به گزارش گروه بهداشت و درمان خبرگزاری سلامت،پزشکان میگویند سکته مغزی دو نوع است. یک نوع آن گرفتگی عروق و شریانهای خونرساننده به مغز است و نوع دیگر، پاره شدن یک رگ خونرساننده که ممکن است به خاطر فشار خون یا علت دیگری رخ دهد.
به هر حال، وقتی یک شخص دچار سکته مغزی میشود معنایش آن است که خون به بخشی از مغز نمیرسد و در نتیجه، فعالیتهای مرتبط با آن بخش، در بدن دچار اختلال میشود. همچنین وقتی یکی از رگها و عروق مغزی پاره میشود خون به داخل بافت مغزی میرود و مشکلاتی در فعالیتهای این بافت ایجاد میکند.
روز 29 اکتبر که در بعضی سالها مثل امسال با هفتم آبانماه مصادف میشود، از سوی سازمان بهداشت جهانی، به عنوان روز سکته مغزی نام گرفته و هدف از این نامگذاری، اطلاعرسانی در مورد سکته مغزی، عوامل و علل آن، فعالیتها و کارهایی که مردم برای پیشگیری از آن میتوانند انجام دهند، آگاهیبخشی به کسانی که بیشتر در معرض این مشکل قرار دارند و بالاخره اینکه اگر کسی سکته کرد چه اقدامات فوری برای آن باید انجام داد، میباشد.
برای کسب اطلاعات علمی بیشتر و مفیدتر در این زمینه، با سه متخصص مغز و اعصاب در دانشگاه علوم پزشکی مشهد گفتگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
دکتر سید محسن سلطانی صبی، دکتر حسین ارگنجی و دکتر نسرین سلیمنیا، سه متخصصی هستند که در حال گذراندن دوره دستیاری فلوشیب تخصصی بیماری های عروق مغز هستند و طرف گفتگوی ما قرار گرفتند.
اولین سؤال در بارهی ارتباط کرونا و سکته مغزی بود. در دوران اوج کرونا زیاد میشنیدیم که سکتهی مغزی در میان بیماران کرونایی زیاد اتفاق میافتد. از مصاحبهشوندگان پرسیدم آیا با فروکش کردن کووید، میزان سکتههای مغزی هم کاهش یافته است؟
تحقیق برای ارتباط سکته مغزی با کووید
دکتر محسن سلطانی: ما اطمینان داریم که در دوران اوج کرونا، سکتههای مغزی بیشتری نسبت به شرایط مشابه در پیش از این بیماری داشتیم. اما اینکه با عدد و رقم بخواهیم اثبات کنیم، نیاز به یک طرح پژوهشی هست که در حال انجام آن هستیم و بنا داریم تمام پیک های بیماری کوید 19 را مورد بررسی قرار داده و پس از این طرح میتوانیم اظهار نظر قطعی داشته باشیم که کووید تا چه میزان، در افزایش سکته مغزی مؤثر بوده و یا اینکه مثلا چند درصد سکتههای مغزی با کووید مرتبط بوده است. اما به هر حال، احساس کلی ما از روی مشاهدات عینی میگوید که بله، کووید در افزایش سکتههای مغزی، مؤثر بوده و تعدادی از بیماران کووید به صورت بیمار سکته مغزی به این مرکز مراجعه داشتهاند. بخصوص در بیمارانی که دچار مشکلات زمینهای مانند دیابت، چاقی، پارکینسون، اماس یا مواردی از این دست بودند، سکته همزمان با کووید بیشتر دیده میشد.
مطالعاتی در سایر مراکز و دانشگاهها انجام شده که این موضوع را تأیید میکند اما به جهت اینکه مشهد از نظر جمعیت، شرایط جغرافیایی و منطقهای، میزان و انواع بیماران و قومیتها و سطوح مختلف اقتصادی اجتماعی بیماران، یک شهر خاص به حساب میاید باید تحقیق جداگانهای در این زمینه انجام شود که بتوان نتایج دقیقتر و علمیتری را استخراج کرد.
سن سکته مغزی در خراسان رضوی پایین آمده است
پرسش دیگری که مطرح کردیم در زمینه اهمیت سکته مغزی در کل مبحث سلامت اجتماعی بود و اینکه چرا موضوع سکتهی مغزی تا این حد اهمیت یافته است.
دکتر نسرین سلیمنیا: یکی از شایعترین علتهای ناتوانی افراد سالمند و کهنسال، سکتهی مغزی و همچنین دومین علت مرگ و میر در ایران، سکته مغزی است. اما آنچه باعث نگرانی است این است که سن سکته مغزی پایین آمده و با توجه به اینکه پیک جمعیتی کشور، در حال حاضر میانسالی است، در یکی دو دههی آینده که این جمعیت به سنین سالمندی میرسند، شیوع سکتهی مغزی در این جمعیت، دور از انتظار نیست. علت اصلی این مشکل، شرایط و سبک زندگی عموم مردم جامعه است. در گذشته، تصلب شرایین که مهمترین علت سکتهها میباشد، محدود به کهنسالی و بالاتر از سنین 70 سالگی میشد اما در حال حاضر این وضعیت به سنین پایینتر رسیده و روی همرفته، وضعیت به گونهای است که میبینیم زمینههای سکتهی مغزی در سنین میانسالی و اوایل سالمندی، بیشتر دیده میشود. از این جهت، سکتهی مغزی محل تمرکز متخصصین مغز و اعصاب و مسؤولین بهداشت و سلامت استان قرار گرفته است.
مضطربها بیشتر سکته میکنند
پرسش دیگری که در مورد تأثیر اضطراب در بروز سکته مغزی مطرح کردیم، به جهت اهمیتی است که اضطراب دارد. هم به جهت شرایط اقتصادی و تحریمهای ظالمانهی دشمنان کشور و هم به خاطر رونق مصرفگرایی و فعالیتهای اقتصادی مصرفمحور، که اضطراب را در میان اقشار مختلف، رشد داده است. از مصاحبهشوندگان پرسیدم این فاکتور چه نقشی در بروز سکته مغزی دارد؟
دکتر سلیمنیا: اضطراب و استرس، تجمع پلاکتها را در شریانها و در مناطق مختلف بدن، افزایش میدهد و میدانیم که تجمع پلاکتها بیش از میزان نرمال، یکی از عوامل سکته مغزی است. لذا، اضطراب و استرس بخصوص در افرادی که زمینههای بروز سکته را دارند، عامل افزاینده محسوب میشود و میتوان گفت در افرادی که دارای اضطراب بالاتری هستند با وجود سایر فاکتورها، احتمال سکته بیشتر است.
رژیم غذایی صحیح و کاهش استرس، 30 درصد احتمال سکته را کاهش میدهد
دکتر حسین ارگنجی: تأثیر استرس و افسردگی در بروز سکتهی مغزی در تحقیقات مختلف اثبات شده است. همچنین این موضوع به اثبات رسیده که میزان استرس و افسردگی در همهی جوامع و از جمله در کشور ما رو به افزایش است. بنا بر این میتوان اهمیت این موضوع را به عینه دید. همچنین میدانیم که رژیم غذایی درست و کاهش استرس، میتواند سی تا چهل درصد، بروز سکتهی مغزی را کاهش دهد. این هم از موارد اثبات شده در تحقیقات است. در یک تحقیق در سال 96 اثبات شده که بروز سکته در جامعهی ما تقریبا 7 برابر میانگین سایر کشورهای مورد مطالعه است. پس شرایط ما بسیار خاص است و باید مراقبت بیشتری داشته باشیم.
از مصاحبهشوندگان پرسیدیم پیشآگاهیهای سکته چه علائمی دارد و چگونه از بروز سکته مطلع شویم؟
دکتر ارگنجی: معمولا تغییر ناگهانی در تکلم، در جهتیابی، تأخیر در پاسخ دادن به محرکهای محیطی یا کلامی، فلج یا بیحسی در بخشی از صورت و اندام ها میتواند علائمی از بروز سکته باشد که البته در افراد و شرایط مختلف، متفاوت است. به جهت اینکه مغز، تمام حرکات، اعصاب و فعالیتهای بدن را رهبری میکند، اولین علائم در عضلات، اندامها و پوست و همچنین تکلم و بیان ظاهر میشود.
معمولا افرادی که دچار سکته میشوند و همچنین اطرافیان آنها دستپاچه و سراسیمه میشوند و با اورژانس تماس میگیرند. از متخصصین مورد گفتگو پرسیدیم وقتی با بروز سکته در فرد مواجه میشویم چه باید بکنیم؟
هر یک دقیقه تأخیر، چند میلیون سلول مغزی نابود میشود
دکتر سلطانی: اولین اقدام آن است که هر چه زودتر او را به مرکز درمانی برسانیم. مهم نیست که چقدر از مرکز درمانی فاصله داریم و یا چه مشکلاتی در رسیدن به مرکز درمانی ممکن است مواجه بشویم. مهم این است که بلافاصله پس از بروز علائم، زمان را غنیمت بشماریم و همان لحظه برای اعزام بیمار به مرکز درمانی اقدام کنیم. در اینجا دقایق برای ما و بیمار بسیار اهمیت دارد. باید بدانیم که در هر دقیقه تأخیر برای اعزام، ممکن است میلیونها سلول مغزی را از دست بدهیم که بازگرداندن آنها به شرایط عادی، دشوار خواهد بود و لذا بروز ناتوانی، احتمال بیشتری مییابد.
دکتر ارگنجی: اگر بیمار به موقع به این مرکز اعزام شود میتوانیم اقدامات درمانی را بلافاصله شروع کنیم و تا حدود زیادی امکان دارد که بتوانیم او را به زندگی عادی بازگردانیم. در واقع، سه ساعت اول پس از بروز سکته، زمان طلایی است که بیمار میتواند به طور کامل ریکاوری شود و به سلامت از مرکز درمانی خارج گردد.
دکتر سلیمنیا: البته، شرایط بیمار در این میان از اهمیت زیادی برخوردار است. اینکه بیمار، فشار خون، دیابت، بیماریهای زمینهای، چاقی یا سایر موارد را نداشته باشد، در نجات او نقش مهمی دارد. همچنین اینکه کدام روش درمانی در مورد او نتیجهبخش باشد و ریسک کمتری داشته باشد نیز اهمیت دارد.
فقط سه ساعت برای نجات بیمار فرصت داریم
از مصاحبهشوندگان پرسیدیم چه روشهایی در مرکز مراقبتهای ویژه سکته مغزی در مرکز درمانی قائم مشهد بکار گرفته میشود و چه امکاناتی در این مرکز وجود دارد؟
دکتر ارگنجی: ما در اینجا دو روش درمانی را میتوانیم به صورت همزمان انجام دهیم. درمان دارویی برای کسانی که شرایط آن را داشته باشند که با تزریق دارو داخل رگ بیمار انجام میشود و لخته موجود در مسیر شریان را حل میکنیم و فعالیت قسمت صدمهدیدهی مغز به تدریج به حال عادی بازمیگردد. البته تأکید میکنم که اگر بیمار به موقع و در سه ساعت اول بروز سکته به مرکز رسانده شود.
اما اگر به هر دلیلی میسر نشد که در این فاصله بیمار به مرکز درمانی برسد، باز هم تا 24 ساعت اول، ما امکان داریم که با آنژیوگرافی، لخته را پیدا و آن را از مسیر خونرسانی به مغز خارج کنیم که البته با توجه به زمان، شرایط بیمار و وضعیت زمینهای بیمار، این امر ممکن است نتایج متفاوتی داشته باشد ولی به هر حال، امکان نجات و بازیابی سلامت بیمار، بسیار بالا است.
امکانات دانشگاه علوم پزشکی مشهد را فقط تعداد محدودی از دانشگاه های کشور دارند
دکتر سلطانی: ما در دانشگاه علوم پزشکی مشهد، به عنوان یکی از معدود مراکزی که در سطح ایران این امکانات را دارند میتوانیم به صورت همزمان دو روش درمانی را انجام دهیم و با توجه به تجهیزاتی که در این دانشگاه داریم شرایط بسیار خوبی برای نجات بیماران وجود دارد.
همچنین دو دستگاه امآرآی در این مرکز هست که سرعت تشخیص و درمان را بالا میبرد و دست ما را در اقدامات درمانی مناسب با وضعیت بیمار بازتر میکند. در واقع ما در 15 دقیقه میتوانیم با عکسبرداری لازم، وضعیت بیمار را دقیقا بررسی و درمان را آغاز کنیم. نکته این است که هر چه زمان بیشتری داشته باشیم امکان درمان دقیقتر، کاملتر و مؤثرتر را داریم و هر چه زمان را از دست بدهیم، امکان نجات کامل از ناتوانی، کاهش مییابد.
تغییر سبک زندگی، رژیم غذایی صحیح و دوری از دخانیات
به عنوان یک پرسش مهم و زمینهای از گفتگو شوندگان پرسیدیم، چه عواملی در بروز سکته نقش دارند و چه پیشگیریهایی میتوان انجام داد؟
دکتر سلیمنیا: عوامل ژنتیکی، سن، جنس، سبک زندگی، چاقی، فشار خون، دیابت، کم تحرکی، دخانیات و اضطراب و استرس، مهمترین عوامل مؤثر در بروز سکتهی مغزی هستند که بعضی از آنها در اختیار شخص نیست و در بعضی دیگر، فرد میتواند در پیشگیری، نقش داشته باشد.
مثلا در سن، جنس، ژنتیک و بعضی موارد دیگر مثل بیماریهای ارثی، افراد نقشی در جلوگیری از این عوامل ندارند اما در خصوص سبک زندگی، رژیم غذایی، کاهش یا افزایش وزن، ورزش و استرس، نقش شخص، بسیار بالا است و میتواند با کنترل این عوامل، ریسک سکتهی مغزی را تا حد زیادی کاهش دهد.
دکتر ارگنجی: از همهی اینها مهمتر، در پیشگیری سطح دو، میتوان یک نکته را مورد تأکید قرار داد. فرض کنیم که هیچیک از این موارد را کنترل نکردیم و سکته اتفاق افتاد. باز هم تأکید میکنیم که اگر شخص به موقع در زمان طلایی به مرکز درمانی قائم برسد، ما امکان زیادی داریم که فرد را از ناتوانی مادامالعمر نجات دهیم. این سهم بیمار و خانوادهی وی است که فرد را به موقع به این مرکز برسانند.
فقط 30 درصد بیماران به موقع به مرکز درمانی میرسند
از مصاحبهشوندگان پرسیدیم چه تعداد از بیماران، به موقع به مرکز مراجعه میکنند؟
دکتر سلیمنیا: با توجه به اینکه بیماران آگاهی از این موضوع ندارند و همچنین عوامل مؤثر محیطی دیگر، در حال حاضر برآورد ما این است که حدود 25 تا 30 درصد بیماران به موقع به مرکز درمانی اعزام میشوند که به نظر ما کافی نیست و میتواند با اطلاعرسانی بیشتر، میزان آن به بالای 50 درصد برسد.
آیا امکان انجام اقدامات درمانی برای همهی افرادی که سکته میکنند هست؟
دکتر سلطانی: نه. مثلا در مورد تزریق دارویی که لخته را حل میکند اگر بیمار، مشکلات زمینهای داشته باشد که ریسک خونریزی داشته باشد،نمیتوان آن را بکار برد. به طور کلی، از بیمارانی که به این مرکز آورده میشوند تعداد کمی را میتوان با درمان دارویی، درمان کرد و برخی از آنها باید با روشهای دیگری مورد درمان و بازتوانی قرار گیرند.
ما به طور متوسط در دو سال گذشته، ماهانه 120 تا 150 نفر را پذیرش کردهایم که میانگین سکته در روز را به حدود 4 یا 5 نفر در استان میرساند. چون بیماران ما از مشهد و سایر شهرستانهای استان به اینجا اعزام میشوند. اما واقعیت میزان سکته بیشتر از اینها است. چون تعدادی از آنها در شهرستانها مورد درمان قرار میگیرند، بخشی از آنها به دلایل مختلف، فوت میکنند و برخی از سکتههای مغزی نیز به خاطر ناآگاهی یا سایر عوامل، در همان محل سکونت میمانند و ممکن است دچار عوارض و ناراحتیهای بعدی مانند ناتوانی حرکتی و مشکلات تکلم و پردازش فکری بشوند که ما از میزان آنها اطلاعات مجموعهای نداریم چون هنوز ریجستری سکته مغزی در کل استان راهاندازی نشده و نمیتوان آمار دقیقی از وضعیت این بیماری ارائه کرد.
سکته مغزی در 32 سالگی را هم دیدهایم
تجربیات عملی که در این بخش داشتهاید چه یافتههایی به شما میدهد؟ این پرسش بعدی ما بود.
دکتر ارگنجی: پایین آمدن سن سکته مغزی، چیزی است که مشاهدات ما اثبات میکند اگر چه مدون و پژوهش نشده است. اما ما بیمار 32 ساله هم داشتهایم که خبر از کوچ سکته مغزی به سنین میانسالی و پایینتر را میدهد. قبلا ما سنین 70 تا 80 سالگی را زمان بروز سکتهی مغزی در نظر میگرفتیم ولی در دوران جدید و در یکی دو دههی اخیر، این سن به 55 سالگی تقلیل یافته است که این یک زنگ خطر برای سلامت اجتماعی و مسؤولین بهداشتی کشور میباشد که باید جدیتر وارد میدان شوند و آگاهیرسانی را خیلی جدیتر بگیرند.
پیشگیری از درمان مهمتر است
دکتر سلطانی: پیشگیری را باید در اولویت قرار داد که البته بخش مهمی از آن فرهنگی است و باید دستگاههای فرهنگی در استان، تلاش بیشتری داشته باشند و تقید عمومی به سلامت اجتماعی نیز افزایش یابد. مصرف قلیان و سیگار که خیلی زیاد شده، بیتحرکی که به خاطر سبک و شیوهی زندگی جدید، افزایش چشمگیری یافته، رژیمهای غذایی فستفودی، بیماریهای زمینهای و استرس، مهمترین عواملی است که قابل پیشگیری میباشند و باید توسط افراد جدی گرفته شوند. اگر پیشگیری را جدیتر بگیریم، ابتلا به سکتهی مغزی به صورت معناداری در بین افراد جامعه کاهش مییابد.
دکتر سلیمنیا: کنترل رژیم غذایی، یکی از موارد مهم است که باید مد نظر قرار گیرد و همچنین استرس و اضطراب که میتوان با ورزش منظم، تمرینات آرامش و زندگی پرتحرکتر، آن را کنترل کرد. در واقع کنترل رژیم غذایی، تغییر سبک زندگی و تحرک و ورزش، کلید طلایی پیشگیری از خیلی بیماریها است. همینطور باید دخانیات و بخصوص سیگار و قلیان را از سیستم زندگی بکلی حذف کنیم و حتیالامکان از آلودگیهای محیطی نیز دور بمانیم تا بتوانیم نمرهی بیشتری به تضمین سلامتی خودمان و دیگران بدهیم.
ما در دانشگاه علوم پزشکی مشهد، در بهترین شرایط تنها میتوانیم 30 درصد موارد را با روشهای درمانی، به ریکاوری و بازتوانی و شرایط نرمال بازگردانیم، بقیه دست خود مردم است که تا چه حد خود را از عوامل مستعد کننده دور نگه دارند و از بروز سکته پیشگیری کنند.
منبع:وبدا