به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری سلامت، شیوع ویروس کرونا معضلی بود که به دغدغهای جهانی تبدیل شد و مفهوم مرز را دچار تردید کرد. انسانهایی با دردهای مشترک در سراسر دنیا، چهرهای جدید از جهان بود که کرونا پیش روی ما قرار داد. هنرمندان افرادی هستند که میتوانند با بهرهگیری از ابزار هنر دغدغههای انسان معاصر را به گونهای لطیفتر بیان کنند. موزیک ویدیو «کرونا» اثر تازه مازیار عطاریان خواننده نام آشنایی است که پس از سالها سکوت به عرصه موسیقی بازگشته و یکی از معضلات امروز انسانها را با تلفیق هنر موسیقی و فیلم به نمایش گذاشته است. موزیک ویدیویی با موضوع کرونا که مفاهیمی نظیر حفاظت از محیط زیست را در خود دارد. ترانه این اثر را امیر ارجینی نوشته، تنظیم آن را بهروز صفاریان برعهده داشته و مهدی فلکبلند آن را کارگردانی کرده است. گفتو گویی با مازیار عطاریان؛ خواننده این قطعه داشتیم که در ادامه میخوانید.
چطور به ایده تولید این قطعه رسیدید؟
ایده کار از اینجا شکل گرفت که همه از وضعیت بغرنج کرونا خسته شده بودند و فکر میکردند کرونا یک مصیبت است اما نگاه من به این قضیه صد در صد به این شکل نبود، ۵۰ درصد فکر میکردم که به هرحال یک چیز باید باشد که انسانهایی را که قرنها دست به تخریب طبیعت و آزار حیوانات زدهاند، تربیت کند. ایده من این بود که کرونا آمده تا انسانها کمی مسیرشان را تغییر داده و شانس دوبارهای برای بهتر شدن به آنها بدهد. فکر اولیه ساخت این ویدیو از این جا شکل گرفت.
همکاری با بهروز صفاریان که یکی از بهترین تنظیمکنندههای موسیقی در ایران است و امیر ارجینی که ترانههای او را با صدای محسن چاووشی و دیگر خوانندگان مطرح شنیدهایم، چطور محقق شد؟
امیر ارجینی از دوستان صمیمی من است که سالهاست با اشعار و ترانههایش آشنا هستم و ترانه بهترین کارهای محسن چاووشی را هم سروده است. در بررسی که میان ترانهسراها داشتم ترجیه دادم امیر ترانه این کار را بگوید که انتخاب درستی هم بود و بهترین کسی بود که توانست ایدئولوژی من را روی کاغذ پیاده کند. بهروز صفاریان هم همکار گذشته من است. ۲۰ سال پیش حدود سال ۱۳۷۸ اولین آلبوم به نام «جزیره من» را با او کار کردم. چون من بعد از ۲۰ سال تصمیم گرفتم موزیک ویدیو تولید کنم ترجیه دادم با دوستان صمیمی خودم که از بهترینهای موسیقی هم هستند، این اثر را تولید کنم.
کسانی که مبتذل کار میکنند، سریعتر معروف میشوند
موسیقی موزیک ویدیو «کرونا» در زمره موسیقیهایی با مضامین اجتماعی قرار میگیرد، موسیقی اجتماعی چه جایگاهی در ایران دارد و چقدر بستر برای تولید این کارها مهیا است؟
به نظر من مهمترین دغدغه یک هنرمند باید پرداختن به مشکلات محیط اجتماعی خود باشد. درواقع باید در راستای حل مشکلات اجتماعی قدم بردارد که متاسفانه در دنیای امروز هنرمندانِ کمی این دغدغه را دارند. برخلاف دیگر دوستان که علاقهمند به موضوعات عاشقانه هستند، بزرگترین دغدغه من از دوران جوانی موضوع اجتماعی بوده است. بحران کرونا نیز مشکلی فراگیر در دنیا است و من تصمیم گرفتم پیرامون مهمترین موضوعی که دغدغه روز مردم ما و جهانیان است، کار کنم.
موسیقی زبانی جهانی دارد که میتواند موثرتر از کلام عمل کند و موسیقی اجتماعی حتی میتواند جریانساز باشد. دلیل اینکه کارهای کمی در این حوزه تولید میشود چیست؟ هنرمندان علاقهمند به این حوزه نیستند یا موسیقی اجتماعی مخاطب ندارد؟
از هر دو جنبه میتوان این موضوع را بررسی کرد. پرورش یک سوژه اجتماعی اولین و مهمترین نکته در تولید این نوع موسیقی است. هنرمندانی که در حیطه تولید، فعالیت میکنند میدانند که افراد بسیاری خواستند موسیقی اجتماعی بسازند اما محصول موفق نبوده است. کسی که کار اجتماعی میسازد باید حرفهای و عاشق این کار باشد. موضوع دیگر سطح توقع مردم است. نگاه مردم به هنر خیلی سطحی شده است. اقشار کمی به عمق هنر مینگرند بیشتر افراد یک موسیقی بازاری میخواهند که امروز گوش بدهند و فردا فراموش کنند و سراغ موسیقی دیگری بروند.
یکی از دلایل هم میتواند این باشد که در این سالها خوراک موسیقیایی خوبی به مردم داده نشده و انتخابهای زیادی نداشتند؟
بله این مساله هم وجود دارد اما کسانی هم بودند که کارهای خوب تولید کردند اما لشکر موسیقی مبتذل بهقدری قوی عمل کرده و همچنین مورد حمایت هم قرار گرفته که جایی برای موسیقی خوب نمانده است. البته نه فقط در ایران در دنیا هم اینطور بوده است، اگر موسیقی آمریکا را بررسی کنید، میبینید که از میان هنرمندان تحصیلکرده موسیقی که کار خوب تولید میکنند تعداد اندکی در جهان ستاره میشوند. در آنجا هم کسانی که مبتذل کار میکنند، سریعتر معروف میشوند.
ویدیویی با مجموعهای از مفاهیم؛ وقتی جهان حیرتزده است
موزیک ویدیو «کرونا» مجموعهای از نمادها و مفهومها را در خود جای داده است از مفهومی که به تنهایی انسان امروز اشاره دارد تا ظلم به طبیعت. از چگونگی تولید آن بگویید.
مواردی که به آن اشاره کردید درست هستند. در این کار از رنگ پوستها و چهرههای مختلفی استفاده شده است که یک درد بینالمللی را مطرح میکند. به این مفهوم که تمام مردم جهان نسبت به عاقبت زمین حیرتزده هستند. هنوز هم این موضوع علامت سوال بزرگی برای همه ما است. در این کلیپ صندلی کشیدهای وجود دارد که من و پسرم هر کدام در یک گوشه آن نشستهایم و به این واقعیت که خانوادهها از هم دور شدهاند، اشاره میکند. قبل از کرونا من از راه که میرسیدم اول فرزندم را بغل میکردم اما اکنون نمیتوانم خیلی نزدیک او بشوم. این برای یک پدر یا مادرِ عاشقِ فرزند، دردناک است. بچهها هم که درکی از این موضوع ندارند و این شرایط سوال بزرگی برای آنها است. همچنین صندلی کشیده بیانگر فاصله اجتماعی در دوران کرونا نیز هست. در انتهای کلیپ، قفسِ بازی را در حال چرخیدن میبینیم. قفسِ بازی که حیوانی در آن نیست اشاره دارد به اینکه با حبس شدن انسانها در خانه، حیوانات راحتتر نفس میکشند. درواقع المان کوچکی از طبیعت است که در حد بضاعت اجرا کردیم. در ابتدا که من موضوع آهنگ «کرونا» را با مهدی فلکبلند کارگردان این موزیک ویدیو در ارتباط گذاشتم ایدهای برای ساخت ویدیو نداشتیم و حتی در هفته اول از تولید آن ناامید بودیم تا اینکه یک روز با من تماس گرفت و سوژه صندلی و کبریت را مطرح کرد. کبریت روشن در این کار المانی از عمر انسانهاست که معلوم نیست چقدر طول بکشد. زمانی که کبریت را روشن میکنیم در انسانهایی با عمر بلندتر شعلههای بلندتری میبینیم و برعکس. زمانی هم که کبریت خاموش میشود شخصی که پشت آن است با هر ملیت و رنگ پوستی که دارد، چشمانش را به روی دنیا میبندد.
منظورتان از عبارت «تاریخ به گذشته برگشت» چه بود؟
۱۵۰ سال پیش طاعون در دنیا و ایران شیوع پیدا کرد و خیلی از مردم جهان را نابود کرد وامروز نیز با تمام ادعایی که انسان در رسیدن به اوج پزشکی دارد، همان قصه تکرار شد و انسان در برابر یک ویروس با ابعاد میکروسکوپی زانو به زمین زد. همانطور که سالها پیش بر اثر بیماری بسیاری از انسانهای جهان از بین رفتند، دوباره این اتفاق با ویروس کرونا مردم جهان را با تهدیدی جدی روبرو کرد.
فراتر از مرزها
شما در این موزیک ویدیو نگاهی جهانی دارید و موضوعی مشترک را مطرح میکنید. تصمیمی بر ترجمه کار به زبانهای دیگر و پخش بینالمللی آن دارید؟
بله حتما. ببینید دنیایی که خیلی مغرور بود به خصوص دنیای ثروتمندها و ابرقدرتها گرفتار شده است. در جایی از موزیک اشاره میکنیم که «اومده ما را بدون تفنگ تسلیم بکنه» یعنی کسانی هم که بزرگترین توپ و تفنگها را داشتند، در برابر آن خلع سلاح شدند. تا جایی که فرودگاهها و روابط تجاری و ….. کشورهای قدرتمند و کشورهایی که تا قبل از کرونا کسی نمیتوانست بحث و جدلی با آنها داشته باشد، تعطیل شدند. دستان تمام ابرقدرتها به نشانه تسلیم بالا رفت. در جای دیگری اشاره میکند که زمین بدون زلزله هم میتواند بلرزد در واقع این مفهوم را میرساند که اگر کائنات بخواهد اتفاقی بیافتد حتما رخ میدهد. زمانی که تصمیم بگیرد انسانهایی را که به حیوانات ستم و به محیط زیست احترام نمیگذارند، تربیت کند، حتما آن را انجام میدهد. انسانهای ناسپاس باید سختی بکشند تا شاید شانسی برای احیای دوباره آنها باشد. به زودی واکسن کرونا کشف میشود اما این یک تجربه بزرگ برای مردم کره زمین بود تا جهت حرکت خود نسبت به دنیا را تغییر بدهند و با زمین مهربان باشند. با توجه به مواردی که به آن اشاره کردم، نیاز است که این ویدیو در دنیا منتشر شود. تا یک هفته دیگر هم با زیرنویس انگلیسی در سایتهای بینالمللی پخش خواهد شد. حتی به من پیشنهاد شد که به زبانهای دیگر مانند ایتالیایی هم زیرنویس شود. البته این کار قرار نیست ترجمه بشود بلکه موضوع و فلسفه آن نوشته میشود.
این موزیک ویدیو را به سفارش ارگان یا سازمان خاصی تولید کردید؟
خیر این کاری شخصی است. من این اثر را با تصمیم و هزینه خودم تولید کردم. از بیست سال پیش تا به امروز سکوت کرده بودم اما اکنون احساس کردم، بزرگترین وظیفه من به نمایش گذاشتن چیزی است که خودم آن را درک کردهام. حس کردم دِینی به گردن من بوده است که باید در حال حاضر آن را انجام میدادم.
حرفهایها عروسک دست سیستمهای مافیایی نمیشوند
شما از اولینهای موسیقی پاپ بعد از انقلاب بودید، دلیل این سکوت طولانی چه بود؟
دلایل زیادی دارد اما کلا از سال ۱۳۸۰به بعد من خوانندگی را کنار گذاشتم. البته من در این سالها، همیشه در زمینه تولید موسیقی فعالیت داشتهام و برای ارگانها و سازمانهای مختلف هم کار تولید میکردم اما پشت پرده بودم و ترجیح دادم در صحنه خوانندگی حضور نداشته باشم. به این دلیل که دیدم از موسیقیهای فاخر و هدفمند هیچ حمایتی نمیشود و همینطور ما که اتاق فکر موسیقی پاپ بعد از انقلاب بودیم، مورد حمایت قرار نگرفتیم. وقتی قرار است من هم همان کاری را بکنم که آدمهای آماتور انجام میدهند، ترجیه میدهم که نباشم. باید میان ما و آنهایی که ماسک برچهره داشتند، تفاوتی باشد که زمانی که دیدم تفاوتی نیست، سکوت را انتخاب کردم.
قبول دارید که ساز و کار مشخص در این حوزه وجود ندارد و بیشتر اعمال سلیقه میشود؟
دقیقا…..در غیر اینصورت هشتاد درصد از بهترین موزیسین های ما خانهنشین نمیشدند.
افراد بسیاری وارد موسیقی شده و یک شبه به شهرت رسیده و کنسرت میگذارند، چطور این اتفاق میافتد؟
موضوع پول و مافیاست. با من که نمیتوانند این کار را کنند و من را وارد موسیقی کثیف کنند! باید از کسانی استفاده کنند که عقبهای در موسیقی ندارند. آنهاراضی میشود که با این شرایط روی صحنه بروند. آدمهای حرفهای نمیپذیرند که عروسک دست سیستمهای مافیایی و درآمدزا بشوند.
اگر نکتهای باقی مانده است، بفرمایید.
امیدوارم شرایط مهیا شود تا کسانی که میتوانند کارهای خوب تولید کنند، از خانهها بیرون بیایند و کار کنند. اگر آنها کار کنند مردم متوجه موسیقی خوب میشوند. زمانی که من پس از ۲۰ سال موزیک ویدیو تولید میکنم و حتی یک واکنش منفی ندارم، نشان میدهد مردم هنوز پذیرای موسیقی خوب هستند. ما نیز نباید کنار بکشیم و باید حضور داشته باشیم.
گفت و گو: پرستو خلعتبری