کد خبر: چگونه-با-اخبار-جعلی-مقابله-کنیم؟
۲۴ آبان ۱۳۹۹، ۱۸:۳۶
چگونه با اخبار جعلی مقابله کنیم؟

دوره‌ای که شبکه‌های اجتماعی صرفا به عنوان وسایلی برای سرگرمی نوجوانان شناخته می‌شدند، به سرآمده است. امروزه شبکه‌های اجتماعی به رسانه اصلی بدل شده‌اند که ما از طریق آن‌ها اخبار را دریافت می‌کنیم، هویت‌های سیاسی خود را شکل می‌دهیم و بخش زیادی از وقت خود را در آن‌ها می‌گذرانیم. در نتیجه جای تعجب نیست که شبکه‌های اجتماعی در سراسر دنیا برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی و رفتار سیاسی مورد استفاده قرار می‌گیرند. شمار فزاینده‌ای از دولت‌ها، احزاب سیاسی و حتی برخی افراد گمراه به پلتفرم‌های اینترنتی روی می‌آورند تا بر روی جریان اطلاعات تاثیر بگذارند. به عنوان مثال دولت‌ها معمولا از تیم‌هایی شامل مقامات رسمی، داوطلبان، اکانت‌های جعلی و بات‌ها (نرم‌افزاری که وظایف اتوماتیکی را بر روی اینترنت انجام می‌دهد تا با کاربرهای انسانی رابطه بگیرد و از آن‌ها تقلید کند) یا ترکیبی از آن‌ها استفاده می‌کنند تا به صورت آنلاین افکار عمومی را مدیریت کرده و بر آن‌ها تاثیر بگذارند. این عوامل، بر روی مطالب نظر می‌گذارند یا محتواهایی از قبیل پست‌های وبلاگ، ویدئوهای یوتیوب، روایت‌های اخبار جعلی یا تصویرهایی دستکاری شده تولید می‌کنند.

اطلاعات جعلی همیشه وجود داشته اما چیزی که جدید است، تمایل به انتشار این مطالب در سطحی جهانی با شتابی فوق‌العاده است. عناوین و روایت‌های جعلی اغلب سریع‌تر از مقالاتی پخش می‌شوند که در کانال‌های اخبار رسمی پخش می‌شوند. در نتیجه، گسترش اخباری که از روی تعمد می‌خواهد خوانندگان را به خطا بیاندازد به مشکلی هرچه بزرگ‌تر برای عملکرد جوامع دموکراتیک شده است و بر روی فهم هر فرد از واقعیت تاثیر گذاشته است. در حقیقت چیزی که بیش از همه ناراحت کننده است، میزان اخبار جعلی منتشره روی شبکه‌های اجتماعی نیست بلکه جهت گیری هدف‌دار آن‌ها است. به طور خاص، پروپاگاندای رایانه ای در طول انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده در سال 2016 رشد کرد و همچنان رای‌دهندگان با سطح اطلاعات کم را هدف قرار داده است تا پیروزی کاندیداهایی را در انتخابات جنجالی مشخص کند.

قانون‌گذاران نیز در این مقوله، تحمل خود را از دست می‌دهند و قول می‌دهند که از رشد اطلاعات جعلی آنلاین جلوگیری خواهند کرد اما اینجاست که پرسش اساسی مطرح می شود و باید حول این امر باشد که چگونه باید پدیده‌ای که می‌خواهیم با آن برخورد کنیم را تعریف کنیم. "اخبار جعلی" دارای تعاریف مختلفی است که بیشتر آن‌ها بر گستردگی این اصطلاح تاکید دارند. در نتیجه یک توافق عمومی روی اینکه مشکل در کجاست و چگونه باید آن را ترسیم کنیم وجود ندارد. کمیسیون اروپا "اخبار جعلی" را به عنوان "اطلاعات دروغی که از طریق پلتفرم‌های آنلاین، رسانه‌های رادیویی و تلویزیونی خبری یا روزنامه‌های سنتی پخش می‌شوند" تبیین می‌کند. گزارشی توسط فیسبوک، "اخبار جعلی" را به عنوان "یک عبارت فراگیر برای اشاره به هر چیزی از جمله مقالات خبری که از نظر اطلاعات نادرست باشند تا مقالاتی در مورد ایده‌های افراد، طعنه و کنایه، حقه زدن، شایعات، خاطرات و سوءاستفاده‌های آنلاین توسط چهره‌های عمومی است که در صورتی که جعلی نبودند در روزنامه‌ها انتشار می‌یافتند." بی بی سی از این تعریف استفاده می‌کند: "اطلاعات غلطی که به صورت تعمدی روی سایت‌های اخبار جعلی منتشر می‌شوند تا برای رسیدن به اغراض سیاسی یا تجاری، اطلاعاتی دروغین را ارائه کنند" و اخبار جعلی را از اخبار غلط متمایز می‌داند. گاردین این تعریف را پیشنهاد می‌کند: "روایت‌های جعلی که از روی تعمد ساخته شده‌اند تا خوانندگان را گمراه کنند تا داستان‌های جعلی را حقیقی بدانند یا به حقایق قابل اثبات شک کنند." در فضای دانشگاهی، متقاعد کننده‌ترین تعریف از مقاله آلکوت و گنتزکوف می‌آید که در آن‌ها اخبار جعلی را "مقالات خبری که از روی تعمد دروغین هستند و این امر قابل اثبات است و می‌توانند خوانندگان را گمراه کنند" عنوان کرده اند.

با وجود این ابهام حول مفهوم اخبار جعلی، چگونه ما می‌توانیم با این مشکل روبه‌رو شویم؟

در زیر دسته‌بندی از چند رویکرد جدید می‌آید.

راه حل اول: مداخله دولتی

با توجه به مدلی که بیش از همه قابل تجویز است، از مقامات دولتی انتظار می‌رود که خود فضای رسانه‌ها را کنترل کنند. اما این رویکرد مورد انتقاد واقع شده است. چنین رویکردی مستلزم ایجاد "وزارت حقیقت‌یابی" است. این امر در مورد مرکز تعهد جهانی(Global Engagement Center) صدق می‌کند که به دولت‌ ایالات متحده کمک می‌کند که مطمْن شود جریان داده‌ها توسط دروغ‌ها و اطلاعات نادرست جعل شده توسط دولت‌ها آلوده نشده باشد. اتحادیه اروپا نیز اداره‌ مشابهی به نام بررسی اطلاعات جعلی (Disinformation Review) ساخته است. این اداره شبکه‌ای شامل بیش از 400 متخصص، روزنامه‌نگار، مقامات، سازمان‌های مردم‌نهاد و مخازن فکری در بیش از 30 کشور است که اطلاعات دروغین را به مقامات اتحادیه اروپا و سپس به عموم مردم گزارش می‌کنند. این اداره در خدمت افشای اخبار جعلی و پروپاگاندای روسی است.

راه حل 2 ـ مسئول قرار دادن پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی برای محتوای شخص ثالث

یک فرم جایگزین مداخله دولتی که به همان اندازه تجویز می‌شود، شامل اعمال مجازات‌هایی برای نهادهای درگیر است و این نهادها فقط به نهادهای تولید کننده محتوا محدود نمی‌شود بلکه حتی انتشار صرف "محتوای غیرقانونی"را نیز دربرمی‌گیرد. یک مثال مناسب از این راه حل، مصوبه قانون شبکه آلمان است که در اول اکتبر 2017 تصویب و از ژانویه 2018 اجرایی شده است. بر اساس این قانون بحث‌برانگیز، شرکت‌های شبکه‌های اجتماعی 24 ساعت فرصت دارند که محتواهای "مشخصا غیرقانونی" از قبیل توهین و نفرت‌پراکنی را حذف کنند. این شرکت‌ها در صورت قصور در انجام این کار با جریمه‌های سنگین مواجه می‌شوند. به طور همزمان از شبکه‌های اجتماعی مانند فیسبوک، توئیتر و یوتیوب خواسته می‌شود تا گزارش هایی عمومی در مورد اینکه چه تعدادی از پست‌ها علامت زده شده بودند و چه تعدادی از آن‌ها حذف شدند، ارائه کنند. باز هم قصور در انجام این کار ممکن است به یک جریمه اولیه 5 میلیون یورویی منجر شود که می‌تواند تا 50 میلیون یورو افزایش یابد. گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد آزادی بیان خطاب به حکومت آلمان اخطاری نوشته است و در مورد پیامدهای بالقوه این قانون توضیح داده است. "با این مهلت 24 ساعته و هفت روزه اگر شما یک شرکت باشید، می‌خواهید از جریمه شدن و مخدوش شدن شهرت خود اجتناب کنید و اگر شکایتی در مورد یک پست وجود داشته باشد، آن پست را حذف خواهید کرد. برای شما چه سودی دارد که آن پست را حذف نکنید؟ من فکر می‌کنم که این قانون می‌تواند به سانسور بیشتر منجر شود."

در فوریه 2017، یک پیش‌نویس قانونی با هدف مقابله با اخبار جعلی به پارلمان ایتالیا ارائه شد. این قانون ارسال یا به اشتراک گذاشتن "اخبار جانبدارانه، جعلی یا اغراق شده" را جرم قلمداد می‌کرد و جریمه‌هایی تا 5000 یورو را بر افراد خاطی تحمیل می‌کرد. علاوه بر این، این قانون برای جدی‌ترین انواع اخبار جعلی از قبیل آن‌هایی که ممکن است باعث برانگیختن جرم یا خشونت شوند، پیشنهاد حکم زندان داشت و پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی را مستلزم می‌ساخت تا بر خدمات‌شان برای چنین اخباری نظارت کنند. علاوه بر این، حکومت ایتالیا یک پورتال آنلاین ساخته است که در آن مردم می‌توانند کلاهبرداری‌ها را گزارش کنند. این پورتال از کاربران می‌خواهد تا آدرس ایمیل خود، لینکی از اطلاعات دروغ که می‌خواهند گزارش کنند و هرگونه شبکه اجتماعی که این لینک را در آن‌ها دیده‌اند را ارائه کنند. این درخواست‌ها به مقامات در پلیس پستال ارسال می‌شود که یک واحد پلیس مسئول رسیدگی به جرایم سایبری است و پس از بررسی گزارشات، اگر قانون‌شکنی شده بود، اعمال قانون می‌کند.

امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه آخرین رهبر سیاسی است که به صف مبارزه علیه اخبار جعلی پیوسته است. او اخیرا اعلام کرد که قانونی پیشنهاد خواهد کرد که شامل معیارهایی خواهد بود تا حامیان محتوای اینترنتی را شفاف سازند و به دادگاهی این قدرت را اعطا کند تا یا اخبار جعلی را از اینترنت بردارد یا حتی چنین وبسایت‌هایی را در دوره انتخابات به کلی مسدود سازد.

تحت چنین شرایطی، قانونگذار و در نهایت دادگاه‌ها می‌توانند یا تصمیم بگیرند که چه محتوایی اخبار جعلی است یا این مسئولیت را مستقیما به شبکه‌های اجتماعی واگذار کنند. جای تعجب نیست که شرکت‌های ارائه دهنده شبکه‌های اجتماعی راحت نیستند که نقش داور حقیقت‌یاب را ایفا کنند و این کار به مدل کسب‌وکار آن‌ها نمی‌خورد. در نتیجه، شرکت‌هایی مانند فیسبوک آلمانی، کارمندان بیشتری استخدام کرده‌اند و با سازمان‌های حقیقت‌یاب شریک شده‌اند تا اطلاعات جعلی را از صفحات مردم خارج کنند. در رابطه با راه حل فرانسه، ریسک روشنی وجود دارد که مجریان حکومتی، آزادی بیان مخالفان خود را محدود کند، چه آنان شهروندانی باشند که روی وبلاگ خود می‌نویسند و چه روزنامه‌نگاران معتبری که برای نشریات عمده می‌نویسند. علاوه بر این، هر دوی این سیستم‌ها دارای یک مشکل جدی هستند: زمانی که اخبار جعلی شناسایی می‌شوند یا زمانی که دادگاه آماده می‌شود تا وارد عمل شود، خیلی دیر شده است و این مطلب همه جا پخش شده است. همانطور که شواهد نشان می‌دهد دسته‌بندی یک مطلب با عنوان خبر جعلی باعث پخش بیشتر این مطلب می‌شود.

انتشار اطلاعات جعلی روی اینترنت یک پدیده پیچیده است که هنوز قانون‌گذاران بر آن مسلط نشده‌اند. بنابراین هنوز زود است که بتوانیم قوانینی تنظیم کنیم که کارآمد باشند. اما کم و بیش می‌توان کارهایی انجام داد.

راه‌حل 3: ایجاد جریان قدرتمندی از اخبار حقیقی در برابر اخبار جعلی

در حقیقت یک رویکرد سومی هم وجود دارد که در مباحث عمومی امروزی تا حدود زیادی نادیده گرفته می‌شود. به جای حذف یک روایت شما می‌توانید آن را با مقالات مربوطه احاطه کنید تا محتوا و دیدگاه‌های جایگزینی را برای خواننده فراهم سازید. به عبارت دیگر، پلتفرم اجتماعی که میزبان خبر مورد اختلاف است، فضایی که در آن این خبر ارائه شده است را تغییر می‌دهد.

این دقیقا همان کاری است که فیسبوک با ارائه "اخبار مرتبط" در پایین مقالات بحث‌برانگیز که یک ویژگی جدید این شبکه اجتماعی است، انجام می‌دهد. این کار باعث "آسان شدن دسترسی به اطلاعات و دیدگاه‌های اضافی شامل مقالاتی می‌شود که افراد شخص ثالث حقیقت‌یاب نگاشته‌اند."

