با وجود گذشت دو دهه از برنامه‌ریزی‌ها و سیاستگذاری‌ها برای اجرای برنامه پزشکی خانواده در کشور، این برنامه هنوز به‌طور سراسری در کشور اجرایی نشده است، یک متخصص پزشکی خانواده به بیان چالش‌ها و موانع اجرای این طرح پرداخت.

به گزارش گروه بهداشت و درمان خبرگزاری سلامت(طبنا)تغییرات سبک زندگی افراد و ماهیت بیماری‌ها و افزایش بار بیماری‌های مزمن، مقوله سلامت را به یکی از مهم‌ترین مسائل امروز جوامع بشری تبدیل کرده است، به همین دلیل تأمین سلامت آحاد جامعه یکی از مهم‌ترین شاخص‌های مقایسه نظام‌های سیاسی نیز به‌شمار می‌رود.

به‌باور بسیاری از کارشناسان حوزه سلامت و طبق تجارب بسیاری از کشورهای پیشرفته، طبقه‌بندی خدمات بهداشتی و اجرای برنامه پزشکی خانواده می‌تواند راه‌حل اصلی برای بسیاری از مشکلات بهداشتی و درمانی در جهان باشد. سازمان جهانی بهداشت نیز تأکید دارد که پزشکی خانواده مبنایی برای بهبود کیفیت خدمات سلامت و ایجاد عدالت در نظام مراقبت‌های بهداشتی است.

پزشکی خانواده چیست؟

پزشکی خانواده نوعی از طبابت است که در آن پزشکان به‌صورت مستقیم با خانواده‌ها در تماس هستند. این پزشکان علاوه بر درمان بیماری‌ها، به بهداشت جسم و روان افراد تحت پوشش خود و پیشگیری از بیماری‌ها در این افراد نیز توجه دارند و بنابراین به کاهش هزینه‌های درمانی در نظام سلامت کمک بسیار زیادی می‌کنند.

۲ دهه تعلل در اجرای سراسری پزشکی خانواده

برنامه‌ریزی برای اجرای برنامه پزشکی خانواده در ایران به حدود دو دهه قبل بازمی‌گردد، در سال‌ ۱۳۸۳ بود که پیش‌نویس‌های آیین‌نامه پزشکی خانواده و نظام ارجاع (ارجاع بیمار از پزشک خانواده به سطوح بالاتر ارائه‌دهنده خدمات درمانی) در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور تدوین شد.

از تابستان سال ۱۳۹۱ نیز اجرای برنامه در دو استان فارس و مازندران آغاز شد اما نتایج چشمگیری حاصل نشد و با وجود گذشت دو دهه از شنیده شدن زمزمه‌های اجرای این برنامه در کشور، هنوز پزشکی خانواده جایگاه واقعی خود را در نظام سلامت کشور پیدا نکرده است و بسیاری از مردم کشور از دسترسی به پزشکان خانواده، محروم هستند و به‌نظر می‌رسد اجرای برنامه پزشکی خانواده در دولت‌های مختلف صرفاً به یک وعده شعارگونه تبدیل شده است و برنامه عملیاتی، آن طور که باید اجرا نمی‌شود.

حالا مسعود پزشکیان؛ رئیس‌جمهور نیز در نخستین گفت‌وگوی تلویزیونی با مردم، برنامه پزشکی خانواده را منجر به ایجاد عدالت در دسترسی مردم به خدمات سلامت دانسته است و به‌نظر می‌رسد دولت چهاردهم نیز قصد دارد روی موضوع توسعه پزشکی خانواده در کشور تمرکز کند.

در همین راستا با دکتر ابراهیم نوری گوشکی؛ متخصص پزشکی خانواده گفت‌وگو کردیم تا به چالش‌های اجرای برنامه پزشکی خانواده در ایران بپردازیم، مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

 فایده اجرای پزشکی خانواده برای نظام سلامت چیست؟

در برنامه پزشک خانواده، سلامت‌نگری، محور فعالیت‌های پزشک محسوب شده و هدف کلی آن، حفظ و ارتقای سطح سلامت جامعه و ارائه خدمات سلامت در حدود بسته تعریف‌شده؛ به فرد، خانواده و جامعه تحت پوشش، صرف‌نظر از تفاوت‌های سنی، جنسی، ویژگی‌های اقتصادی، اجتماعی و خطر بیماری است.

امروز برای همگان روشن شده است که راهبرد پزشکی خانواده راهبردی بنیادی برای تضمین سلامت و حقوق مردم در جامعه است. از دیدگاه سازمان جهانی بهداشت، پزشک خانواده مرکز تلاش‌های جهانی برای بهبود کیفیت هزینه اثربخشی و برابری در نظام سلامت است. طرح پزشک خانواده به‌عنوان یک پروژه ملی بهداشت و سلامت طرحی کامل و راهبردی جهانی است که برای برطرف کردن مشکلات حوزه سلامت تعریف شده است تا با تبدیل سیستم درمان‌نگر به یک نظام سلامت‌محور، به عدالت در سلامت منجر شود.

در واقع پزشک خانواده قصد دارد با حاکم کردن نظامی واحد با رویکردی جامعه‌نگر و خانواده‌محور، اقتصاد سلامت را اصلاح کند و از سردرگمی بیماران و دوباره‌کاری‌های پزشکی کم کند.

 با وجود فواید زیادی که اجرای این برنامه دارد، در دولت‌های مختلف شاهد این بودیم که مسئولان نظام سلامت و حتی رؤسای جمهور وعده اجرای برنامه پزشکی خانواده را داده‌اند اما هنوز آن طور که باید این برنامه اجرایی نشده است؛ چالش اصلی اجرای پزشکی خانواده چیست؟

در زمان حاضر پس از گذشت بیست سال از تصویب قوانین کشور مبنی بر الزام دولت‌ها به اجرای پزشکی خانواده، کماکان شاهد هزینه‌های سرسام‌آور دارو و درمان، پرداخت مستقیم از جیب مردم، سردرگمی مردم در چرخه ارجاع و ناکامی دولت‌ها در اجرای برنامه پزشکی خانواده هستیم. علت عدم ‌توفیق پزشکی خانواده در دو دهه اخیر را می‌توان موارد مختلفی دانست؛ اولین علت این است که دولت ها به قوانین موجود تعهد و الزام ندارند. علت دوم این است که نظام باثباتی در حوزه سیاستگذاری کلان سلامت، به‌طوری که با تغییر دولت‌ها و افراد رویکردهای آن تغییر نکند وجود ندارد، همچنین الزامات کشوری برنامه علی‌رغم اجرای طرح‌های آزمایشی مانند ۰۱ و ۰۲ فارس و مازندران وجود ندارد.

در این میان نباید نقش تضاد منافع را نیز نادیده گرفت، تعارض منافع در سطوح سیاستگذاری تا محیطی‌ترین سطوح گاهی منجر به عدم اجرای صحیح برنامه می‌شود به‌طور مثال وزرای بهداشت یا معاون یا هر مقامی که خود در بخش دولتی و خصوصی مشغول به کار باشند و منافعشان با اجرای برنامه گره بخورد و اجرای پزشک خانواده منجر به درآمد مشخصی برای آن‌ها شود ممکن است در اجرای این برنامه خلل ایجاد کنند.

یکی دیگر از چالش‌هایی که باعث شده است پزشکی خانواده در کشور اجرایی نشود وجود مشکلات موجود در سطوح مدیریتی است؛ نبود اتاق‌های فکر و عدم استفاده از دانش و فن متخصصان این برنامه از جمله مسائلی است که منجر به بروز مشکل در اجرای برنامه پزشکی خانواده شده است.

یک دلیل مهم دیگر را نیز می‌توان واقعی‌نکردن تعرفه خدمات سلامت دانست.

 با توجه به چالش‌هایی که اشاره کردید، به‌نظر می‌رسد علاوه بر مشکلات مدیریتی، نبود برخی زیرساخت‌ها نیز منجر به عدم اجرای صحیح برنامه پزشکی خانواده شده است؛ در زمان حاضر چه زیرساخت‌هایی برای اجرای پزشکی خانواده مورد نیاز است؟

یکی از مهم‌ترین زیرساخت‌های لازم برای اجرای پزشکی خانواده، تأمین منابع مالی پایدار است. باید بودجه مورد نیاز برای اجرای این برنامه به‌طور دقیق مشخص و لحاظ شود. تربیت پزشک و سایر نیروهای انسانی مورد نیاز برابر پروتکل‌های اجرایی برنامه پزشکی خانواده نیز از دیگر نیازهایی است که در زمینه اجرای برنامه وجود دارد.

یکی دیگر از زیرساخت‌هایی که مورد نیاز است فرهنگ‌سازی گسترده برای مردم و ارائه‌دهندگان خدمت است زیرا بدون جلب اعتماد عمومی و اقناع اذهان مردم، اجرای چنین برنامه‌هایی بسیار سخت خواهد بود.

یکی از چالش‌هایی که باعث شده است اجرای برنامه پزشکی خانواده با چالش مواجه شود، نبود سازوکار مشخص و برنامه‌ریزی‌شده و شفاف برای اجرای برنامه است و بنابراین باید سازوکار اجرای برنامه به‌صورت شفاف مشخص شود، همچنین با توجه به اینکه در هر دولتی برنامه پزشکی خانواده دستخوش تغییراتی می‌شود، باید یک نهاد باثبات سیاست‌گذاری سلامت در رأس قدرت تشکیل شود که با تغییر دولت‌ها برنامه پزشکی خانواده به بیراهه نرود.

یکی دیگر از چالش‌هایی که ممکن است برنامه پزشکی خانواده را با مشکل مواجه کند، نبود پرونده الکترونیک سلامت است. در زمان حاضر، سیستم‌ها به‌روز هستند و هیچ مشکلی از نظر سخت‌افزاری و نرم‌افزاری وجود ندارد اما به‌دلیل عدم اجرای کامل برنامه پزشکی خانواده مطابق قوانین توسعه کشور به‌صورت یکپارچه و کشوری، نظام ارجاع نیز فقط در سامانه‌های سطح یک به‌صورت الکترونیک انجام می‌شود ولی هیچ‌گونه بازخوردی از متخصص به‌صورت الکترونیک به پزشک ارجاع‌دهنده وجود ندارد.

 یکی از مسائلی که به‌نظر می‌رسد اجرای این طرح را دچار چالش کرده، تأمین یا توزیع نیروی انسانی است؛ سرانه پزشک خانواده به‌ازای جمعیت باید چقدر باشد؟

توزیع متناسب پزشک در کشور و برنامه‌ریزی لازم برای مراکز آموزشی مورد نیاز و اولویت در راه‌اندازی آموزشگاه‌ها جهت تربیت پزشک و سایر اعضای تیم سلامت نیز از دیگر الزاماتی است که باید به آن‌ها توجه شود. طبق استانداردهای اتحادیه اروپا و سازمان جهانی بهداشت، حداکثر برای هر ۱۵۰۰ نفر جمعیت یک متخصص پزشکی خانواده مورد نیاز است که این رقم بر اساس استانداردهای ملی کشورهای توسعه‌یافته٬ تا یک پزشک خانواده برای هر ۳ هزار نفر قابل افزایش است.

 در زمان حاضر چند پزشک خانواده در کشور داریم؟

در زمان حاضر پزشک خانواده در مناطق شهری در استان‌های فارس و مازندران اجرا می‌شود که ۲ هزار نفر پزشک خانواده برای این طرح داریم و ۷ هزار پزشک خانواده روستایی نیز در کشور در حال فعالیت هستند.

در زمان حاضر کمبودی از نظر تعداد پزشکان خانواده داریم؟

اگر جمعیت ایران را حدود ۸۵ میلیون نفر در نظر بگیریم و به‌ازای هر ۳هزار نفر بخواهیم پزشک خانواده در کشور داشته باشیم، حدود ۲۸ تا ۳۰ هزار نفر پزشک خانواده برای کل جمعیت کشور نیاز داریم؛ این در حالی است که حدود ۱۱۰ هزار پزشک عمومی در کشور وجود دارد و بنابراین اصلاً کمبودی از نظر تعداد پزشکان مورد نیاز برای اجرای پزشکی خانواده نداریم اما می‌توان گفت که توزیع آن‌ها مناسب نیست.

 همه پزشکان عمومی می‌توانند بدون گذراندن دوره به پزشک خانواده تبدیل شوند؟

در زمان حاضر اعلام شده است که پزشکان عمومی به‌مدت دو ماه دروس مربوط به پزشکی خانواده را نیز پاس می‌کنند اما در واقع باید بدانیم که این دو ماه به‌لحاظ رئوس مطالب و مدت زمانی که دارد، به‌اندازه‌ای نیست که بتوان پزشک خانواده متخصص تربیت کرد.

در زمان حاضر ۲۲۰ متخصص پزشک خانواده داریم که در واقع این ۲۲۰ نفر دوره رزیدنتی سه‌ساله پزشکی خانواده را گذرانده‌اند که این تعداد طبیعتاً کفاف کل جمعیت کشور را نمی‌دهد.

مشکلی که وجود دارد این است که از همین تعداد متخصص نیز به‌درستی استفاده نشده و در سیاستگذاری‌های برنامه پزشکی خانواده در وزارت بهداشت از نظرات این افراد که صاحب‌نظر حوزه پزشکی خانواده هستند، استفاده نمی‌شود و از نظر افرادی که در رشته‌های نامربوط به پزشکی خانواده تحصیل کرده‌اند و تجربه درستی ندارند برای مشورت استفاده می‌شود.

منبع:تسنیم