کد خبر: بدون-تعارف-با-اعتیاد
۵ تیر ۱۳۹۹، ۲۱:۰۴
بدون تعارف با اعتیاد!

همین چند وقت پیش بود که خبر قتل پیرمردی 83 ساله در یکی از شهرستان ها منتشر شد، در این حادثه پدربزرگی مورد غضب نوه جوانش قرارگرفت که به شیوه ای بی رحمانه به قتل رسید.

نوه معتادی که سرکیسه کردن پدربزرگ، عادتش شده بود پس از اینکه با مخالفت پیرمرد روبرو شد با او درگیر و با ضربه ای سنگین به سرش، وی را به قتل رساند.

قاتل، جنازه پدربزرگش را داخل انباری و زیر انبوهی از وسایل قرار داده و درب ها را قفل می کند و پا به فرار می گذارد؛ جسد مقتول و راز ماجرا با پیگیری پلیس کشف و متهم دستگیر شد.

چند روز پس از آن نیز در شهرستانی دیگر، فرزندی ناخلف و البته معتاد روی صورت پدر و مادرش اسید پاشید و پدر عصبانی اش نیز با ضربه ای مهلک، کار عزیز دلش را ساخت.

اخیرا نیز حادثه ای تاسف بار توسط جوانی معتاد به موادمخدر صنعتی رقم خورد که در آن نوجوانی 14 ساله با ضربات متعدد چاقو به قتل رسید.

متاسفانه از این قبیل وقایع غم انگیز در گوشه و کنار کم رخ نمی دهد و در پی آن پرونده ای تشکیل و یکی قاتل لقب می گیرد و یکی مقتول!

اما کمی که دقیقتر به ماجرا نگاه می کنیم، می بینیم؛ پای "اعتیاد" در میان است!

آمارهای رسمی و غیررسمی نهادهای متولی نیز رد پای اعتیاد را در بسیاری از جرایم نشان می دهد؛ بیش از 60 درصد از سارقان دستگیر شده معتاد به انواع موادمخدر هستند.

بخش قابل از توجهی از طلاق های عاطفی و رسمی محصول اعتیاد زوجین به موادمخدر و تبعات جسمی و روانی آن است.

همچنین ریشه جرایم مهمی چون زورگیری، سرقت به عنف، آدم ربایی و... را نیز می توان در دنیای تاریک اعتیاد و وابستگی افراد به مواد افیونی جست و جو کرد.

از سوی دیگر هزینه گزافی که جامعه و خانواده در قبال یک فرد معتاد متحمل می شود، عدم کارایی یک نیروی انسانی برای کشور و سربار شدن آن، شکست های روحی و روانی که فرزندان یک معتاد متقبل می شوند و در آینده آنان بسیار تاثیرگذار است، ابتلای معتادان به بیماری های سخت و لاعلاج از جمله ایدز، هپاتیت و بسیاری آسیب های دیگری که در هیچ مرکزی ثبت نمی شود و معمولاً قابل محاسبه نیز نخواهد بود از دیگر خسارات بیشمار جولان موادمخدر در جامعه است.

جرایم مربوط به موادمخدر از جمله جرایم سازمان یافته بین المللی است که تشریح ابعاد مختلف و حوزه های مرتبط با آن، پژوهشی گسترده و همه جانبه را می طلبد و پرداختن به آن در نوشتاری کوتاه، ممکن نیست.

مولفه های متعددی از جمله کیفیت روابط دیپلماتیک و بین الملل، همسایگی ایران با بزرگ­ترین تولیدکننده موادمخدر در جهان، توطئه و دسیسه دشمنان برای ورود و ترویج سوء مصرف موادمخدر در کشور، سبقه تاریخی و دراز مدت مصرف موادمخدر در ایران و... بر روند ترویج و یا مقابله با موادمخدر و اعتیاد تاثیرگذار است که هرکدام موضوعی گسترده و قابل بررسی است.

اما نگارنده نمی خواهد با پرداختن به موضوعات کلان این حوزه، مسئله مهم این روزهای خانواده های درگیر با معضل اعتیاد را به حاشیه بِراند.

دغدغه نخست این خانواده ها که بر اساس آمارهای غیررسمی موجود که تعدادشان کم هم نیست، روش مواجهه با این پدیده، کنترل رفتار معتادان و ترغیب آنان برای ترک اعتیاد است.

معمولاً خانواده ها پس از اطلاع از اعتیاد فرزند و یا همسرشان، رویکردهای متفاوتی را در برخورد با آنها بر می گزینند؛ نخستین گروه قاطعانه و با جدیت پای ترک فرد معتاد ایستاده و با دعوا او را سرزنش می کنند.

اینان بیش از آنکه معتاد را ترک دهند، طردش می کنند و اگر تغییر رویه ندهند، طولی نمی کشد که همین عضو خانواده، دشمن جانشان خواهد شد.

برخی خانواده ها نیز هستند که از جایگاهی بسیار ضعیف با این مشکل برخورد می کنند، فرد معتاد هرچه لازم داشته باشد در اختیارش قرار داده و به اصطلاح نازش را می کشند، دلسوزی و مهربانی می کنند، ولی نه اصولی و مدیریت شده!

معتاد آلوده به موادمخدر در این گونه خانواده ها مشکل خود را درک نمی کند و تا مدت ها به دنبال حل آن نخواهد رفت.

اینان معمولاً فرد معتاد را به سمت پرتگاه عمیق تری هدایت می کنند. این قبیل خانواده ها نیز در نهایت از تلاش های بی نتیجه خود خسته شده و پس از مدتی بی اعتنا به فرد او را در منجلاب اعتیاد رهایش می سازند.

اما دسته سومی نیز هستند که به محض اطلاع از اعتیاد فرزند و همسرشان با کارشناسان مشاوره و متخصص این حوزه مشورت و رفتارشان با معتاد را مدیریت می کنند؛ سخت گیری و سهل انگاری بیش از حد ندارند و مراقب روابط بیمار با اطرافیان به ویژه دوستانش هستند.

امید به زندگی را برایش زنده نگه می دارند و او را در بازسازی شخصیت آسیب دیده اش یاری می رسانند؛ معمولاً این رویه منجر به نجات فرد معتاد شده و با بازپروری، او را به کانون گرم خانواده و جامعه باز می گرداند.

اگر فرد معتاد از سوی خانواده به هر دلیلی رها شود، آسیب های ناشی از آن، محدود به شخص یا خانواده اش نمی ماند و به محله، شهر و جامعه سرایت می کند.

معتاد که مجبور به تهیه مواد مصرفی خود بوده و از سوی خانواده و سایر نهادها، حمایتی دریافت نمی کند ناچار برای تامین هزینه لازم، دست به کار می شود.

سرقت های خرد، خرده فروشی موادمخدر، سرقت طلاجات کودکان، زورگیری، کیف زنی و دخل زنی، سرقت لوازم خودرو و قطعات آن و... جرایمی هستند که معمولاً توسط این افراد رقم می خورد.

البته در بیشتر موارد این رویه نیز عُمری نمی پاید و معتادان مجرم توسط پلیس دستگیر و به زندان می افتند؛ هر چند که معمولاً بدون تغییر و اصلاح آزاد شده و باز همان رویه را در پیش می گیرند اما این فرآیند نیز زمان خاصی دارد و معتادان حالا سابقه دار و شناخته شده، دله دزدی های دردسرساز را رها کرده و دوباره به دامان خانواده باز می گردند اما بازگشتی متفاوت!

جوانی که تنها مشکلش یا بیماری اش اعتیاد بود، خانه را ترک و حالا مجرمی سابقه دار، خطرناک و آلوده به انواع موادمخدر صنعتی و سنتی که رفتارش به هیچ وجه تحت کنترل نیست، به خانه برگشته!

برگشتی دردسرساز برای خانواده و محله.

برخوردهای تنش آمیز و درگیری های شدید بین اعضای خانواده، مزاحمت برای همسایگان و اهالی محل، سرقت وسایل خانه و اخاذی و زورگیری از والدین و خانواده، سوغات بازگشت مسافر جاده اعتیاد است.

در بسیاری موارد نیز این تنش ها و درگیری ها شدت گرفته و مانند حوادث اخیر که به آنها اشاره شد به خون و خونریزی می انجامد؛ حوادث تلخ و ماندگاری که بی تردید ریشه اش در زمین اعتیاد جان گرفته است.

با همه این احوال و شرایطی که به واقع نمی توان به سادگی آن را تصویر کرد، اغلب جامعه شناسان و روانشناسان معتقدند، تنها نهادی که می تواند یک معتاد را از مرداب اعتیاد بیرون کشد، خانواده است.

نقشی بی بدیل که هیچ یک از دستگاه ها و نهادهای اجتماعی، دولتی و مردمی نمی توانند آن را به خوبی ایفاکنند.

البته که سایر نهادها نیز با توانمندسازی خانواده، می توانند این نهاد مهم را برای حرکت صحیح در مسیر بازپروری عضو معتاد همراهی و حمایت کنند.

نهادهایی چون بهزیستی و اورژانس اجتماعی آن، کمیته امداد امام خمینی(ره)، مرکز مشاوره آرامش نیروی انتظامی، ستاد مبارزه با موادمخدر، تشکل های مردم نهاد درمانی و حمایتی، مساجد، مراکز مشاوره و موسسات حمایتی و...

بدون تعارف؛ کار اعتیاد از برگزاری همایش، سمینار و جلسه گذشته و اقدامی به گستردگی خود این معضل می طلبد.

همه می دانیم که این معضل، سالهاست هزینه ای گزاف و باورنکردنی بر جامعه تحمیل می کند و این خسارت با ظهور موادمخدر صنعتی و جدید به شدت رو به افزایش است.

خسارتی که دیگر تنها به بیماری، فقر، انزوا و گوشه گیری یک فرد محدود نمی شود و می تواند به معضلی بزرگ برای خانواده، محله، شهر و حتی جامعه تبدیل شود.

با در نظر گرفتن همه آنچه گفته شد می توان به این نتیجه رسید که معضل اعتیاد، آسیب های موادمخدر و حواشی مربوط به آن مسئله ای است که برای مقابله با آن، بسیجی همگانی و عزمی ملی به معنای واقعی کلمه لازم است.

حرکتی سراسری که همه اعضای اجتماع در آن نقش داشته، مسئولیت خود را بپذیرند و در قبال آن پاسخگو باشند.*

سرگرد سیدمحمد شاه چراغ،

جامعه شناس و فعال رسانه ای پلیس سمنان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha