صحنه نمایش کار بسیاری از کودکان کار، جای جای شهر است؛ آنهم جایی از شهر که نظارهگر بیشتری دارد. بهعبارتی بسیاری از فضاهای شهری که باید صحنه پویایی و هویت شهرها باشد تبدیل به صحنه نمایش بیعدالتی شهرها شده است. چنین صحنهای برای هیچ فردی خوشایند نیست و در مواردی این ناخوشایندی سبب برخورد قهری با کودکان شده است.
با باور به لزوم اثرگذاری تدریجی در شهر و پدیدههای شهری، بیشک توانافزایی خانوادههای محروم و کودکان، راه کلیدی در تلطیف چنین صحنههایی است. بسیاری از سازمانهای مردمنهاد در این حوزه با قدرت و دلسوزی تمام فعالیت میکنند که نقش اساسی در آفریدن صحنههایی زیبا در شهرها دارند. در حوزه معماری و شهرسازی نیز حرکت به سمت شهر دوستدار کودک میتواند شهرهای بهتری را برای همگان از جمله کودکان خلق کند. با توجه به گذراندن زمان قابلتوجهی از زمان کودکان کار در شهر و ضرورت بهبود این وضعیت که بدون تردید به یکباره مقدور نیست؛حداقل میبایست فضاهای شهری بهتری برای کودکان بیافرینیم؛ فضاهایی امن که امکان یادگیری و بازی را برای آنان فراهم سازد.
دیدن و شنیدن کودکان کار که کودکیشان فراموش شده است، جدای از نقش موثر در پرورش فردی آنان، در فرایند توسعه شهری نیز اثرگذار است. این کودکان به دلیل گذراندن زمان قابلتوجهی در فضاهای شهری، نگاه تیزبین و دقیق به مسائل شهری، توانایی و مهارت قابلقبول در انتقال مسائل و گفتمان و ... کنشگری جدی ولی فراموش شده در فرایند توسعه شهری هستند که نباید نقش و توانمندی آنان فراموش شود.
برای دستیابی به فضاهایی مطلوب و موثر برای کودکان، بهرهگیری از مشارکت آنان در پروسۀ برنامهریزی و طراحی فضاهای شهری از الزامات است که بهصورت مقطعی این مهم گاهی مورد توجه قرار میگیرد. ما نیاز داریم بپذیریم که کودکان، مشارکتکنندگانی در شهرهایمان هستند، پس دادههای آنان به منظور برنامهریزی و طراحی شهری نمیتواند نادیده گرفته شود. به گفته "دریکسل" برای دستیابی به مشارکتی موثر در راستای ایجاد شهرهای بهتر- و نه فقط فضاهای مطلوب کودکان- باید به برقراری شرایطی برای بروز خصوصیات مشارکت صحیح توجه شود. خصوصیاتی همچون،شفافیت، فراگیری، انعطافپذیری، مرتبط، آموزشی، متفکرانه، تغییر دهندگی، پایداری و داوطلبانه .
فراهم آوردن بستر مشارکت کودکان، راهی برای داشتن شهروندانی فعال در آیندهای نزدیک است. مشارکت از جمله حقوق مسلم شهروندی است، شهروندانی که میتوانند کودک باشند. از طرفی یکی از آموزههای مهم اسلام، مهرورزی و نشاطبخشی به کودکان است که دیدن آنان و جلب مشارکتشان حرکتی در این مسیر است. در این زمینه، گفتار و کردار پیامبر اسلام(ص) با کودکان، بزرگترین درسها است. از رسول خدا روایت است: فرزندان خود را احترام کنید و آدابشان را نیکو بدارید که از رحمت الهی برخوردار شوید.
آگاهیهای دینی اگر به درستی به کار گرفته شود قطعا متناسب با نیازهای شهری امروز است و میتواند گره گشای بسیاری از مسائل باشد و ذکر دلیل و برهان بر ضرورت مشارکت کودکان و یا دیدن کودکان کار نیاز نباشد. مزیتهایی که مشارکت کودکان به دنبال دارد این است که مشارکت به افراد نوجوان کمک میکند تا به یکدیگر گوش دهند، به تفاوت عقاید احترام بگذارند و زمینهمشترکی را پیدا کنند.
ظرفیتهای تفکر انتقادی، ارزیابی و انعکاس را افزایش میدهد. از فرآیند اکتشاف، آگاهی ساخت و حل مسئله گروهی حمایت میکند. به بسط آگاهی و مهارتهای ایجاد تغییر در جهان افراد کمک میکند. اگر چه بسترسازی و جلب مشارکت کودکان و بخصوص کودکان کار در فرایند توسعه شهری مشکل است اما این راهی است که میتوان مکانها را بی کم و کاست از دیدگاه کودکان ببینیم و سرزندگی را به شهرها و کودکان بازگردانیم. ما باید کودکان کار را در شهرها ببینیم.