدا رو شکر احساس میکنم توانستهایم فصل مشترکی را در بدنه شرکت پیرامون آن ایجاد کنیم.
حرف دیگر من خطاب به خدمتگیرندگان به خصوص بازنشستگان است. ما با منابع محدود و قواعد مشخص خدماتی را ارائه میکنیم. کسانی که از ما خدمتی دریافت میکنند، میدانند که سطح این خدمات نمیخواهم بگویم ایدهآل اما قابل قبول است. ولی بعضی که شاید خدماتی را با سطح خوبی دریافت کردهاند، مدعیتر از آنهایی هستند که ما خواستهایم خدمت بیشتری دریافت کنند و به هر دلیلی نتوانستهاند. گاها هم فضاهایی ایجاد میکنند و مسیرهایی را انتخاب میکنند که نتیجه آن دریافت خدمات معقول و مناسب نیست. برخی راههایی را برای دریافت خدمات بیشتر پیشنهاد میکنند که میتواند خدمات فعلی را هم دچار آسیب کند. البته من اعلام کردهام تا ما هستیم این حرکات، ما را از ارائه خدمات شایسته به خصوص به بازنشستگان عزیز مأیوس نمیکند؛ حتی اگر رفتارها و حرفهایی را مطرح کنند که موجب ناراحتی ما شود. چون نوع و جنس کار ما با چنین رفتارهایی ناآشنا نیست.
نظر شما