استعفای 20 نفر از اعضای تحریریه روزنامه شهروند، خبر مهم و غیرمنتظرهای نبود که فضای رسانهای کشور و خوانندگان مطبوعات را غافلگیر کند، زیرا کشمکشهای چند نفر از دبیران و خبرنگاران شهروند با مدیریت روزنامه، اساسا از نظر قانون و دغدغههای صنفی فاقد اعتبار بود؛ زیرا قرار نبود کسی متضرر شود.
برخی از اعضای تحریریه رونامه شهروند، تصمیم جمعیت هلال احمر را برای ایجاد تعییراتی در سبک انتشار روزنامه، به بحرانی تبدیل کردند که حتی کار به وساطت معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه هم کشیده شد! اما به نظر من تصمیم عجولانهای گرفتند، چرا که اگر میماندند، میتوانستند به عنوان یک روزنامهنگار کارشناس در حوزهای منحصر به فرد صاحبنظر باشند. برای این ادعا استدلالی دارم که توضیح میدهم.
قبلا هم در یادداشتی نوشتم که باید توجه کنیم که روزنامه شهروند متعلق به یک سازمان است و به همین دلیل محتوای آن باید با یک روزنامه عمومی متفاوت باشد. پس مالک و صاحب امتیاز روزنامه (جمعیت هلال احمر) درست تشخیص داده است که باید روزنامهای تخصصی با سوژههای داوطلبی، آموزشهای همگانی، جوانان، بهداشت و درمان، نوعدوستی، امداد و نجات و امثالهم داشته باشد، نه روزنامهای که به عنوان نماینده یک نهاد مهم یعنی جمعیت هلال احمر، مطالبی بنویسد که سایر روزنامهها هم مینویسند؛ در حالی که میتواند از رسانهاش برای ترویج مفاهیم انساندوستی در جامعه بهره ببرد و مرجع معتبری در روزنامهنگاری بشردوستانه و بحران در ایران باشد. بار این مسئولیت هم به دوش روزنامهنگاران است؛ یعنی شهروند فرصتی طلایی برای روزنامهنگارانی است که میخواهند روزنامهنگاری بشردوستانه (همه سوژههایی که انسانها نقش اولِ ایجاد تغییرات مثبت در زندگی همنوعان خود هستند) و روزنامهنگاری بحران (همه سوژههایی که جامعه باید در خصوص بحرانهای طبیعی و ساخته دست بشر مطلع باشد) را تجربه کنند و اینجاست که تفاوت یک روزنامهنگار کارشناس با روزنامهنگاری که صدها نفر مثل او در یک حوزه قلم میزنند، نمایان میشود.
فعلا انتشار نسخه چاپی شهروند ادامه دارد و نسخه آنلاین هم در دست طراحی است. اما آینده روزنامهنگاری در همه جای دنیا، روزنامهنگاری آنلاین است. اما متاسفانه در شهروند، تعدادی از خبرنگاران و روزنامهنگاران تعاریف و تعابیر مختلفی برای نسخه آنلاین شهروند قائل شهروند شدند: از تبدیل شدن روزنامه به روابط عمومی تا تعدیل نیرو. اما هیچ یک از این پیش بینیها محقق نمیشود، چرا که اگر قرار بود شهروند نقش روابط عمومی هلال احمر را بازی کند، قطعا با ادامه انتشارش مخالفت میشد.
اگرچه از قدیم گفتهاند عجله کار شیطان است اما کار مستعفیهای شهروند شیطانی نبود بلکه فقط کم لطفی به نهادی بود که در سختترین شرایط مالی خود حاضر نشد روزنامهاش را تعطیل کند تا تعدادی جوان روزنامهنگار بیکار نشوند. جمعیت هلال احمر با وجود اینکه احتیاجی به روزنامه ندارد اما نخواست رسم بشردوستی خود را خدشهدار کند و برای جامعه رسانهای رفیق نیمه راه نشد.