کد خبر: ناصر-حجازی-غم-بزرگم-تشویق-تیم-حریف-با-پ
۳۰ آذر ۱۳۹۹، ۱۴:۱۹
ناصر حجازی: غم بزرگم تشویق تیم حریف با پرچم ژاپن بود! / احمدیاسر

فینال باشگاه های آسیا هم تمام شد و رفت برای سال بعد و این وسط فقط حجم زیادی از توهین و زشتی ها در فضای مجازی، بدجور به چشم میخورد. از فن پیج های استقلالی ها بگیرید تا هواداران سپاهان، نساجی ، تراکتور و......

 عده ای خوشحال و عده ای غمگین اما چرا و به چه علت به اینجا رسیدیم ؟ تاج و یا استقلال وقتی برای اولین بار قهرمان آسیا شد ، امجدیه در آن روز جای سوزن انداختن نداشت چون تنها ورزشگاه بزرگ شهر بود و پرسپولیس هم در آن روز نماینده داشت‌. محمودخوردبین و یار کمکی دیگری از باشگاه عقاب به نام غلام وفاخواه و فریدون معینی از پیکان!

باشگاه تاج قهرمان آسیا شد و روزنامه ها تیتر زدند: تهران تا صبح بیدار بود از جشن مردم !

انگار  اتحادی برای پیروزی وجشن شکل گرفته بود.

 سالها بعد دوباره استقلال قهرمان شد و در آن روزها گرفتن یار کمکی مد بود. برای مثال پاس و یا پرسپولیس از یار کمکی استفاده میکردند و این دوستی بین تیمها وجود داشت. زرینچه و خداداد عزیزی هم یار کمکی پرسپولیس شدند و همه مردم خواهان قهرمانی اما زمان گذشت و اتفاقاتی افتاد. این اتفاقات و جریانهای مسموم از جاهای بالاتر شکل میگیرد و خیلی مویرگی در همه جا ریشه میکند.

میخواهم خاطره ای از مردی بگویم که شخصا خودم از او پرسیدم .این قصه را امروز  برای اولین بار میگویم. در این چند روز گذشته هم به این موضوع زیادفکر کردم.

در اردیبهشت ماه سال هفتادوهشت استقلال در چهارمین فینال آسیایی خود به مصاف جوبیلو ایواتا از ژاپن رفت. یکصدوبیست هزار تماشاگر در استادیوم بودند تا جشن قهرمانی برپا کنند، اما متاسفانه استقلال هرچقدر زد به در بسته خورد و دروازبان ژاپن درخشش عجیبی داشت و مهاجمان استقلال بدشانس ! جوبیلو جام را به خانه اش برد. فردای فینال به آقای ناصرحجازی زنگ زدم تا حال واحوال کنم . وقتی  تلفن را برداشت بعد از احوالپرسی خیلی محترمانه عذرخواهی کرد و دعوتم کرد به تمرین استقلال در زمین مرغوبکار بروم. بنده با اشتیاق روز بعد به محل تمرین رفتم و بعد از تمرینات تیم راجع به بازی و باخت سوال کردم و جوابی شنیدم که این چند روز گذشته مرتب به حرف این بزرگوار فکر میکنم.

ناصرحجازی بعد از مسائل فنی و زیر ساختهای تیم های متمول آسیا گفت: بزرگترین نارحتی ام  باخت نبود چون تیم حریف در روز بدشانسی ما پیروز شد و مبارکش باشد، اما غم بزرگم از کسانی بود که در گوشه جایگاه با پرچم ژاپن تیم حریف را تشویق میکردند. هرچند تعدادشان صد و یا دویست نفر بود ولی این یک بدعت و بذر بدی است که در آینده درختی تنومند از نفرت و بدبینی به یکدیگر میشود .

 علت را پرسیدم ایشان جوابی دیگری داد و مقصرش را کسانی دانست که با علایق رنگی شان در پست های مهم فوتبالی نشسته و گاه و بیگاه تصمیم های رنگی بسته به علائق خود میگیرند یا آبی یا قرمز و یا زرد و سبز و این وسط یک تخم نفاق ریشه میگیرد .

حالا سالهاست از آنروز میگذرد و سالها میشود که ناصرخان در آرامش ابدی قرار دارد ولی حالا این بداخلاقی های رنگی در فضای مجازی و بلند کردن پرچم بیگانه را در مسابقات حساس میبینم. وقتی وزیری و یا مسئولی با صدای بلند مانند یک نوجوان احساسی فوتبال در حال کری خوانی هست نباید انتظار داشت تا یک اتحاد بین همه تیمها بوجود بیاید و درست این تفرقه حتی پایش به تیم ملی هم رسید جاییکه بعضی از هواداران متعصب به حمایت از مربی وقت تیمشان از باخت تیم ملی با مربیگری کیروش خوشحال بودند و تا همین چند وقت پیش هم عداوت با کیروش را ادامه می  دادند و از باخت کیروش با کلمبیا تحلیل های فنی میکردند اما باخت کیروش و کلمبیا هیچ ربطی به ما نداشت.

او دیگر با ما نیست و حالا باید از اسکوچیچ حمایت کنیم، اما دمل های چرکین هر بار سر باز میکنند.

مقصر همه ما هستیم از وزیر بگیر تا گزارشگر و هواداران ،این بذر، بذر خوبی نبود و نیست چون باز هم یک تیم ایرانی به فینال میرسد اما اگر در فوتبال داخلی قانونمند عمل کنیم داوران را تحت فشار نگذاریم و در فدراسیون کدخدامنشیانه عمل نکنیم و خیلی چیزهای دیگر ،آنوقت میتوانیم دوباره شاهد اتحاد باشیم.

راستی آقای وزیر جوان (ارتباطات) تعرفه اینترنت در روزهای سخت اقتصادی خیلی سنگین است کمی از کری خوانی هایتان  کمتر کنید و احوالات جوانان و کسبه اینترنتی را جویا شوید. در ضمن اگر توییتر فیلتر است خودتان هم فیلتر کنید!

رطب خورده منع رطب کی کند...

منبع: سایت 90

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha