کد خبر: کرونا-ويروس-و-مديريت-سبز-سيدمحمد-سيدعل
۱۶ تیر ۱۳۹۹، ۱۷:۲۳
کرونا ويروس و مديريت سبز /سيدمحمد سيدعلوي

بسياري از ما، قبل از اپيدمي و پاندمي ويروس منحوس کروناي جديد ۲۰۱۹، واژه «مديريت سبز» را بسيار شنيده بوديم چرا که بسياري از پژوهشگران و انديشمندان حوزه محيط زيست، مديريت و آينده پژوهي ضرورت توجه سازمان­ها، حکومت­ها و نهادهاي بين ­المللي را متذکر شده بودند. بيش از دو دهه طول کشيد تا مديريت سبز به عنوان يک ضرورت انکار ناپذير در ادبيات حاکمان و مديران ظهور پيدا کند؛ البته بيشترين موفقيت هم در همين حد بوده و در عمل، برنامه ­ها و بخصوص اقدامات و رفتارها با مديريت سبز فاصله زيادي داشته­ايم. استفاده از فن آوري­هاي جديد و فضاي مجازي يک فرصت بسيار مغتمي را در اختيار بشر قرار داده است که از برنامه­هاي حضوري خود بکاهد و فرايندها و فعاليت­هاي فيزيکي را به حداقل برسد؛ کمتر نامه­هاي کاغذي نوشته شود و کمتر نامه ارسال و دريافت گردد؛ کمتر پول فيزيکي چاپ شده و نقل و انتقال انجام شود؛ لوح­هاي فشرده کمتر توليد و توزيع شود، کتابهاي درسي کمتر چاپ و تجديد چاپ شود، کلاس­هاي درس و آموزش کمتر بصورت فيزيکي تشکيل شود، جلسات و گردهمائي­ها بصورت ويدئو کنفراس برگزار گردد و ... همه اينها يعني کاهش مصرف کاغذ، کاهش مصرف انرژي، کاهش مصرف مواد و  کاهش استهلاک تجهيزات و کاهش تخريب جنگلها و کاهش آلودگي ناشي از سوختهاي فسيلي و بطور کلي مديريت سبز يعني کاستن از فشاري که بر محيط زيست تحميل مي​کنيم.

در اين چند ماه گذشته که از همه گيري ويروس کروناي جديد مي​ گذرد، جامعه بشري در حال تجربه شکل جديدي از زيست اجتماعي خود است و در همين حال حکومت­ها هم در حال تجربه شکل جديدي از حکمراني مي​باشند. قرنطينه­هاي اجباري در وهله اول باعث کاهش چشمگير مصرف مواد و انرژي، هم در سطح خانوار و هم‌ در سطح جوامع شده است و فضاي مجازي به عنوان يک ابزار قدرتمند در حال عرض اندام و ارائه تمامي توانمندي­هاي خود مي​باشد. کارکرد فضاي مجازي در زمينه اطلاع رساني و انتشار اخبار، آموزش، بانکداري، توزيع هدفمند کالا و خدمات، تفريح و سرگرمي، ارتباطات بين فردي  و گروهي و بسياري از زمينه­هاي ديگر کاملا عيان شده و در حال تثبيت است. کاربست مديريت سبز، به دولت­ها​ در پيشبرد اهداف حکمراني به نحو موثري کمک مي​کند و قاعدتا شهروندان هم در صورت اجراي درست و اصولي آن، از منافع آن منتفع خواهند شد؛ ولي اينکه بعد از گذشت دو دهه بسياري از دولت​ها هنوز در ابتداي اين راه قرار دارند و شهروندان هم به زيست در يک ساختار مديريت سبز عادت نکرده اند به دو موضوع عدم سرمايه گذاري و حمايت از طرف دولت و عدم آموزش شهروندان بر مي​گردد.

