به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر خبرگزاری سلامت، مرور خاطرات خوب گذشته و یادآوری اتفاقات شیرین کودکی همیشه برای همه جذاب بوده است. برنامه «چهل تیکه» چند سالی است که با دعوت از هنرمندان سال‌های دور تلویزیون به مرور خاطره‌ها می‌پردازد؛ خاطراتی که شاید بسیاری از آن‌ها فراموش شده باشند. حضور مهمانان پا به سن گذاشته‌ای که دیگر کمتر کسی از آن‌ها یاد می‌کند اما کوله‌باری از تجربه‌های ناب هستند، اتفاق خوبی بود که «چهل تیکه» رقم زد. این برنامه در ایام محرم نیز از شبکه نسیم پخش می‌شود. گفت‌وگویی داشتیم با الهام حاتمی؛ تهیه‌کننده و کارگردان این برنامه که در ادامه می‌خوانید.   برنامه به صورت خودجوش از سمت مردم حمایت می‌شود   هرچیزی که رنگ و بوی نوستالژی داشته باشد، از نظر فرهنگی برای مردم ما جذابیت دارد. بازخوردهایی که تا به امروز گرفتید چطور بود؟ آیا پیش آمد که مردم سوژه‌ای معرفی کنند که شما به آن فکر نکرده باشید؟ چون ما خیلی پژوهش می‌کنیم، معمولا پیش نیامده که سوژه‌‌ای را مردم معرفی کنند. اتفاق افتاده که مردم در نظرات فضای مجازی از افراد نام‌ می‌برند اما اکثرا کسانی هستند که ما به آن‌ها فکر کرده‌ایم یا آدم‌هایی هستند که نمی‌آیند و ترجیح می‌دهند، نباشند. افرادی هم بودند که به دلیل کرونا نیامدند. بازخوردهایی که تا امروز گرفته‌ایم خوب بود و بازخورد منفی یا انتقاد خاصی نداشتیم. گاهی می‌گویند که چرا فلان آدم را دعوت نکردید. اما مثلا حسن اکلیلی که در برنامه دعوت شد، برای همه جذاب بود که چقدر آدم خوب و خیری است. بسیاری از مردم این برنامه را به هم معرفی می‌کردند. این یعنی برنامه به صورت خودجوش از سمت مردم حمایت می‌شود. تهیه آرشیو سخت‌ترین قسمت کار است گاهی تکه‌هایی از برنامه‌ها یا فیلم و سریال‌های بسیار قدیمی در برنامه پخش می‌شود، چطور به آرشیوهای قدیمی تلویزیون یا رادیو دست‌رسی پیدا کردید؟ من آرشیو را خودم تهیه می‌کنم. هومن حاجی‌عبدالهی که مهمان این فصل ما است به من گفت: من در برنامه «بچه‌های دیروز» نتوانستم بسیاری از چیزهایی را که شما دارید از آرشیوی پیدا کنم. من زمان زیادی گذاشتم و البته دوستان بخش آرشیو صدا و سیما هم بسیار کمک کردند. طوری شد که الان به اندازه آرشیویست از آرشیو اطلاع دارم. تامین این منابع و اطلاعاتی که کسب کردیم در این زمان سه سال ساخت برنامه امکان‌پذیرشد اما کار بسیار سختی و سخت‌ترین قسمت کار من است. من در هر برنامه چیزی را برای مهمان رو می‌کنم که او اصلا به آن فکر هم نکرده باشد. مهمانانی هم در برنامه داشتید که از پیشکسوت‌ها بودند و کمتر در برنامه‌های تلویزیونی حضور پیدا می‌کنند. این اتفاق تازه‌ای بود. بله مثلا مریم امیرجلالی به ندرت در برنامه‌ها و مصاحبه‌ها حاضر می‌شود که روزی او در برنامه حضور داشت یکی از بهترین برنامه‌های ما بود یا جعفر دهقان که برنامه‌اش در ایام محرم پخش می‌شود هم همینطور است. این افراد چون یک مدتی دور بودند حرف‌های زیادی برای گفتن دارند و زمانی که پای حرف‌هایشان می‌نشینیم، کیف می‌کنیم. آدم‌های بسیار جذابی هستند و معاشرت با آن‌ها لذت‌بخش است. من نکاتی خوبی از آن‌ها آموختم و اتفاقات خوبی هم بعد از برنامه برایشان افتاد. این فصل را بدون حضور تماشاگران ضبط کردید. این خلا حضور تماشاگر در برنامه را چطور پر کردید؟ بله به دلیل کرونا برنامه بدون حضور تماشاگران ضبط شد. تصویر را با کرین فیلم‌برداری کردیم تا نبود تماشاگر کمتر احساس شود. کار بدون تماشاچی سخت بود اما با افکت صدا و افکت‌گذاری روی تصاویر سعی کردیم مشکل را حل کنیم.   مخاطب برنامه بیشتر چه گروه سنی هستند؟ ما مخاطب هدف را چهل سال به بالا در نظر گرفتیم اما برای من جالب بود که داریوش فرهنگ به ما گفت: پسرم مانی می‌خواهد عموهای فیتیله‌ای را به برنامه دعوت کنید. برای من جالب بود که برنامه ما از این گروه سنی هم مخاطب دارد که حتی آن حس نوستالژی برایشان وجود ندارد. متوجه شدم این آدم‌ها برنامه را از این منظر نگاه می‌کنند که از زندگی مهمان‌ها نکات آموزنده‌ای کسب کنند و این چیزی است که برای آن‌ها جذابیت دارد. هرچند محتوای نوستالژی برایشان ملموس نیست. آدم‌ها گاهی در برنامه از لایه‌های مخفی زندگی‌اشان حرف می‌زنند که ممکن است در آن سختی، خوشی، رنج و غیره چیزی آموخته باشند که این آموخته برای امروز من به عنوان مخاطب جالب است. در واقع وجه دیگری از این آدم به نمایش در می‌آید که شاید تا به حال دیده نشده باشد. انتهای برنامه به مهمان می‌گوییم که دوست دارد اسم کتاب زندگی‌اش چه چیزی باشد؟ یا یک جمله طلایی از کوله‌بار تجربه‌ای که دارد به ما بگوید. گاهی جملات خاصی می‌گویند و هر کس دنیا را از نگاه خودش برای ما تصویر می‌کند.   خوب است تا هستیم یک درخت کنار ما نفس بکشد در مورد دکور توضیح بدهید. دکور خیلی کمک کرد به پیشرفت برنامه و اینکه مخاطب بتواند با آن ارتباط بگیرد. با دیدن دکور در لحظه اول آدم‌ها می‌فهمند که داستان برنامه چیست؛ دکور ما معرف کامل برنامه ما است. کار جالبی که ما در پایان کردیم این بود که به جای هدیه دادن جام به مهمان‌ها، برای هر کدام یک درخت سرو کاشتیم و بوستانی به نام «چهل‌ تیکه» در لواسان درست کردیم و امروز هر مهمان ما یک درخت سرو دارد. مهمان‌ها از این کار هیجان‌زده و خوشحال می‌شدند. ما فکر کردیم که چه کار کنیم تا یک یادگاری از این آدم‌ها که برخی هم پیشکسوت هستند و سن و سال دارند، به جا بماند. از فصل قبل تا به امروز چند مهمان ما از دنیا رفتند مانند خانم صدیقه کیانفر و چقدر خوب است که یادگاری از آن‌ها بماند. اتفاق خوبی است که تا هستیم یک درخت کنار ما نفس بکشد و روزی هم که نیستیم این درخت یادگاری بماند. درخت‌ها شناسنامه دارند و خود افراد می‌توانند به درختشان سر بزنند. من اهل لرستان هستم و در آنجا برخی شرکت‌های مردم‌نهاد در حال کاشت بلوط  هستند، من هم دوست داشتم بلوط بکارم  اما در فصل مناسبی برنامه ضبط نمی‌شد چون فقط می‌شود در بهمن و اسفند بلوط کاشت و تصمیم گرفتیم سرو بکاریم. سرو گیاهی ایرانی است و مصرف آب کمی دارد، ابتدا بید مجنون را انتخاب کردیم اما گفتند مصرف آب زیادی دارد.

گفت‌و‌گو: پرستو خلعت‌بری