آیا شما افسرده هستید؟
اکثر ما آدمیان در طول زندگی مان احساس غم و اندوه کرده ایم و بسیاری هم اظهار می داریم که در برهه ای «افسرده» بوده ایم، لیکن خیلی از این تجارب آنقدر شدت و زمان طولانی ندارند که بتوان تشخیص افسردگی به آنها داد.
نویسنده ای به نام ویلیام استایرن دربارهٔ افسردگیاش چنین نوشت:
«همچون هر بنی آدمی، من نیز همیشه دورهایی داشته ام که شدیداً احساس افسردگی می کردم، لیکن این دورهٔ جدید در مجموع برایم بکر و نو بوده است – این بیماری چیست: نوعی دلمردگی نومیدانه و دایمی که فراتر از درک و تصور همیشگی من بود».
نشانه های احساسی آن چیست؟
وقتی انسانها اختلال افسردگی(
Depression) می گیرند، ممکن است ذهنشان دایماً به خود ملامتگری بپردازد. ممکن است تمام نگاهشان بر روی کاستی ها و کمبودهایشان باشد. توجه برایشان به قدری دشوار است که نمیتوانند آنچه را که می خوانند یا می شنوند، درک کنند. آنها غالباً نگاهی منفی به امور دارند و معمولاً امیدشان را از دست می دهند.
نشانه های جسمی این بیماری چیست؟
خستگی، نیروی اندک، و دردها و آلام جسمانی نیز رایج هستند. این نشانه ها می توانند آنقدر شدید باشند که فرد مبتلا را به داشتن یک بیماری جسمی شدید متقاعد سازند، هرچند هیچ علت بدنی واضحی برایش وجود نداشته باشد. گرچه افراد مبتلا به افسردگی عموماً احساسی خستگی می کنند، ممکن است خواب رفتن برایشان دشوار باشد و شاید به دفعات بیدار شوند. عده ای دیگر، سرتاسر روز را میخوابند. ممکن است افراد در مورد این که این بیماری چیست بگویند که غذاها بی مزه هستند یا اشتهای خود را از دست داده اند، و یا امکان دارد که اشتهایشان افزایش یابد. علایق جنسی از بین می روند. برخی ممکن است احساس کنند دست و پایشان سنگین شده است. امکان دارد افکار و حرکات عده ای کند شود، اما سایر آنها نمیتوانند آرام و قرار داشته باشند. آنها قدم می زنند و وول می خورند و دستانشان را به هم می فشارند . جدای از این نشانه های جسمانی و روانی، ابتکار عمل نیز ممکن است زایل شود. کناره گیری از سایرین یک نشانهٔ رایج است، بسیاری از آنان ترجیح می دهند گوشه نشینی اختیار کنند و خاموش باشند. برخی افراد مبتلا به افسردگی به ظاهرشان بی توجه می شوند. وقتی که افراد به کلی مأیوس و ناامید می شوند، اختلال افسردگی اساسی تشخیص داده می شود.
اختلال افسردگی شدید
اگر نشانه های ذکر شده به مدت کوتاهی با شدت زیادی وجود داشته باشند اصطلاحا این نوع افسردگی را افسردگی عمده می نامند. باید نشانه های دیگری مثل تغییر خواب، اشتها، تمرکز یا تصمیم گیری، احساس بی ارزشی، افکار و گرایشات خودکشی، و یا بیقراری یا حرکت کند وجود داشته باشد. یک دورهٔ افسردگی معمولاً با گذشت زمان از بین میرود، اما در صورتی که درمان نشود ممکن است برای ۵ ماه یا بیشتر طول بکشد. در عدهٔ اندکی از افراد، افسردگی مزمن می شود – شخص نمی تواند به سطح کامل عملکرد قبلی بازگردد. دوره های افسردگی اساسی معمولا بازمی گردند، بعد از اتمام یک دوره، احتمال دارد فرد دورهٔ دیگری را تجربه کند.
افسردگی طولانی مدت (افسرده خویی)
افراد مبتلا به اختلال افسردگی پایدار (افسرده خویی)، افسردگی مزمن دارند. آنها در بیش از دو سال(خیلی طولانی تر از افسردگی عمده با شدت کم تر)، احساس گرفتگی و حزن می کنند، یا از فعالیت های معمولی و سرگرمیها لذت چندانی نمی برند.