به گزارش گروه فرهنگوهنر خبرگزاری سلامت(طبنا)اواخر دهه ۸۰ یعنی حدود سال ۱۳۸۹ سریالهایی مانند قلب یخی و قهوه تلخ به صورت دیویدی و هفتگی پخش شد و موفقیت این سریالها باعث شد کارگردانهایی که مدتها برای تلویزیون کار کرده بودند، سراغ این عرصه بروند؛ با ساخت سریال شهرزاد و موفقیت آن، این شکل سریالسازی وارد مرحله جدیدی شد و به مرور در دهه ۹۰ توزیع دیویدی جای خود را به پلتفرمهای اینترنتی داد که در آن مخاطبان میتوانستند با خرید اشتراک این پلتفرمها بیننده سریالها و برنامههای مختلف باشند که این بستر ظرفیتهای فراوانی از جمله ظرفیت اقتصادی را نیز پدید آورد.
موضوع اهمیت حضور نمایش خانگی امری مشخص و قابل قبول است، چرا که مسئله اوقات فراغت و سرگرمی بحثی قابل توجه برای تمام گروههای جامعه بوده است و همه با آن سر و کار دارند و اگر برای این حوزه محتوای مناسب ایجاد شود، باعث ایجاد فضای آرامش و حتی تأثیرگذاری بر فرزندان میشود؛ در این میان یکی از بهترین راهها برای انتقال مفاهیم مدنظر به نسل جدید و از طرفی پر کردن اوقات فراغت رسانههای تصویری است؛ در این راستا سریالهای شبکه نمایش خانگی از بهترین ظرفیتها است که سهم قابل توجهی از سبد فرهنگی مورد استفاده مردم را شکل میدهد اما امروزه و با وجود حواشی اخیری که برای مجموعههایی مانند «جوکر» و «غربت» پیش آمد، اهمیت و میزان توجه به این موضوع اهمیتی بیش از پیش پیدا میکند.
چون سود دارد، از خط قرمزها عبور کنید!
بر این اساس حسین حقپناه کارشناس حوزه رسانه در گفتوگو با خبرنگار ایمنا درباره هدف اصلی سازندگان فیلم و سریال نمایش خانگی اظهار میکند: سریالهای نمایش خانگی اصالت خود را از دست دادهاند و بر این اساس شاهدیم که کارگردانان این سری فیلمها تنها بهدنبال کسب سود و سرمایه از صنعت سرگرمی هستند و بر همین اساس کارگردانان نمایش خانگی به خط قرمزهای خانگی و اخلاقی توجه نمیکنند.
وی درباره اینکه یک سریال چگونه اصالت پیدا میکند، میافزاید: یک سریال خوب معمولاً زمانی اصالت پیدا میکند که تنها بهدنبال سود نباشد و تمرکز اصلی خود را بر روی تولید محتوای بهتر بگذارد.
این کارشناس حوزه رسانه در مورد نهادهایی که باید جلوی ضداخلاق بودن سریالها را بگیرند، بیان میکند: نهادهای نظارتی مانند ساترا عملکرد ضعیفی را از خود نشان دادهاند و فضای مجازی و مدلهای مختلف تولید و توزیع را به درستی تاکنون نشناختهاند، در نتیجه باید سازمانهای دولتی بر روی اخلاقی یا ضد اخلاقی بودن این سریالها نظارت بیشتری داشته باشند.
حقپناه ادامه میدهد: در نتیجه در چنین شرایطی نهادهای تنظیمگر و نظارتی روز به روز عملکرد ضعیفتری از خود نشان میدهند و از آن طرف با مخاطبینی طرف هستیم که مسیر مشخصی برای بیان اعتراض خود ندارند چه در بخش خصوصی و یا حاکمیتی جایی که بتوانند وکیل مدافع اخلاق و سلامت کودک و نوجوان وجود داشته باشد، از آن طرف آموزش کافی به خانواده ها داده نشده که بدانند اثرات منفی محتواهای سریالهای فعلی در کوتاه مدت و بلند مدت چه چیزهایی هستند و با نوعی سهل انگاری و ساده گیری رو به رو هستیم.
از تکنیکها الگوبرداری کنید نه فرهنگها
از سویی داود نعمتی انارکی عضو هیئت علمی دانشگاه صداوسیما و کارشناس رسانه نیز در گفتوگو با خبرنگار ایمنا درباره الهامگیری از سریالهای غربی در نمایشهای خانگی ایرانی اظهار میکند: الهامگیری از سریالهای غربی تبدیل به رویهای جهانی شده و بر این اساس اگر به فیلمها و سریالهای کشورهای مختلف نگاهی بیاندازیم، تأثیر گرفتن از جریان رسانهای غرب در آنها، مشهود است.
وی میافزاید: دلایل مختلفی را میتوان برای الهامگیری از سریالهای غربی نام برد؛ اول اینکه بزرگترین کمپانیهای تولید فیلم و سریال، غربی و خصوصاً آمریکایی هستند و آنها با تولیدات گسترده و بیشمار خود بهخوبی توانستهاند برای جهان ذائقهسازی کنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه صدا و سیما ادامه میدهد: دوم اینکه اکثر کشورها، عمدتاً مصرف کننده این تولیدات هستند، تولیداتی که تجلی بخش فرهنگ غرب است و سوم اینکه سبک و سیاق تولید محتوا در جوامع دیگر الگو گرفته از جریان رسانهای غرب است و این الگوبرداری تقریباً جهانی است، مهمتر اینکه تولید با محوریت فیلم و سریالهای غربی به دلیل اینکه خط داستانی آن و تصاویر سازیهایش از کشش لازم برای مخاطب برخوردارند، مخاطب را به خود وابسته میکند و این موضوعات از جمله مواردی است که سازندگان داخلی نیز برای جلب توجه و جذب بیشتر مخاطب به این سبک و سیاق توجه بیشتری نشان میدهند.
نعمتی انارکی تصریح میکند: الگوبرداری در تولید فیلم و سریال و هر محتوایی دیگر به لحاظ تکنیکی و حرفهای ایرادی ندارد اما آنچه که اهمیت دارد این است که شما متناسب با داشتههای فرهنگی، تاریخی، اجتماعی خود بتوانید محتوایی متناسب و حرفهای تولید و ارائه کنید.
نظارتهای سلیقهای، درد امروز نمایش خانگی
وی در خصوص دلایل ضد اخلاق بودن نمایشهای خانگی بیان کرد: در ابتدا باید ضد اخلاق بودن را تعریف کنید، چون نمایشهای خانگی چه فیلم و چه سریال در پلتفرمهای خانگی که پخش میشوند، با نظارتی که روی فعالیتهایشان میشود، مجوز پخش میگیرند و بر این اساس شاید دلیلی برخی محتواها و صحنهها و تصاویرشان ضد اخلاقیشان نحوه نظارتها باشد، یعنی بخشی از نظارتها سلیقهای شده باشد هرچند دستورالعمل هم وجود دارد.
این کارشناس رسانه تصریح میکند: در دایره نظارت بر تولیدات شبکههای خانگی با رسانهای چون صداوسیما تفاوتهایی مشاهده میشود، ظاهراً ممیزیها سادهتر و محدودیتها کمتر است، بنابراین بعضاً تصاویری دیده میشود و یا در محتوا و داستان روالی پیش میآید که ممکن است با اصول اخلاقی فاصله بگیرد، البته نگاه افراد به محتوای این شبکهها نگاه یکسانی نیست و ممکن است افرادی باشند که این محتواها را ضد اخلاقی ندانند، برای همین است که معتقدم باید شاخصهای اخلاقی و ضد اخلاقی بودن را مبتنی بر هنجارها و عرف جامعه تعیین و تعریف کرد و بر آن مبنا ارزیابی انجام شود.
نعمتی انارکی در خصوص به تصویر کشیدن رابطههای نامشروع و مواد مخدر در نمایشهای خانگی ادامه میدهد: این موارد بی شک میتواند اثرات منفی داشته باشد، مگر آنکه کارگردان و سازنده قصد داشته باشد که پیامی خاص به مخاطب خود انتقال دهد، بر همین اساس سازندگان سریالها و فیلمها باید از مشاوران دینی، روانشناسی و جامعه شناسی بهره ببرند تا آنچه که تولید میکنند، اثرات منفیاش کاهش یابد و بدآموزی نداشته باشد، در غیر این صورت کیان خانواده لطمه خواهد دید و برای مخاطبان کودک و نوجوان نیز میتواند بد آموزی داشته باشد.
وی عنوان میکند: این بدآموزیها هم میتواند جنبه عملی داشته باشد و هم جنبه فکری، یعنی تکرار در نشان دادن میتواند قبح یک خلاف را بشکند و هم این تفکر را دامن بزند که ایرادی در نشان دادن این خلافها وجود ندارد، بر این اساس هر جامعهای با توجه به فرهنگ، هنجارها و اعتقادات خود شیوههایی را بر نظارت محتواهای رسانهای اعمال میکند که آسیبها کاهش یابد، پس ثابت شده که نشان دادن و تمرکز بر صحنهها و تصاویر خلاف فرهنگ، عرف و اعتقادات مردم در محتواهای رسانهای هم بدآموزی دارد و هم به مرور زمان امر غیر اخلاقی به رویهای عادی تبدیل میشود که اثراتش منفی خواهد بود.
به گزارش ایمنا، با وجود اهمیت رسانهها و بسترهای نمایش خانگی، زمانی که نگاهی به محتواهای سریالهای اخیر میاندازیم شاهدیم که در این سالها این حوزه گرهای به گرههای فرهنگی قبلی افزوده است، در حالی که این بستر میتواند یک فرصت استثنایی برای ترویج سبک زندگی اسلامی و ایرانی باشد؛ در این عرصه گاهی شاهد ترویج مسائلی دور از پیشینه اسلامی-ایرانی هستیم و بر همین اساس مواردی مانند عادی جلوه دادن ارتباط بین زن و مرد نامحرم، موسیقیهای مبتذل، آرایشهای غلیظ و پوششهای ناهنجار، نمایش زندگیهای اشرافی به نمایش گذاشته میشود که چنین مواردی در بلندمدت بهعنوان منابع فرهنگساز، سبک زندگی مردم را تغییر و جهت میدهند و میتواند در مصرفگرا شدن یک جامعه تأثیرگذار باشد و بر این اساس لازم است که «ساترا» بهعنوان مرجع نظارت و مجوزدهی به مجموعههای نمایش خانگی، بیش از پیش به این موضوع توجه داشته باشد.