به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری سلامت به نقل از روابط عمومی برنامه تلویزیونی «نقد سینما»، در بخش اول برنامه امیررضا مافی، میزبان جواد طوسی و آرش خوشخو منتقد سینما بود تا درباره سهم اندک «قهرمان» در ویترین سینمای ایران به گفتگو بنشینند.
آرش خوشخو بحث خود در این بخش را با اشاره به فضای فرهنگی دهه 50 آغاز کرد و گفت: فضای تولیدات فرهنگی و هنری ما در دهه 50 همپای تحولات جامعه، معترضانه بود. قهرمان لوتی و خوشخنده و خوشمرام دهه 40 در این دهه، به یک قهرمان ناامید، همیشه معترض و کنشمند در دهه 50 میدهد که در سینمای مسعود کیمیایی هم رد این قهرمان را رویت میکنیم.
جواد طوسی هم بحث خود را با اشاره به سینمای مسعود کیمیای آغاز کرد و گفت: روشنفکر رادیکال معترض نسبت به دنیای قدیم و سنتی که معرض فروپاشی قرار دارد و همزمان نمیخواهد به دنیای نوین و مدرن دلببندد و به چیزی خوشبین باشد، واکنشش میشود «قصیر»، «بلوچ» و «خاک». و یا فیلم «سفر سنگ» که به نوعی اولین فیلم مسعود کیمیایی است که از یک قهرمان فردی، به یک جمع قهرمان متمایل میشود.
وی در ادامه به دیدگاه مسعود کیمیایی به تفکر چپ هم اشارههایی کرد و گفت: یک فیلمساز عدالتخواه، در سالهای بعد از انقلاب، نگاه چپ خود را هم در مفهوم عدالتخواهی تصویر میکند. جایی نقطه انتخابش «دندان مار» میشود و جای دیگر میشود «سرب» و یا «ردپای گرگ». جایی هم در دوران سازندگی تبدیل به «سلطان» میشود. جلوتر به «قاتل اهلی» و حتی «خون شد» میرسد. این استمرار یک نگاه است. میخواهم بگویم این دو دنیای کهنه و نو، دست از سر مسعود کیمیایی برنداشته است. او هم بدون آنکه بخواهد ادا دربیاورد، حدیث نفس میکند!
خوشخو در بخش بعد با اشاره به تصویر قهرمان در سینمای ایران گفت: ما در دهه 60 یک سینمای ضدقهرمان داریم. شمایل مردانه قهرمان در فیلمفارسیهای دهه 50 باعث شده بود، واکنشی در بدنه سینما، نسبت به «قهرمان» شکل بگیرد. کمااینکه «برزخیها» موجب ممنوعالتصویری گروهی از بازیگران میشود و یا «تاراج» منجر میشود جمشید هاشمپور برای مدتی به محاق برود و نتواند شمایل قهرمان خود را در سینما تکرار کند.
وی در پاسخ به تفاوت «قهرمان» و «سوپراستار» در نگاه حاکم بر سینمای ایران در دهه 60 گفت: این دو به یک صورت معنا میشدند. هنوز نسل جنگ به میدان نیامده بود و حتی مسعود کیمیایی هم سراغ قهرمانان میانسال رفته بود. از حوالی 73 و با فیلم «تجارت» است که آرامآرام این قهرمان میانسال ناگهان جوان میشود. این اتفاق دوران جدیدی را در سینمای مسعود کیمیایی رقم میزند؛ «تجارت»، «ضیافت»، «مرسدس»، «سلطان» و «اعتراض» در این مقطع یک مجموعه فیلم منسجم را شکل میدهد.
وی افزود: این سیر منسجم، بعد از «اعتراض» از هم گسسته میشود و دیگر آن کیمیاییای که از سال 48 آغاز کرده بود و سیر حرکتش را میشد تفسیر کرد، برای من نامفهوم میشود.
طوسی در ادامه به دیگر فیلمسازان «قهرمانپرداز» در سینمای ایران اشاره و مروریبر برخی آثار ابراهیم حاتمیکیا و زندهیاد رسول ملاقلیپور کرد. وی افزود: حتی مجید مجیدی در «بچههای آسمان» با یک خواهر و برادر نوجوان، برای طبقه متوسط قهرمان میسازد.
خوشخو در بخش دیگری از این گفتگو تصریح کرد. مسعود کیمیایی همواره برای خلق قهرمان یک نقطه «شر» ترسیم میکند. این شر، هرچه قویتر باشد، قهرمان ما هم واقعیتر تصویر میشود. مثلا در فیلم «سرب» ما یک حریف قدر به نام صهیونیسم داریم و برای همین واکنش «نوری» برایمان جذاب میشود. در «قیصر» و «گوزنها» هم همین نکته هست. در فیلمهایی مانند «ضیافت»، «سلطان» و حتی «مرسدس»، شر ماجرا میشود «ثروت» و «سرمایهداری».
وی افزود: بعد از «اعتراض» فکر میکنم این نقاط «شر» ضعیف میشوند. شری که در «حکم» و «رئیس» میبینیم گویی کاریکاتور هستند. حتی در فیلم «جرم» که اثری کلیدی از این منظر است و خود کاراکترها هم گویی از جایی به بعد احساس میکنند به شر قویتری نیاز دارند و برای همین با یک چرخش سراغ شرکت نفت میروند!
این منتقد ادامه داد: بازیگر نقش قهرمان در فیلمهای مسعود کیمیایی بسیار حائز اهمیت است. در «ضیافت» و «سلطان» فریبرز عربنیا این موهبت را به سینمای کیمیایی داد اما محمدرضا فروتن در این قالب جا نگرفت و از آن بدتر پولاد کیمیایی است که نتوانستند نقش قهرمان در سینمای کیمیایی را ایفا کنند.
طوسی هم در ادامه بحث خود به «رئالیسم اجتماعی» در سینمای کیمیایی اشاره کرد و درباره برخی واکنشها به فیلم «خون شد» بهعنوان آخرین فیلم مسعود کیمیایی گفت: من تعجب میکنم از برخی که دلبستگی به سینمای کیمیایی دارند اما گاهی شاخصههای اصلی آن را نادیده میگیرند. از منظر بنده «خون شد» یکی از بهترین فیلمهای این دوره مسعود کیمیایی است. فیلمسازی که از فیلم «خاک» و «گروهبان» تا همین فیلم «خون شد» همواره دغدغه سرزمین داشته است.
طوسی در ادامه فیلم «رئیس» را جزو آثار ناموفق مسعود کیمیایی دانست و در ادامه درباره نسبت فیلمهایی چون «حکم»، «جرم» و «خون شد» با دنیای ذهنی مسعود کیمیای نکاتی را مطرح کرد.
مافی در ادامه این پرسش را مطرح کرد که آیا جوان امروز با فیلمی از جنس «خون شد» ارتباط برقرار میکند؟ که خوشخو در این زمینه گفت: فیلم فرم قدیمی دارد و حتی در نگاه به زنان، فیلمی مرتجعانه است. چراکه همه خانمهای درون فیلم مغلوب و محتاج هستند. انگار همهشان منتظرند تا مردی بیاید و آنها را از منجلاب نجات دهد. حتی برخی شمایلهای فیلمفارسی در آثار مسعود کیمیایی هست که نمونه آن را در سینمای فریدون جیرانی هم میتوان دید. این نگاه به روز نیست.
میز خبر؛ نگرانیها درباره جشنواره فجر سیونهم
در بخش میز خبر، علیرضا مرادی میزبان مسعود میر روزنامهنگار سینمایی بود تا درباره آخرین تحولات مرتبط با برگزاری جشنواره سیونهم فیلم فجر و نظرات مخالف و موافق نسبت به سازوکار برگزاری این رویداد گفتگو کنند.
مسعود میر در این بخش تأکید کرد: قطعا برای برگزاری جشنواره فجر بهعنوان یک شناسنامه فرهنگی مهم در کشور، باید به احترام کلاه از سر برداریم و با برگزاری آن موافقت کنیم اما حتما این برگزاری مخالفانی هم دارد که دغدغه اصلیشان شرایط کرونایی کشور است.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: امیدوارم جشنواره فیلم فجر با حضور فیلمهای خوب و با آبرومندی برگزار شود. یادمان نرود که در همین شرایط کرونایی، اتفاق خوبی هم افتاده و ما داریم درباره جشنوارهای صحبت میکنیم که هیأت انتخاب ندارد. ما بارها در دورههای مختلف فجر انتقاد کرده بودیم که چرا با سلیقه یک نفر باید حاصل کار یک گروه از ویترین جشنواره حذف شود. امسال و در شرایط سخت کرونا، جشنواره فجر بدون هیأت انتخاب برگزار میشود و میتوان به تجربهها و رویشهایی از این جنس هم در این شرایط دلخوش بود.
حمیدی مقدم: تهدید کرونا تبدیل به فرصت برای مستند شد
در بخش پرونده ویژه، امیررضا مافی میزبان محمدحمیدی مقدم مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و دبیر چهاردهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» بود.
حمیدیمقدم در آغاز گفتگو با تشریح شرایط برگزاری جشنواره چهاردهم سینماحقیقت در شرایط کرونایی پرداخت و گفت: با توجه به اینکه ما جز برای داوران و با رعایت پروتکلها، هیچ نمایش فیزیکی برای آثار نداریم، پاتوق جشنواره را که تا دورهای در سینمافلسطین بود و بعدها به پردیس چارسو منتقل شد را به طور کامل به پلتفرمهای مجازی منتقل کردیم و انتقال «خانه جشنواره» به فضای مجازی مهمترین اتفاق جشنواره امسال است.
وی با اشاره به اینکه «سینماحقیقت» در صف اول برگزاری کاملا آنلاین یک جشنواره قرار دارد گفت: با توجه به تعاملی که با خانواده سیمای مستند و جامعه هدف جشنواره یعنی مستندسازان و سرمایهگذاران این حوزه شکل گرفت، جامعه مستندسازان مجاب شدند که باید به سمت اکران آنلاین برویم برای فراگیر شدن مخاطب و ارتباط بیشتر با توده مخاطبان. خوشحالم که این جسارت و ریسک در این حوزه اتفاق افتاد. کلیه آثار حاضر در جشنواره سینماحقیقت بهصورت آنلاین و در پلتفرمهای معرفی شده نمایش داده خواهند شد.
وی در ادامه به نمایش مجازی حدود 170 عنوان فیلم مستند طی 8 روز برگزاری جشنواره اشاره کرد و گفت: مخاطب این امکان و اختیار را دارد که هر روز از 8 صبح تا 2 بامداد، به تماشای فیلمهای آن روز بنشیند. مخاطبانی که بلیت تهیه میکنند، به ازای آن یک فیلم را میتوانند تماشا کنند اما اعضای «خانه جشنواره» میتوانند از مجموع فیلمهای عرضه شده در طول یک روز، فیلم انتخاب کنند.
دبیر جشنواره تأکید کرد: فیلمها در 4 پلتفرم و در روزهای برگزاری جشنواره بازپخش خواهند داشت و اگر کسی فیلمی را در جدول اکران روزانه از دست داد میتواند از پلتفرمهای دیگر آن را تماشا کند.
حمیدیمقدم با ابراز امیدواری بابت گستردهتر شدن دامنه مخاطبان سینمای مستند بهواسطه برگزاری آنلاین «سینماحقیقت» افزود: در صورت افزایش مخاطبان سینمای مستند، ما میتوانیم درباره این ظرفیت تصمیمات جدیتری بگیریم و شکل عرضه آثار مستند که دچار یک توقف و عدم بازگشت سرمایه شده است را متحول کنیم. بحث تعامل با پلتفرمها و سامانههای برخط ما را در این حوزه چند پله جلو خواهد رفت. اینگونه تهدید کرونا تبدیل به یک فرصت شد.
وی در ادامه ضمن تشریح امکان دسترسی اصحاب رسانه و متخصصان حوزه مستند به برنامههای «خانه جشنواره» روی پلتفرم مجازی، درباره دیگر امتیاز جشنواره چهاردهم گفت: امسال این امکان برای برقرار عدالت در عرضه فیلم برای همه مخاطبان سینمای مستند در سراسر ایران بهوجود آمده است. البته برای اطمینان فیلمسازان بر این نکته هم تأکید میکنم که نمایش آثار جشنواره تنها در داخل کشور صورت میگیرد و کسی از خارج از کشور نمیتواند این آثار را تماشا کند. در شهرستانها اما همه علاقمندان میتوانند از امکانات جشنواره بهرهمند شوند.
مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در بخش دیگری از این گفتگو درباره پیشرفت سینمای مستند ایران در دهه 90 گفت: اگر از بحث حضور جشنوارهای و افزایش تولیدات که پیشرفت در این حوزههای غیرقابل کتمان است بگذریم و درباره اقتصاد سینمای مستند و بازگشت سرمایه صحبت کنیم، بنده معتقدم هنوز راه درازی در پیش داریم. خطری که مستندهای ما را تهدید میکند، شاید حمایت بیش از حد بخش دولتی از مستندسازان و گلخانهای شدن فضای تولید باشد. از منظری این حمایتهای دولتی جای تقدیر و تشکر هم دارد اما این همه ماجرا نیست. کمااینکه در بخش سینمای داستانی هم ما با این تهدید مواجه بودهایم. وقتی همه سرمایه از بخش دولتی تأمین میشود، کوشش و تلاشی برای عرضه صورت نمیگیرد. اینجا مهمترین سوال مطرح میشود و آن اینکه اساسا ما برای چه مستند میسازیم؟
وی ادامه داد: چرخه تجاری سینمای مستند به معنای گیشه نیست، به معنای ورود یک مستند به جریان جذب مخاطب است. ضریب دیده شدن یک اثر از این منظر حائز اهمیت است.
حمیدیمقدم گفت: حتی در بخش دولتی هم ما شاهد تلاشی برای دیدهشدن آثار نیستیم. بخش دولتی که نیازی به بازگشت سرمایه ندارد. بخش خصوصی در این زمینه چه کمکی میتواند بکند؟ بخش خصوصی چون انرژی و انگیزه برای بازگشت سرمایه دارد، میتواند راههای جدید و جذابی را برای رسیدن به مخاطب بیشتر پیدا کند. این آن راهی است که بخش خصوصی ما در آن پیشقدم شود.
وی تلویزیون و سامانههای برخط را ویترین اصلی عرضه مستند توصیف کرد و افزود: سختگیریهای ما در حوزه مستندهای اجتماعی که مستندسازان ما به آن ورود میکنند باید کمتر شود. باید با سعه صدر و مدارا در این حوزه رفتار کنیم تا مستندساز ما بتواند سراغ سوژههایی برود که به درد جامعه امروز بخورد، حتی اگر ما آن را نپسندیم.
حمیدیمقدم ادامه داد: یکی از رویکردهای اصلی ما در مرکز گسترش به خصوص بعد از جشنواره سیزدهم سینماحقیقت تعامل با سامانههای برخط و تلویزیون بوده است. انشالله بعد از تجربه جشنواره چهاردهم، وارد مرحله عرضه فیلمها در پلتفرمها خواهیم شد و همه آثار مستند قابلیت عرضه در این بستر را خواهند داشت. یکی از اهداف ما از سال گذشته همین اتفاق بود که تحقق آن به دلیل مشکلات کرونا کمی به تأخیر افتاد.
بهروز افخمی: برای فیلمنامهنویس شدن، با رونویسی شروع کنید
در بخش پایانی «نقد سینما» شب گذشته و در ادامه مباحث آموزش فیلمسازی بهروز افخمی، این کارگردان در گفتگو با امیررضا مافی به طرح نکاتی درباره فیلمنامهنویسی پرداخت.
افخمی با تشریح ایده خود برای «رونویسی از فیلمنامهها» گفت: اگر کسی بخواهد فیلمنامهنویسی یاد بگیرد و به این حوزه مسلط شود، همین که صحنه را میبیند و دیالوگ را بازنویسی میکند، بسیار موثر است.
وی در ادامه دو فیلمنامه «پدرخوانده1» و «پالپفیکشن» را دو فیلمنامهای دانست که اگر کسی وقت بگذارد و از روی آنها مشق بنویسد، به دنیای جدید و ناشناخته پرتاب میَشود.
افخمی در ادامه به بیان نکاتی درباره ویژگیهای این دو فیلمنامه پرداخت و در ادامه سکانس ورودیه فیلم «پدرخوانده» را توصیف و نکات آن از منظر فیلنامهنویسی را تبیین کرد.
افخمی در جمعبندی مباحث خود در این بخش گفت: به جای جنبههای نظری باید به جوانی که علاقمند به فیلمنامهنویسی است بگوییم فیلم «پدرخوانده» را ببین. به سختی میتوان باور کرد کسی که این فیلم را ساخته و نوشته است، خودش گنگستر نبوده است. باید دید این دستاورد چگونه به دست میآید.
برنامه «نقد سینما» به تهیهکنندگی یوسف بچاری جمعهشبها ساعت 22 از شبکه پنج سیما پخش میشود.