غیرمتخصصها روی کار آمدند
در کارنامه کاری شما کارهای کودکی مانند «سمندون» و «گربه آوازهخوان» هست که ماندگار شدند و بخشی از خاطرات ما را تشکیل دادند، چه اتفاقی افتاده که امروز کمتر شاهد کارهای کودک و نوجوانی هستیم که داستانهای پرکشش داشته و پتانسیل ماندگاری داشته باشند؟ مساله حمایت شدن است. از طرفی در زمان ما مدیران متخصص بودند. آن زمان گروه مرضیه برومند، بهرام شاهمحمدلو و رضا بابک و همکاران دیگر که در تلویزیون فعالیت میکردند و یا کسانی که در کانون پرورش فکری حضور داشتند افراد متخصصی بودند. به مرور متخصصها کنار گذاشته شدند و فضا سیاسی شد و غیرمتخصصها روی کار آمدند. آموزشها سطحی شدند و از همه مهمتر این بود که افراد متخصص خسته و دور شدند. اگر من مسئولیت داشتم میگفتم یک شبکه را بدهند به گروه مرضیه برومند برای اینکه این کار تخصص میخواهد. آدم نمیتواند جایی کار کند که فقط صحبت و تعارف میکنند و وعده میدهند و بعد فراموش میکنند که چه گفتهاند. افراد متخصص باید وارد این حوزه شوند و هرکسی نباید برای کسب مقام و صندلی وارد حوزه کودک و نوجوان شود. درواقع کسانی باید کار کنند که کارشان جدی و ادامهدار باشد نه فقط از روی وظیفه! در جامعه امروز ما بسیاری از مدیران را میبینید که موقتی وارد یک حوزه میشوند که یکی دوسالی باشند و بعد به جایگاه بالاتر بروند. کودک و نوجوان امروز ما در آینده چه چیزی برای تعریف کردن دارد؟! بلاخره باید چند کار ماندگار در ذهن داشته باشد. البته نه اینکه کارهایی که ما در گذشته انجام دادیم، درجه یک بودند اما از ما حمایت میشد و کارها هم در محدوده علاقمندی آن زمان بودند. تهیهکنندگان تخصص داشتند. مهدی ارگانی؛مدیر وقت شبکه دو هم از کارها حمایت میکرد و اگر او نبود این مجموعهها ساخته نمیشدند.سینما نیازمند حمایت دولتی است
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان زمانی فعالیتهای خوبی در فیلمسازی داشت اما امروز رونق سابق را ندارد. به نظر شما دلیل این اتفاق چیست؟ هر چیز دولتی این عاقبت را دارد. در دورهای که من دانشجو بودم و در رشته هنرهای نمایشی(بازیگری-کارگردانی) دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران تحصیل میکردم، مانند بسیاری از همدورهایهایم مربی تئاتر کانون پرورش فکری شدم و برای آموزش و اجرا به شهرستانها میرفتم. آن زمان کانون از سوی دولت حمایت میشد و وسعت و شعبههای بسیاری هم در شهرستانهای مختلف داشت. ما از آنجا با کانون شروع کردیم و چون به این مجموعه توجه میشد، بخش تئاتر، موسیقی و فیلم آن فعال بود. ما نمونههای خیلی خوبی داریم در سینما و موسیقی که مورد حمایت کانون بودند و افراد مهمی از آنجا بیرون آمدند. متاسفانه کانون کم کم از رونق افتاد و ما هم کنار گذاشته و وارد تلویزیون و کارهای دیگر شدیم. امروزه هم فرهنگسراهایی هستند و من هم چون علاقمندم عضو کتابخانههای آنها هستم و زمانی که میبینم جوانها و نوجوانها با اشتیاق میآیند، خوشحال میشوم که در ادامه کانون فرهنگسراها ساخته شدند. اما متاسفانه کانون پرورش فکری از رونق افتاد. در دورهای فیلمهای خوبی ساخته شد اما این روزها خبر خاصی از کانون نمیشنویم. سینما یا هر تولید دیگری باید رقابتی باشد و به سمت مردم برود یا اگر وجهای آموزشی یا روشنفکرانه دارد باید مورد حمایت قرار بگیرد وگرنه دخل و خرجش باهم نمیخواند. سینما نیازمند حمایت دولتی است.گفتوگو: پرستو خلعتبری