پيشينه مديريت سبز در قوانين حاکميتي کشور به قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي  جمهوري اسلامي ايران (۱۳۸۸-۱۳۸۴) بر مي ​گردد. در ماده ۶۶ اين قانون آمده است: كليه دستگاه‌هاي اجرايي و مؤسسات و نهادهاي عمومي غير دولتي موظفند جهت كاهش اعتبارات هزينه‌اي دولت, اعمال سياست­هاي مصرف بهينه منابع پايه و محيط زيست, براي اجراي برنامه مديريت سبز شامل: مديريت مصرف انرژي, آب, مواد اوليه و تجهيزات (شامل كاغذ), كاهش مواد زائد جامد و بازيافت آنها (در ساختمانها و وسايط نقليه)، ... اقدام نمايند؛ ولي بعد از ۱۵ سال و با وجود گسترش زير ساخت­هاي تکنولوژيک در اين زمينه، شاهد موفقيت چشمگيري در اين زمينه نيستيم. بندهاي مربوط به مديريت سبز در برنامه توسعه پنجم و ششم نيز مورد تاکيد برنامه ريزان بوده و اهداف قابل دسترسي براي آن تدوين شده بود که در تمامي دولت​ها مورد غفلت و کوتاهي قرار گرفته است.

گسترش ويروس کرونا لزوم استفاده حداکثري از اينترنت، فضاي مجازي، و روشهاي الکترونيکي انجام امور به عنوان يکي از پايه­ هاي مديريت سبز را براي ما متذکر شد. تصور کنيد اگر دولت پيشتر از اين، زير ساخت اداري، فرهنگي، فني و لجستيگي استقرار مديريت سبز را فراهم کرده و اجراي دولت سبز نهادينه شده بود، بسيار بيشتر و بهتر و سريع­تر مي​توانست در خصوص قرنطينه عمومي کشور تصميم گيري نموده و اقدامات اجرايي لازم در اين خصوص را اتخاذ نمايد. قطعا يکي از دلايل همه دولت​ها در جهان براي تاخير در اجراي قرنطينه عمومي، دغدغه فعاليت­هاي اقتصادي، توليدي و خدماتي کشور است و به حق هم دولت​ها در اين زمينه بايد نگران باشند، چرا که اقتصاد کشور و تامين معيشت شهروندان از وظايف و فلسفه وجودي دولت هاست و هيچ کدام از دولت​ها در جهان براي چنين بحران جهاني آمادگي­هاي لازم را نداشته­اند؛ ولي تصور کنيد اگر زير ساخت اداري کشور بر پايه مديريت سبز فراهم شده بود و فعاليت­هاي حاکميتي و نظارتي دولت در بستر مديريت سبز انجام مي​گرفت، علاوه بر منافع جامعه در زمينه­هاي کاهش مصرف انرژي، بهره­وري و استفاده بهينه از زمان، کاهش آلودگي­هاي زيست محيطي از جمله آلودگي هوا، جريان بهتر ترافيک خودروها، کاهش مراجعات اداري و کاهش هزينه­هاي پرسنلي دولت و سازمان­ها و در نتيجه رضايت عمومي شهروندان؛ در زمان وقوع اين بحران اولا بخش عمده نياز به حضور در بيرون و فضاي اداري، خدماتي، آموزشي و توليدي کشور رفع شده بود و نياز نبود افراد براي انجام امورات خود از خانه بيرون بيايند؛ ثانيا در صورت اجراي مديريت سبز، دولت در اولين فرصت و بدون نگراني مي​توانست قرنطينه عمومي را با سرعت و جديت بيشتر اجرا نمايد. در اين صورت از همان روز اول مي​توانست تمامي مراکز آموزشي، مدارس، دانشگاه­ها، آموزشگاه­ها و ... را بدون دغدغه افت کيفيت آموزش تعطيل نمايد، تمامي ادارات و بخصوص بانک­ها و بيمه ها و بسياري ديگر از نهادهاي مالي، شهرداري­ها، دادگاه­ها را بدون نگراني از اختلال در ارائه خدمات آنها تعطيل يا نيمه تعطيل نمايد. همين چند مورد که عنوان شد را مي​توانيم محاسبه کنيم که چه حجمي از مراجعات مردم به بيرون از خانه را مي​توانست کاهش دهد.

بي شک يکي از مهمترين دلايل موفقيت کره جنوبي و خيلي از کشورها اروپايي در بحران کرونا و کنترل آن، بستر تکنولوژيک اين کشورها بود که به دولت اين کشور امکان مديريت فعاليت­هاي حياتي،  نظارت بيشتر و بهتر بر اجراي برنامه­ها و کاهش تبعات اقتصادي و اجتماعي اين بحران را داد؛ ولي مشاهده آشفتگي و سردرگمي مردم و خانواده­هاي ايراني فقط در فقره آموزش مدارس و دانشگاه­ها،  عدم آمادگي و نبود زيرساخت لازم در کشور را بخوبي نشان مي­دهد. به دليل تعطيلات متعدد مدارس و دانشگاه­ها در چند ماه اول سال تحصيلي و در نتيجه کاهش ساعات آموزش و نگراني از کيفيت آموزش در مدارس و دانشگاه­ها، تصميم گيري قاطعي در خصوص تعطيلي اين مراکز اتخاذ نگرديد، در روزهاي اول علاوه بر اعلام روزانه و قطره چکاني و منطقه­اي تعطيلي­ها، تمام افراد درگير در اين نهاد و بخش بزرگي از جامعه و خانواده­ها را دچار  استيصال و اضطراب نموده بود، و بعد از گذشت يک هفته از تعطيلي، در خصوص آموزش مجازي صحبت­هايي شد که در نهايت هم با يک آشفتگي غير قابل وصفي اجرا شد که به دليل عدم وجود زيرساخت تکنولوژيک، عدم آشنايي فراگيران و خانواده­ها با اين روش­ها، عدم آموزش مجريان و معلمان و اساتيد با ارائه آموزش مجاري، نبود محتواي آموزشي متناسب و عدم آمادگي نهادهاي آموزشي براي توليد محتواي آموزش مجازي، موفقيت چنداني در اين زمينه قابل انتظار نيست.

بررسي نهاد­هاي محيط زيستي، در کشورهاي درگير کرونا ويروس، نشان از کاهش حجم آلودگي­هاي زيست محيطي در اين مناطق دارد. مرکز مطالعات بيولوژيک ميشيگان نظر جالب در خصوص تاثير ويروس کرونا بر محيط زيست کره زمين دارد. آنها معتقدند که کرونا، حيات بيولوژيک سياره را متحول خواهد کرد و بيش از ٢٠٠ ميليون متر مکعب گازهاي گل خانه­اي و دي اکسيد کربن کاهش پيدا کرده و باعث  پايين آمدن دماي کره زمين در آينده اي نزديک شده و چند صد ميليون تن زباله ي پلاستيکي کاهش پيدا خواهد کرد. ماتياس هورکس و همکارانش نيز در مرکز پژوهش­هاي وابسته به موسسه رابرت کخ در آلمان معتقدند که ويروس کرونا، به ما يادآور مي​شود که سمت روشن تکنولوژي چقدر حياتي  است. شايد انسانِ پس از کرونا بايد بيش از هر چيز وامدار تکنولوژي باشد، سيستم آموزش انساني تغيير خواهد کرد و تمامي مدارس به ناچار به جديدترين ابزار انتقال علم مجهز خواهند شد و تعاريف بسياري از علوم آموزشي دچار تحولي بزرگ خواهد بود. ويدئو کنفرانس­ها و آموزش­هاي تحت شبکه اينترنت، سرفصل تازهاي از آينده علم و آموزش است. تغييرات بزرگ در جهان و جوامع بعد از بحران­ها معطوف به سابقه است و به عنوان نمونه نظام سياسي و اجتماعي جامعه بين­الملل بعد از جنگ جهاني دوم، تغييرات و تحولات اساسي و رو به جلو داشت و بعيد نيست که بحران کرونا نيز جهان را به سمت يک سبک مديريت سبز پايدار هل دهد و ما مي​توانيم درباره­ «جهان بعد کرونا» صحبت کنيم و علارغم تمامي مصائبي که اين ويروس بر جهانيان تحميل کرده، شايد آيندگان از اين ويروس به عنوان ويروس منحوس ياد نکنند!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha