به گزارش خبرگزاری سلامت(طبنا) از عراق؛ اینجا در درمانگاه عمود ۱۰۹۲ در نزدیکی کربلا با زائرانی روبرو هستیم که با دردهای ناشی از مشکلات جسمی در راه طولانی به ما مراجعه می کنند. به نظرم اجر خدمت به آنها قابل شمارش نیست و خدمترسانی در اینجا برای من افتخار بزرگی است.
درمانگاه مرکز پزشکی حج و زیارت جمعیت هلال احمر در مقابل عمود ۱۰۹۲ محور نجف به کربلا بسیار شلوغ است. بیماران زیادی با علائم گرمازدگی یا دردهای شدید عضلانی مراجعه کردهاند. پزشکان و پرستاران از بالای سر بیماری به کمک مریضی دیگر میروند. آنها چو پروانه بر گرد شمع میگردند. در این هیاهو که سرشار از شور حسینی است؛ توانستم با ۳ نفر از کادر درمان این مرکز گفتوگوی کوتاهی کنم تا خوانندگان این گزارش و جاماندگان از زیارت کربلا در اربعین، بتوانند با احساسات زلال و پاک پزشکان و پرستاران داوطلب هلال احمر، شریک شوند.
عشق به اهل بیت با وجود تمام سختی ها عاشق را به سرزمین کربلا می کشاند
دکتر سید حامد حکیمی داوطلب هلال احمر و پزشک اورژانس بیمارستان امام رضا(ع) استان مازندران چهارمین سفر اربعین است که تیم درمانی هلال احمر ایران را همراهی می کند و امسال در درمانگاه عمود ۱۰۹۲ فعالیت می کند. او درباره حضورش در این فعالیت داوطلبانه میگوید: « ائمه معدن عشق و ایثار هستند عشق به ائمه اطهار است که ما را به اینجا می کشاند و من در برابر خلوصی که در زائران پیاده و میزبانان عرب زبان که خالصانه از آنها پذیرایی می کنند؛ احساس شرمندگی می کنم و خدمت به آنها تنها کاری است که می توانم انجام دهم.»
پزشک درمانگاه ۱۰۹۲ از سختی های سفرش گلایهای ندارد و میگوید: « سختی سفر هرچه باشد قابل تحمل است چون به عشق مردمی که قدم در راه امام حسین گذاشتهاند؛ آمده ایم. اما با توجه به شغل و شیفتهای کاری که داریم هماهنگی آنها با همکاران گاهی سخت می شود و در صورتی که برنامهریزی ها منسجم تر باشد راحتتر و بهتر خدمت می کنیم و حاضریم با هر سختیای باز هم همراه دوستان هلال احمر شویم.»
دکتر حکیمی با حالت تاثر میگوید: « تصاویری از عشق در این پیاده روی ها دیده میشود که هر کسی با هر درجه ای از معرفت را عاشق و دلداده خدمت به زائران میکند. سفر اربعین با هیچ سفر معنوی قابل مقایسه نیست و آرزو میکنم تا زندهام بتوانم به مردم خدمت کنم.»
اولین شهید مدافع سلامت یزد پایم را به هلال احمر باز کرد
با او که صحبت میکنی عشق به خدمت را می توان در چهره اش دید. روح الله دهقان تکنسین باتجربهی داروخانه بیمارستان شهید صدوقی یزد، سومین سالی است که همراه هلال احمر به ماموریت اربعین میآید.
با او گفتگو میکنم و از او میشنوم: « اینجا در درمانگاه عمود ۱۰۹۲ در نزدیکی کربلا با زائرانی روبرو هستیم که با دردهای ناشی از مشکلات جسمی در راه طولانی به ما مراجعه می کنند. به نظرم اجر خدمت به آنها قابل شمارش نیست و خدمترسانی در اینجا برای من افتخار بزرگی است.
دهقان در مورد تفاوت کار در داروخانه ی ایران که منبع درآمد اوست و درمانگاه های خدمت به زائران در عراق میگوید: « در بیمارستان ایران در پایان شیفت کاری خسته به منزل می رویم اما خدمت به زائران حسینی خستگی ندارد. کار طولانی و سرپا ایستادن مداوم بی هیچ منتی لذتی دارد که با میلیون ها حقوق در ایران قابل مقایسه نیست.
از این تکنسین دارویی میپرسم چه شد که داوطلب درمانگر هلال احمر شدید؟ « یکسال به همکارم محمود شمس که اولین شهید مدافع سلامت یزد شد گفتم یکبار من را با بسیج جامعه پزشکی به ماموریت اربعین بفرست. او چند لحظه فکر کرد و گفت «میخوای با هلال احمر بری» که پس از آن هر سال مشتاقانه داوطلب می شوم و در عملیات اربعین شرکت میکنم.»
اگر حرم را ندیدم غمگین نمیشوم چون امام حسین مرا دیدهاست
مژگان رحمانی پرستار بیمارستان نکوئی شهر قم است و برای خدمت به زائران حسینی در عراق از حمایت خانواده خود تشکر میکند: « سفر خدمت به زائران اربعین تنها سفری است که خانواده بدون هیچ سوالی مشتاقانه من را بدرقه می کنند. آمدن به این سفر واقعا با سختی همراه بود. اما شوق من را برای سفر بعدی و خدمت به زائران بیشتر کرد.»
او حرفش را قطع نمیکند. پیش از آنکه سوالی بپرسم میگوید: « کار در بیمارستان ایران با کار در درمانگاه های هلال احمر ایران در عراق یک دنیا متفاوت است. در ایران در قبال کاری که انجام می دهم حقوق دریافت می کنم و با این حال احساس خستگی هم میکنم. اینجا با اینکه کاملا برای خداست، شیفت ها فشرده تر و سخت تر است؛ اما صبرمان بیشتر از همیشه میشود و این چیزی جز عنایت امام حسین(ع) نخواهد بود. معتقدم دعای خیر زائرین بالاترین ارزش است. قطعا آثار آن در زندگی همه ما متجلی می شود.»
لحظه ای سکوت کرد و با چشمانی اشکبار گفت: « از خدا میخواهم این جور زیارت آمدن همراه با خدمت را قسمت همه کند. اینجا درمانگاه بین راهی است. کار فشرده و سخت است و ممکن است موفق نشوم از نزدیک به زیارت امام حسین بروم. اما خیالم راحت است اگر حرم را ندیدم غمگین نمیشوم چون امام حسین مرا دیده است و همین برای تمام زندگی ام کافی است.
خبرنگار: ملیحه زنگانه