تاریخ انتشار: ۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۱۱:۰۱
محمدسیاح: به گزارش گروه بهداشت و درمان خبرگزاری سلامت؛ کرونا در روزهای اوج خودش قرار دارد و هر روز هم تعداد بیشتری از مردم را درگیر خود می کند، برخی را به کام مرگ می کشاند و برخی را راهی بخش مراقبت های ویژه و تعداد زیادی را هم خانه نشین. همه به دنبال داروی موثر بر این بیماری می گرددند و حتما عده ای برای یافتن دارو به ناصرخسرو سر زده و می زنند! این خیابان یکی از مراکز غیررسمی تامین و پخش داروی ایران است که هرچند برخی از مسئولان آن را بازار ی سیاه و غیر ایمن برای تهیه دارو می دانند ولی جالب است که هر داروی کمیاب و گرانی سر از این بزارا در می آورد و شاید جالبتر اینکه تا کنون اقدام جدی ای برای پاکسازی این خیابان صورت نمی گیرد. کرونا؛ این روزها هم این بازار را گرم کرده و هم باعث کسادی شده است! یعنی هم مردم از ترس کرونا سعی می کنند وارد این بازار نشوند و هم آنهایی که به نوعی یکی از بستگانشان درگیر بیماری شده اند در این خبایان و لابلای دلال ها و قاچاقچیان دنبال دارو می گردند. اما این همه ماجرا نیست؛ در روزهای گذشته بحث هایی از وجود واکسن کرونا در این خیابان مطرح شد، واکسنی که مسئولان از واردات و ساخت آن در اندازه محدود خبر می دهند که میزان وارد شده حتی برای شروع واکسیناسیون هم کافی نیست! به همین دلیل هم ما برای بررسی میدانی بود و نبود دارو و واکسن کرونا به خیابان ناصرخسرو رفتیم تا از نزدیک در نقش یک خریدار با فروشندگان صحبت کنیم. در ابتدای خیابان ناصرخسرو مقابل متروی امام خمینی جوانی حدودا 35 ساله ایستاده و با گفتن «دارو، داروهای کمیاب» زیرلب مشتری جمع می کند، به سراغش رفتم و پرسیدم «واکسن کرونا دارید مریض بدحال دارم» او هم در جواب گفت: «واکسن ندارم هیچ کس ندارد و اگر کسی بگوید دارد دروغ گفته است.» از او پرسیدم چرا همه فکر می کنند اینجا واکسن هم هست، پاسخ داد: «بعضی از همکاران ما که در این خیابان کار می کنند دغل باز هستند و شاید هم بگویند واکسن دارند و حتی یکی دو نفری هم باشند که نمونه هایی شبیه واکسن هم دست مشتری بدهند ولی واکسن نیست.»
به سراغ یک مرد میانسال رفتم که با چند نفر دیگر گوشه ای از خیابان ایستاده و تسبیح می چرخاند و تا کسی از کنارش رد می شود «دارو، داروی خاص» او بلندتر می شود، از او پرسیدم واکسن کرونا دارید: «نگاهی کرد و پرسید برای خودت می خواهی؟» گفتم: «مگر فرقی می کند؟» پاسخ داد: «نه، کلا خواستم بدانم، نگرد نیست.» پرسیدم می گویند اینجا واکسن پیدا می شود، واقعا نیست، گفت: «نیست جوان نیست، واکسن کجا بود شاید یکی دو مورد داروی های مربوط به این بیماری را پیدا کنی اما واکسن نه» آن طرف خیابان دو نفر ایستاده بودن و ظاهرا آنها هم دارو می فروختند، به پیش آنها رفتم و سراغ واکسن را گرفتم، یکی از آنها گفت: «مگر در کشور واکسن هست که اینجا پیدا شود، تازه اگر تولید داخلی شش ماه یکسال دیگر راه بیافتد شاید واکسن ایرانی را در اینجا پیدا کنی ولی در باره واکسن خارجی که اصلا نگرد هیچکس ندارد!» این فروشنده خیلی مطمئن حرف می زند و حتی با حالت دلسوزی پرسید: «برای کی می خوای؟» وقتی گفتم برای یک بیمار بدحال، ناراحتی را در صورتش می شد دید. کمی جلوتر از این دو نفر یک مرد میانسال با موهای سفید روی جدول های کنار خیابان نشسته بود و سیگار می کشید، به سراغ او رفتم و درباره واکسن کرونا پرسیدم؛ او گفت: «نگرد نیست؛ واکسن کجا بود دولت نمی تواند بیاورد اینجا دنبال چه می گردی.» گفتم بیمار بدحال دارم باید واکسن بزند، گفت: «واکسن نیست خدا کمکش کند شاید بگردی بعضی از داروهای ضد التهاب را پیدا کنی آن هم قیمتش بالاست اگر بتوانی تامین کنی.» خیابان ناصرخسرو پر است از آدم هایی که دستشان دارو و نسخه است، یکی دنبال داروی بیمار خود می گردد که در داروخانه نیست و یکی فروشنده است که دنبال مشتری می گردد! همه اینها به هم متصل هستند؛ اتصالی در ظاهر پنهان و در باطن آشکار! سال ها است که این خیابان محل عرضه داروهای کمیابی شده که در داروخانه های وزارت بهداشت و هلال احمر و بیمارستان ها پیدا نمی شود جالبتر هر زمانی از سال باشد فرقی نمی کند دارو در این خیابان هست. هر چند گران ولی حتما پیدا می شود.
موقع برگشت از گزارش میدانی شخصی را در کنار یک خودرو دیدم که چند نفری دوره اش کرده بودند، جلوتر رفتم و دیدم چند نفری که او را دوره کرده بودند با التماس از او دارو و واکسن کرونا می خواهند، آن شخص هم با می گفت: «واکسن نیست ولی بعضی داروهای ضد التهابی را دارم قیمتش از 12 میلیون شروع می شود.» نمی دانم کدام دارو بود ولی می شد عجز و ناتوانی را در چهره آن آدم ها دید. این روزها که مردم روی تخت های بیمارستانی با مرگ دست و پنجه نرم می کنند، دولت از تامین واکسن عاجز مانده و دارو در داروخانه و بیمارستان پیدا نمی شود و جز توکل کار دیگری از دست خانواده بیماران برنمی آید! هرچند که نباید زحمات کادر درمان را از یاد برد. با این حال ادامه طولانی شدن روند تامین واکسن منجر به فرسودگی کادر درمان، افزایش تلفات و بیماران و در آینده عوارض ناشی از این بیماری شده و این روند ادامه خواهد یافت.