کد خبر: خانم-فشارتان-را-بگيرم؟-زنده-یاد-حنانه
۱۶ مرداد ۱۳۹۹، ۱۸:۲۰
خانم فشارتان را بگيرم؟ /  زنده یاد حنانه زاكاني- خبرنگار ايرنا

همراهي با مجموعه‌اي صميمي، مهربان و خونگرم، سرشار از شوق خدمت در نگاه و وجودشان، زمينه‌‌ساز خاطره هايي بسيار زيبا شد كه با گذشت زمان، هر ثانيه آن‌ها را در ذهنم مرور مي‌كنم.

يكي از جالب‌ترين خاطرات من در سفر به كربلاي معلي، مربوط به يك شب تاسوعاي حسيني است. آن شب مانند ديگر زائران وارد يكي از چادرهاي امدادي شدم و بر روي صندلي نشستم  و با دقت، فعاليت‌هاي گروه پرستاري و پزشكان متخصص را زير نظر گرفتم. دنبال سوژه‌هايي براي خبر و گزارش بودم.

در حال نوشتن بودم و تصور مي‌كردم كه گروه پزشكي مي‌دانند كه من از همراهان مركز پزشكي حج و زيارت هستم كه از سوي روابط عمومي مركز به اين سفر عرفاني و روحاني آمده‌ام. با آرامش مشغول نگاشتن يافته‌هاي بصري‌ام بود كه يكي از پرستان زحمتكشي كه آن شب شيفت كاري‌اش بود، گفت: خانوم مي‌خواهيد فشارتان را بگيرم؟!

اين خانم يكي از پرستاران با سابقه اما جوان‌بخش اورژانس بيمارستان ميلاد بود كه با برخوردي عالي در ساعت 23 شب، مرا با ديگر بيماران اشتباه گرفت.

گروه پزشكي مركز حج و زيارت، با چه خلوص نيتي در شيفت‌هاي مختلف تلاش مي‌كردند تا همه مراجعه كنندگان با رضايت كامل، چادرهاي امداد را ترك كنند. براي اين گروه پزشكي مهم نبود كه بيمار عرب باشد يا پارس، زبان بداند يا خير، سپاه باشد يا سفيد؛ مهم اين بود كه بتوانند با تجويز به موقع دارو و حتي جراحي سرپايي درد بيمار را تسکین دهند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha