به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری سلامت(طبنا)«کریم سلطانوف» در طی مقاله ای به ابعاد حمله احتمالی رژیم صهیونیستی به تاسیسات نفتی ایران پرداخت. ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.
چند روز پیش «ایهود باراک»، نخستوزیر پیشین اسرائیل گفت اسرائیل ممکن است یک حمله گسترده به زیرساختهای نفتی ایران انجام دهد.
وی در مصاحبه با روزنامه بریتانیایی گاردین اظهار داشت که اسرائیل می تواند حمله گسترده ای به تاسیسات نفتی ایران انجام دهد. این اظهارات نه تنها در میان سیاستمداران سابق بلکه فعلی نیز نگرانی ایجاد کرده است. به عنوان مثال پرتال اکسیوس گزارش می دهد که مقامات اسرائیلی برنامه هایی را برای انجام یک حمله تلافی جویانه قابل توجه، احتمالاً تاسیسات تولید نفت و سایر دارایی های استراتژیک ایران را هدف قرار داده اند.
این اظهارات بحث جدی را در مورد اینکه چه کسانی از نابودی صنعت نفت ایران متضرر خواهند شد و این که چگونه بر قیمت های جهانی نفت تأثیر می گذارد، به راه انداخته است. همانطور که میدانیم قیمت نفت شاخصی حیاتی برای وضعیت اقتصاد جهانی و روابط بینالملل است. بسیاری از فرآیندهای جهانی به نوسانات قیمت نفت بستگی دارند و این موضوع علیرغم گفتگوهای مداوم در مورد کربن زدایی و انتقال انرژی سبز همچنان صادق است.
منافع بزرگترین کشورهای جهان به نفت گره خورده و شاید به همین دلیل است که اسرائیل هنوز به تهدیدات خود عمل نکرده است. حمله به پایانه های نفتی ایران به ویژه در جزیره خارک، عواقب شدیدی خواهد داشت. این مکان، مرکز اصلی صادرات ایران است که ۹۰ درصد نفت ایران از آنجا حمل می شود. در سپتامبر ۲۰۲۴، ایران ۲ میلیون بشکه نفت در روز صادر کرد که نزدیک به ۲ درصد از عرضه جهانی را به خود اختصاص داد. تخریب این زیرساخت می تواند منجر به اختلالات جدی در بازار جهانی نفت شود.
با این حال موضوع کلیدی تنها حجم صادرات نیست، بلکه خریداران نفت ایران نیز مهم هستند. چین بزرگترین واردکننده نفت ایران است. در نیمه اول سال ۲۰۲۴، تقریباً تمام محموله های صادراتی ایران به چین رفت و نفت ایران حدود ۱۰ درصد از کل واردات نفت چین را به خود اختصاص داد. تخریب زیرساختهای نفتی ایران ضربه سختی به چین خواهد زد و بعید است که پکن چنین تحولی را نادیده بگیرد.
این وضعیت تا حدودی یادآور تجارت گاز روسیه است که با وجود جنگ ادامه دارد. گاز روسیه هنوز از اوکراین عبور می کند و اوکراین این زیرساخت را با وجود درگیری هدف قرار نداده است. بنابراین می توان دید که چگونه تهدید یک بحران انرژی همه طرفها را وادار میکند با احتیاط زیادی عمل کنند. همه میدانند که حمله به صنعت نفت ایران منجر به افزایش شدید قیمت نفت میشود و میتواند جرقه بحران جهانی جدیدی را ایجاد کند.
اسرائیل تمایلی به تحریک چین ندارد. پکن در مناقشه خاورمیانه بی طرفی خود را حفظ می کند و حتی ابتکارات صلح را مطرح می کند. چین واقعاً علاقه مند به پایان دادن به جنگ است، زیرا بر منافع اقتصادی، تجاری و لجستیکی آن تأثیر منفی می گذارد. با این حال، تهدید یک بحران انرژی می تواند به طور قابل توجهی روابط با چین را تیره کند.
در اوایل سال جاری، ایران قیمت نفت را برای چین افزایش داد و باعث شد واردات نفت از ایران به چین به پایینترین حد در ۱۱ ماه گذشته کاهش یابد. با این حال در ماه ژوئیه، چین خرید نفت از ایران را به حداکثر رساند، البته از طریق پالایشگاههای مستقل و از نقض مستقیم تحریمهای ایالات متحده اجتناب کرد. برای چین، نفت ایران با وجود خطرات ناشی از تحریم، ارزان ترین گزینه باقی مانده است.
اگرچه تحلیلگران افزایش قیمت نفت را در صورت حمله به ایران پیش بینی می کنند، اما کمبود یا بحران جهانی را پیش بینی نمی کنند. تولید نفت در ایالات متحده، کانادا، برزیل و سایر کشورها در حال افزایش است. آژانس بینالمللی انرژی پیشبینی میکند تا سال ۲۰۲۵ تولید جهانی نفت به میزان ۱.۵ میلیون بشکه در روز افزایش یابد که به پوشش هرگونه کمبود احتمالی کمک میکند.