فیسبوک در حال آزمایش رویکرد "غرق‌ ساختن" اختیاری است. اما این کار می‌تواند در تمامی شبکه‌های اجتماعی بوسیله قوانینی اجباری شود. با اینکه این روش هنوز هم مشکلات مسئولیت‌پذیری الگوریتمی را حل نمی‌کند (از جمله انتخاب مقالات مربوطه که نماینده دیدگاه‌های جایگزین هستند)، این کار رویکردی معقول به نظر می‌رسد که تجربه کردن آن ارزشمند است. این رویکرد به یک پرسش عملی می‌پردازد که آیا در معرض دیدگاه‌های متفاوت بودن نقشی در مبارزه با تلقی‌های غلط (یا تقویت آن‌ها) دارد یا نه. اما مطالعات آکادمیک پیشنهاد می‌دهد که این رویکرد می‌تواند یک تفاوت جدی در ادراک خوانندگان ایجاد کند. علاوه بر این، برخلاف رویکرد تجویزی مورد نظر فرانسه و آلمان، رویکردی همچون "مقالات مرتبط" لزوما مستلزم قضاوت ویرایشی در مورد حقیقت محتوا نیستند. بلکه این رویکرد راه را برای یک ساخت مبتنی بر اتفاق می‌گشاید که به خوانندگان زیبایی برخوردهای اتفاقی که مشخصه دنیای واقعی هستند را یادآوری می‌کند.

اطمینان داشته باشید که این رویکرد، پرسش مسئولیت‌پذیری الگوریتم را مطرح می‌سازد: این مقالات مرتبط و دیدگاه‌های جایگزین دقیقا به چه شکلی انتخاب می‌شوند؟ پژوهش‌های جدید پیشنهاد می‌دهند که قرار گرفتن در معرض دیدگاه‌های جایگزین تاثیری محسوس بر روی خوانندگان دارد.

پدیداری این ویژگی باعث تقویت ظرفیت پلتفرم‌هایی همچون فیسبوک می‌شوند تا با مشکلات پردردسری همچون اخبار جعلی شدیدا درگیر شوند. این امر همچنین باعث می‌شود تا شبکه‌های اجتماعی آمادگی بیایند تا مدل وسواسی کسب‌وکار بر اساس افزایش مشغولیت کاربران و مالی‌سازی داده‌های مربوط به آنان (حداقل برای مدتی کوتاه) را کنار بگذارند.

به‌کارگیری چنین رویکردی در تمامی شبکه‌های اجتماعی یک الگوی مهم فراهم خواهد ساخت. این امر می‌تواند به کاهش شکاف بین آنچه برای کاربران بهتر است و مدل کسب‌وکار تبلیغاتی غالب کمک کند.

نتیجه‌گیری

اخبار جعلی نشانه‌ای از مشکلات ساختاری عمیق‌تر در جوامع و محیط‌های رسانه‌ای ما است. برای مقابله با آن، سیاست‌گذاران باید مکانیسم‌های زیربنایی را در نظر بگیرند که این پدیده را اینقدر فراگیر کرده‌اند. ما تنها با برداشتن چند قدم به عقب می‌توانیم نقاط ضعفی را بررسی کنیم که این اخبار جعلی از آن‌ها استفاده می‌کنند.

بخشی از مشکل این حقیقت است که شرکت‌های فناوری از قبیل فیسبوک و گوگل بازار تبلیغات آنلاین را به خود اختصاص داده‌اند و این بازارها را انحصاری کرده‌اند. این امر به یک مدل کسب‌وکار منجر می‌شود که در آن تنها هنگامی از آگهی‌دهندگان پول دریافت می‌شود که صفحه‌ای مورد بازدید قرار می‌گیرد یا رویش کلیک می‌شود. این امر به طور تلویحی به این معنی است که شرکت‌های شبکه‌های اجتماعی هیچ انگیزه‌ای ندارند تا نقش حقیقت‌یاب را ایفا کنند.

با نگاه به مسئله از این زاویه، می‌توان دید که قوانین پیشنهادی ضد اخبار جعلی به جای جنگل بر روی درخت‌ها تمرکز دارند. بدین ترتیب، آن‌ها نه تنها نامربوط باقی خواهند ماند بلکه همچنین باعث وخیم‌تر شدن وضعیت ریشه‌ها می‌شوند که به پدیده اخبار جعلی دامن خواهد زد.

نگارنده: سرهنگ کارآگاه دکتر غلامحسین بیابانی

پایگاه خبری پلیس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha