کد خبر: سریال-های-تلویزون-برای-روزهای-کرونایی
۱۲ خرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۳۵
سریال های تلویزیون برای روزهای کرونایی/ مجید فلاح شجاعی

زير خاكي در زندان سياسي!

  به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری سلامت، مجموعه تلویزیونی «زیرخاکی» به تهیه‌کنندگی رضا نصیری‌نیا و کارگردانی جلیل سامان در گروه فیلم و سریال مرکز سیمافیلم تهیه  و از شبكه اول سيما پخش شد. داستان اين مجموعه  درباره مردی به نام فريبرز(پژمان جمشيدي) است که به دنبال «زیرخاکی» می‌گردد و برای یافتن گنج درگیر ماجرا‌هایی می‌شود... رضا نصیری‌نیا تهیه کننده تلویزیون به همراه جلیل سامان نويسنده و کارگردان سریال ، پس از ساخت سریال «نفس» دومین تجربه مشترک خود را امتحان كردند. نقش اول مرد سریال به عهده پژمان جمشیدی و نقش اول زن را ژاله صامتی بود. همچنین هادی حجازی‌فر، نادر فلاح، امید روحانی ، ایرج سنجری، اصغر نقی‌زاده٬ گوهر خیراندیش و… نیز در این سریال ایفای نقش كردند. جلیل سامان پیش از این سریال های ارمغان تاریکی، پروانه و نفس را با مضمون وقایع پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و نقش نیروهای مختلف مبارز در این دوران ساخته بود. این سریال ها که بعد به سه‌گانه‌ای از سوی وی تعبیر شدند با اقبال مردم و منتقدان روبرو بودند. ارمغان تاریکی در سومین دوره جشنواره جام جم صداوسیما برترین سریال حوزه انقلاب اسلامی معرفی شد. اينكه زير خاكي در ماه مبارك رمضان روي آنتن شبكه اول سيما رفت و قصه اش هم با ماه رمضان مرتبط نبود، يك ايراد تلقي نمي شود. شادي و ايجاد لحظات مفرح در ماهي كه مبارك است مي تواند خيلي هم شايسته باشد. كاري كه زير خاكي در ماه رمضان امسال موفق شد و مردم  هم نسبت به ديگر سريالها،  اقبال بيشتري به زير خاكي نشان دادند. زير خاكي مانند كارهاي پيشين سامان، باز هم در همان فضاي قبل از انقلاب ساخته شد، اما در لباس طنز. به سخره گرفتن ساواك، زندانيان سياسي با گرايش هاي مختلف و كلا زندان و شكنجه و همه آدم هايي كه به عنوان ساواك در زندان حضور داشتند. شخصيت پردازي فريبرز به گونه اي شكل گرفت كه او بدون هيچ تلاشي در موقعيت هاي طنز قرار مي گرفت. او روند قصه اصلي ، بدون  اعتنا به داستانك هاي اطرافش، تنها به هدف غايي خود انديشه مي كرد كه همانا دست يابي به زير خاكي و رسيدن به پول و ثروت است. پردازش شخصيت فريبرز برعكس برادرش فرهاد(هادي حجازي فر)، اسكندر(نادر فلاح) و حتي پريچهر همسرش(ژاله صامتي) بهتر بوده و مخاطب خيلي زود با داستان زندگي او همراه شد. حضور فريبرز در موقعيت پدر خانواده،شوهر، برادر فرهاد، مستاجر، گنج ياب، زنداني سياسي و... موفق بوده است. به خصوص كه پژمان جمشيدي يكي از بهترين بازيهاي دوران بازيگري اش را در اين سريال ارائه كرده است. او با بهره گيري از عضلات صورت و رسيدن به نوعي بيان انتزاعي، فريبرز را متفاوت تر از نقش هاي قبلي خود ايفا كرده است. ژاله صامتي هم در نقش پريچهر، به خوبي شخصيت زن خانه دار و ساده اي را ايفا كرد كه هميشه نگران آينده خانواده اش مي باشد. حتي رايان سرلك بازيگر خردسال نقش كاوه هم در اين سريال خوش درخشيد. زير خاكي هم مانند بسياري از فيلمها و سريالهايي كه در دوران كرونايي به سر انجام نرسيد، به روزهاي پاياني تصوير برداري نرسيد و بدون اينكه فينالي داشته باشد، به پايان رسيد. بدون شك گروه سازنده اين سريال، در تلاش هستند تا با مهيا شدن شرايط توليد، ساخت اين مجموعه را ادامه بدهند. مخاطبان هم به انتظار ادامه قصه فريبرز و خانواده اش هستند تا ببينند سرنوشت فرار او به كجا ختم مي شود.  

بچه مهندس ، عاشقانه اي براي تلويزيون

    شايد سازندگان مجموعه «بچه مهندس» در فصل نخست، تصور نمي كردند كه توليد اين سريال به فصل هاي دوم و سوم هم منتهي خواهد شد. حالا بچه مهندس يكي از سريالهاي پرطرفدار تلويزيون قلمداد مي شود. فصل سوم بچه مهندس به نويسندگي حسن وارسته و کارگردانی علی غفاری و تهیه‌کنندگی سعید سعدی ، همچنان حكايت جواد جوادي است، بچه اي كه در پرورشگاه بزرگ شده و حالا تبديل به يك نخبه كشور تبديل شده است. جواني با عشقي قديمي كه تلاش مي كند براي كشورش مفيد باشد... بچه مهندس در فصل سوم  به مراتب بهتر از فصل هاي قبلي خود به خصوص فصل دوم بوده است. فيلمنامه اي جهت دار كه در كنار قصه اصلي جواد جوادي، چندين داستانك خوب دارد. مانند قصه سعيد نصيري، پرداختن به زندگي قاسم، جدايي پدر و مادر مسعود و...كه هركدام فراز و فرود خاص خود را دارند بدون اينكه در ميانه راه رها شوند. اينكه چند جوان نخبه ايراني به سختي  تلاش كنند تا به اهدافي كه دارند برسند، مي تواند اتفاق خوبي براي يك سال باشد. در كنار زندگي اين سه جوان، توجه به توليد در كارخانه ها، فضاي امنيتي كشور، حضور دشمنان براي شكار نخبگان ايراني و... از ديگر مباحثي بود كه به خوبي در فيلمنامه گنجانده شده است. كارگردان همه تلاشش را كرده تا در خدمت قصه باشد. او به نسبت دو فصل قبلي بسيارموفق تر بوده است. با توجه به جذابيت بيشتر قصه دراين فصل، دكوپاژ مناسب تري را هم شاهد هستيم . تعدد نماها در هر سكانس باعث شده است مخاطب از زاويه هاي مختلف قصه را دنبال كند. مخاطب تلويزيون به واسطه اينكه تماشاگر حرفه اي سينما نيست، بيشتر به قصه توجه مي كند تا به تصوير، اما اگر تصاوير گوياي فضاي قصه نباشد، ارتباط با سريال را از دست مي دهد. بچه مهندس در فصل سوم، هر شب به جذابيت هاي قصه اش افزوده شد. داستان سريال با مضموني عاشقانه براي مخاطب آن قدر مورد توجه واقع شد  كه با دنبال كردن سريال، مشتاق تماشاي سرنوشت جواد جوادي باشد. روزبه حصاري به نقش جواد جوادي يك بازي متوسطي  از خود به نمايش گذاشته است. شايد انتخاب او براي اين نقش خيلي منطقي به نظر نرسد. جواد جوادي در فصل هاي قبل، ريزه و ميزه و لاغر بود، ناگهان در فصل سوم بدون هيچ اتفاق منطقي، به يك جوان رشيد و قد بلند تبديل شد! بعد از اتمام سريال زير خاكي، بچه مهندس بدون رقيب در تلويزيون پيشتاز است و هر شب مخاطبان زيادي را با خود همراه كرده است. بايد ديد اين سريال به فصل چهارم هم خواهد رسيد يا در اين فصل ، كتاب زندگي جواد جوادي بسته خواهد شد!  

سربازي كه سرباز نبود!

    سريال سرباز به نويسندگي هادي مقدم دوست و حميد نعمت الله ، به كارگرداني هادي مقدم دوست و تهيه كنندگي محمد رضا شفيعي ، سريالي بود كه از آغاز ماه رمضان از شبكه سوم سيما پخش شد. این سریال حکایت سرباز وظیفه‌ای به نام یحیی، همسرش یلدا و رفقای هم خدمتی‌اش است و در خلاصه داستان آن آمده‌است: در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع، شب‌نشین کوی سربازان و رندانم چو شمع… متاسفانه سريال سرباز نتوانست مخاطبان تلويزيون را راضي نگه دارد. سرباز علي رغم فيلمنامه اي خوب و كارگرداني حساب شده، براي تلويزون مناسب نبوده است. چرا كه مخاطب تلويزيون اگر ببيند سريالي خيلي پيچيده و خاص حرف مي زند، با آن ارتباط بر قرار نمي كند و به سادگي ادامه سريال را نمي بيند. كاري كه خيلي از مخاطبان با سريال سرباز كردند! تعدد راوي در سريال سرباز يكي از دلايلي بود كه باعث سرگرداني مخاطب شد. اين نوع بيان تصويري در تلويزيون تازگي دارد ولي مخاطب عام تلويزيون براي ديدن چنين سريالي آموزش نديده است. مخاطب سريالهاي تلويزيون عادت به ديدن مجموعه هايي دارند كه خيلي ساده و مستقيم به بيان قصه مي پردازد. وقتي داستان به كش و قوس زياد بيان مي شود، مخاطب تلويزيون دوست ندارد. سرباز مي توانست خيلي بيشتر به فضاي سربازي و زندگي سربازان در دوران خدمت بپردازد. بيان اين قصه مي توانست براي مخاطب خيلي جذاب باشد، اما فضاي ارائه شده از دوران  سربازي غير واقعي و براي كساني كه اين دوران را سپري كرده اند، تمسخر بر انگيز بوده است. ريزش مخاطبان اين سريال باعث شد تا سرباز عنوان كم مخاطب ترين سريال ماه رمضان امسال را از ان خود! كاش هادي مقدم دوست، سبك سياق كارگرداني در سينما را براي سينما به كار مي بست و در تلويزيون ، فضايي ديگر را بر مي گزيد. علي رغم حضور حميد نعمت الله در كادر نويسندگي سريال، انتظار بيشتري از سرباز مي رفت كه متاسفانه اين انتظار بر آورده نشد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha