دكتر مهدي زارع استاد پژوهشگاه بينالمللي زلزلهشناسي و مهندسي زلزله/ منبع روزنامه اعتماد
زلزله ۳۱ خرداد ۶۹ موجب آسيبهاي جاني و مالي گستردهاي شد. نخستين زلزله به معني واقعي شهري ايران بود. سه شهر ايران در اين زلزله تقريبا به طور كامل يا با درجه بسيار زياد تخريب شدند: منجيل، رودبار و لوشان. نخستين زلزله ايران بود كه در آن آسيبهاي جدي به سد (سد سفيد رود)، سيلو (لوشان و رشت)، بيمارستان (رودبار)، نيروگاه (لوشان) و دهها دهنه پل و كيلومترها جاده، و مخازن آب متعدد و كانالهاي انتقال آب وارد شد و البته بيش از ۱۵ هزار كشته و ۴۰ هزار مجروح برجاي ماند. حدود ۵۰۰ نفر از اين كشتهها فقط زيرِ زمين لغزشهاي ناشي از رخداد زمين لرزه مدفون شدند. نگارنده به ياد دارد كه در سالهاي نخستين بعد از رخداد زلزله و به ويژه در سالهاي ۱۳۶۹ و ۱۳۷۰ كه بازسازي تدريجي ساختمانهاي مسكوني در حال انجام بود، مردم منجيل و رودبار و با اثرپذيري رواني از اين رخداد۶۹ تلاش ميكردند تا در ساخت و ساز رويكردي محافظهكارانه داشته باشند. ولي همين رويكرد محافظهكارانه به نظر ميرسد كه به تدريج فراموش شده و به ويژه آنكه در حدود ۱۵ سال اخير عملا روند توسعه بدون پلان و برنامه براي ارزيابي ريسك پيگيري شده است. اكنون در منطقه منجيل و رودبار ساختمانهاي متعدد و جديدي در حال احداث است و نمونه اين رويكرد بدون توجه به خطر زمينلرزه، ساخت مجتمعهاي مسكن مهر در محدودهاي با ريسك بالا در شهر رودبار است و همچنين احداث آپارتمانها در حاشيه رودبار در محدودهاي بسيار ناپايدار و با خطرهاي گوناگون زمين شناختي، مثال مهمي از فراموشي زمينلرزه ۱۳۶۹ در همان پهنه است. از سوي ديگر توجه شود كه در منطقه منجيل و رودبار و لوشان علاوه بر رشد طبيعي جمعيت، امكان و تاسيسات جديدي افزوده شده است. البته جمعيت علاوه بر تلفات در هنگام زلزله، به دليل مهاجرت در سالهاي بعد از زلزله كاهش يافته است. برآوردي كه در مورد جمعيت شهرستان رودبار براي سال ۱۳۶۹ وجود دارد، حدود ۱۴۰ هزار نفر است كه با رخداد زمينلرزه در سال ۱۳۷۵ به حدود ۱۰۰ هزار نفر ميرسد. و در آخرين سرشماري ۱۳۸۵ اين جمعيت حدود ۱۲۶ هزار نفر بوده است. اگر همين روند ادامه يافته باشد، احتمالا در سرشماري سال ۹۵ جمعيت كل شهرستان رودبار بايد حدود ۱۵۰ هزار نفر برآورد شود. ارزيابي ساختمانها و تاسيسات جديدالاحداث از فراموشي تدريجي خاطره زلزله منجيل خبر ميدهد. علاوه بر مسكن مهر، منطقه مزبور به كارگاه بزرگ ساختماني براي احداث و تكميل آزادراه قزوين-رشت و همچنين ساخت راه آهن در همين مسير تبديل شده است. به ويژه در قطعه منجيل به رودبار در هر دو مسير ياد شده، نواحي بسيار حساس از ديد رخداد زمين لغزشهاي مهم در هر رخداد زمينلرزه بعدي وجود دارد، كه به نظر ميرسد در حين راهسازي و در هنگام انتخاب مسير يا حفر ترانشه به اين موضوع با حساسيت لازم برخورد نشده و محلهاي متعددي با پتانسيل بالاي رخداد زمين لغزشهاي مهم در مسير آزادراه و راهآهن در حد فاصل جنوب لوشان تا شمال رستم آباد ايجاد شده است. رخداد زمينلرزهاي مانند زلزله منجيل بدان معني است كه اين اتفاق ميتواند تكرار هم بشود. براي ايمني نسلهاي بعدي مردم ساكن در اين منطقه و مسافراني كه از جادههاي آن عبور ميكنند احساس مسووليت بيشتر و با حساسيت جدي و در نظر داشتن دايمي سناريويي مانند زلزله ۳۱ خرداد ۶۹ منجيل لازم است.
نگارنده به یاد دارد که در سالهای نخستین بعد از رخداد زلزله و به ویژه در سالهای ۱۳۶۹ و ۱۳۷۰ که بازسازی تدریجی ساختمانهای مسکونی در حال انجام بود، مردم منجیل و رودبار و با اثر پذیری روانی از این رخداد۶۹ تلاش می کردند تا در ساخت و ساز رویکردی محافظه کارانه داشته باشند. به نحوی که به یاد دارم که در بازدیدی از پهنه زلزله زده در شهریور ۱۳۷۰ (حدود ۱۵ ماه بعد از رخداد زمینلرزه) به همراه استاد مهندس علی اکبر معین فر (اولین مهندس زلزله ایران، که نحوه نگاه و بررسی منطقه زلزله زده را تا حد زیادی از ایشان آموخته ام) با دیدن میزان تیرآهن و مهاربند هایی که در حین ساختمانهای جدید به کار می رفت، ابراز کردند که این نوع ساخت و ساز (با کاربرد زیادتر از حد لزوم تیرآهن) نیز اسراف است. ولی همین رویکرد محافظه کارانه به نظر می رسد که به تدریج فراموش شده و …
نظر شما