به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری سلامت (طبنا)یک سوی ماجرا، پیری جمعیت ایران است و سوی دیگر، قوانین و اظهاراتی است که به گفته کارشناسان بیش از آنکه گرهگشا باشد، مشکلآفرین است. از جمله این موارد میتوان به سخت کردن شرایط سقط جنین در ایران اشاره کرد و تبعات آن که دامن همه را میگیرد.
به گزارش تجارت نیوز،اوایل سال جاری، ابراهیم رئیسی، رئیس دولت سیزدهم از افزایش نگرانکننده سقط جنین در کشور گفت. پس از آن هم پدرام پاکآیین، سخنگوی وزارت بهداشت گفت که سقط جنین جرمانگاری شده است.حالا در تازهترین اظهارات، بهرام عیناللهی، وزیر بهداشت گفته که اگر آزمایش بارداری فردی مثبت شود، نام او در سامانه ثبت و تا وضع حمل رصد میشود. او گفته سقط جنین جنایت و بدون دلایل متقن ممنوع است.
سخت کردن سقط قانونی؛ تهدیدی برای حیات زنان
تاکید مقامات دولتی بر جلوگیری از سقط جنین و سخت کردن شرایط قانونی آن، مسیر دیگری پیش روی افراد میگذارد و آن سقط غیرقانونی است. آنطور که پیشتر سلیمان حیدری، مدیرکل مرکز نظارت و اعتباربخشی امور درمان وزارت بهداشت به ایسنا گفت: «۷۰ تا ۸۰ درصد سقطهای غیرقانونی در خارج از مراکز و در خانهها انجام میشود.»
اما سخت کردن شرایط سقط جنین چه تبعاتی برای زنان دارند؟ سیمین کاظمی، جامعهشناس در این مورد میگوید: «در رویکرد رسمی به مسأله سقط جنین، بعد سلامت نادیده گرفته میشود و به آن صرفا به عنوان یک جرم پرداخته میشود. در حالیکه سقط جنین در شرایط ناامن و غیربهداشتی تهدیدکننده سلامت و حیات زنان باردار است و عوارضی مثل خونریزی، عفونت و حتی مرگ میتواند به دنبال داشته باشد.»
زنان طبقه فرودست؛ قربانیان اصلی ممنوعیت سقط جنین
کاظمی ادامه میدهد: «تقریبا هیچگاه ندیدهایم از طرف مسئولان به این اندازه که بر جرم بودن سقط جنین تاکید میشود، نگرانی برای سلامت زنانی که مجبور به سقط جنین در شرایط ناامن میشوند، ابراز شده باشد.»
این جامعهشناس میگوید: «باید توجه داشت که عامل اصلی دسترسی به سقط جنین در شرایط بهداشتی وضعیت طبقاتی زنان است. زنان فقیر کمتر از دیگران میتوانند در شرایط امن و بهداشتی به بارداری خود پایان بدهند. بنابراین قربانیان اصلی ممنوعیت سقط جنین، زنان طبقه فرودست هستند.»
با این تفاسیر، در سیاستهای افزایش جمعیت، حقوق زنان چقدر مورد بیاعتنایی قرار گرفته است؟ کاظمی در این مورد به تجارتنیوز میگوید: «در تلاش رسمی برای افزایش جمعیت، حق انتخاب و اراده زنان برای فرزندآوری و حق تصمیمگیری و کنترل آنها بر بدنشان نقض میشود. بدون توجه به شرایط زنان، امکان پیشگیری و ختم داوطلبانه بارداری از آنها سلب شده است.»
کاظمی میگوید: «وقتی از بارداری ناخواسته صحبت میکنیم، این خواست تنها به زنان ارجاع ندارد، بلکه در اغلب موارد بارداری برای هر دو سوی ارتباط ناخواسته است. از آنجا که مردان عمدتا نقش سرپرست و نانآور خانوار را دارند، در وضعیت اقتصادی فعلی، ممکن است آمادگی و توانایی تامین هزینههای فرزند را نداشته باشند و فرزند ناخواسته، بار اقتصادی سنگینی بر دوش خانواده باشد.»این جامعهشناس ادامه میدهد: «علاوه بر این مردان هم ممکن است به لحاظ روانی، اجتماعی و فرهنگی آماده پذیرش نقش پدر نباشند. شاید مردان هم ترجیح دهند در شرایطی پدر شوند که برای آن برنامهریزی کرده و آمادگی آن را داشته باشند.»
اما ریشه بیمیلی افراد به فرزندآوری و راهحل مسأله چیست؟ یک سوی این ماجرا فرهنگی و تغییرات فکری افراد است و سوی دیگر آن به شرایط اقتصادی برمیگردد. اقتصادی که بسیاری از کارشناسان در شرایط فعلی چشمانداز مثبتی برای آن ترسیم نمیکنند.بهرام عیناللهی، وزیر بهداشت میگوید موضوع فرزندآوری بیشتر فرهنگی است تا اقتصادی. برخی از کارشناسان اما کفه اقتصادی را در این مسأله سنگینتر میدانند.
سیمین کاظمی در این مورد میگوید: «فرزندآوری هم موضوعی اقتصادی، هم اجتماعی-فرهنگی است. در پرداختن به این مسأله باید تفاوتهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را در نظر گرفت. ممکن است برای طبقه مرفه و تحصیلکرده شهرنشین، عامل فرهنگی تعیینکننده باشد ولی برای سایرین عامل اقتصادی تاثیرگذار باشد.»
بنا بر گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در یک دهه گذشته، حدود ۱۱ میلیون نفر به جمعیت زیر خط فقر اضافه شده است. از سوی دیگر برخی از کارشناسان نیز جمعیت زیر خط فقر را بیش از ۲۵ میلیون نفر عنوان میکنند. با این تفاسیر مسائل اقتصادی و مشخصا فقر چقدر در این ماجرا نقش دارد؟
سیمین کاظمی در این مورد به تجارتنیوز میگوید: «وضعیت اقتصادی عامل تعیینکنندهای در تصمیم افراد به ازدواج و فرزندآوری است. بحران اقتصادی، بیکاری و نداشتن مسکن به طور جدی تصمیمگیری برای ازدواج و فرزندآوری را تحت تاثیر قرار میدهد و به عنوان مانع اصلی عمل میکند.»
او ادامه میدهد: «نمیتوان نقش وضعیت اقتصادی را در امر ازدواج و فرزندآوری نادیده گرفت. جامعه ایران از وضعیت سنتی و پیشامدرن در حال عبور است. نگرش و توقعات افراد تغییر کرده است. دیگر به صرف اینکه از قدیم گفتهاند، «هر آن کس که دندان دهد نان دهد» کسی ریسک هزینههای ازدواج و فرزندآوری را قبول نمیکند. اشخاص در وهله اول باید از نظر اقتصادی احساس امنیت و توانمندی داشته باشند تا به سمت ازدواج و فرزندآوری بروند. عامل فرهنگی و کاهش تمایل به فرزندآوری در وهله دوم قرار میگیرد.»
نادیده گرفتن حقوق کودکان با بارداریهای ناخواسته
سوی دیگر ماجرای افزایش محدودیتها و ممنوعیت سقط جنین، نوزادان متولدشده هستند. اما پافشاری روی این محدودیتها که گاه به بارداری اجباری ختم میشود، چه تبعاتی برای این افراد{نوزادان} دارد؟سیمین کاظمی در این مورد به تجارتنیوز میگوید: «در سیاست بهداشتی رسمی ایران که تابع سیاست افزایش جمعیت است، مفهوم بارداری ناخواسته شناسایی نمیشود و انکار شده است. در حالیکه بر اساس آمارهای جهانی، تقریباً نصف بارداریها (پنجاه درصد) ناخواسته هستند و ۶۰ درصد بارداریهای ناخواسته هم به سقط ختم میشود.»
او ادامه میدهد: «آمار بارداری ناخواسته در ایران هم در همین حدود است، اما رسما نادیده گرفته میشود. نهتنها وسایل پیشگیری از بارداری از دسترس زنان خارج شده است، بلکه با زیر نظر قراردادن رحم زنان و پلیسی کردن موضوع بارداری سعی دارند، بارداری را به یک امر تحمیلی تبدیل کنند.»
این جامعهشناس میگوید: «بارداری ناخواسته نهتنها زن و خانواده او را دچار اضطراب و رنج میکند، بلکه کودکی که حاصل بارداری ناخواسته است، ممکن است در شرایطی قرار بگیرد که امکان پرورش او به لحاظ اقتصادی و اجتماعی و روانی برای والدین وجود نداشته باشد. در چنین شرایطی شاید کودک دچار مشکلات جسمی و صدمات روانی شود و مورد کودکآزاری از نوع غفلت و بیتوجهی قرار بگیرد.»
ممنوعیت سقط جنین، راهحل مسأله نیست
کاظمی به تجارتنیوز میگوید: «سقط جنین از جمله اقداماتی است که در طول تاریخ و پیش از پزشکی مدرن هم انجام میشد. با شکلگیری پزشکی مدرن انجام آن تسهیل و خطرات آن نیز کمتر شد.»او ادامه میدهد: «ممنوعیت سقط جنین هیچگاه باعث محو و حل این مسأله نشده و نخواهد شد. وقتی یک نیاز در جامعه وجود داشته باشد و راههای و ابزارهای قانونی برای آن پیشبینی نشده باشد، راهحلهایی برای آن خلق میشود که ممکن است مورد تائید و خواست حاکمان نباشد.»
این جامعهشناس توضیح میدهد: «در مورد سقط جنین هم وقتی نیاز و تقاضا برای آن وجود داشته باشد، راههای غیرقانونی و زیرزمینی برای آن ساخته میشود. البته اینجا وضعیت طبقاتی و محتوای جیب زنان تعیینکننده است. زنانی که وضعیت مالی بهتری دارند، در شرایط امن و بهداشتی به بارداری خود خاتمه میدهند، ولی زنان فقیر ممکن است به راههایی متوسل شوند که سلامت آنها به خطر بیفتد.»