به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری سلامت به نقل از العالم،از اولین لحظه انفجار بندر بیروت، جبهه بندی هایی همراه با اقدامات تحریک آمیز و برنامه ریزی شده آغاز شد؛ جبهه بندی ها و اقداماتی که دارای رنگ و بوی مذهبی بود و قهرمانان داخلی و خارجی شناخته شده ای داشت. آوار برداری از ویرانه ها و اعزام مهمانان عرب ، منطقه و بین المللی به لبنان آغاز شد، برخی به منظور کمک رسانی ، برخی برای تحمیل شرایط خود و برخی دیگر نیز فقط برای ابراز وجود و نه بیشتر عازم لبنان شدند.
عده ای نیز درلبنان خود را برای اجرای ماموریت های محوله ؛ یعنی طرح "فتنه" آماده می کردند. در این میان نیز، برخی شبکه های لبنانی، سم پاشی خود را درفضایی که بیشتر از نیترات آمونیوم ، به نفرت افکنی آلوده شده بود، آغاز کردند.
سه، چهار روز پس از انفجار بیروت ، مرحله دوم فتنه آغاز شد، برخلاف بیشتر جوانان لبنانی که برای کمک به آوار برداری به خیابان ها آمده بودند، برخی گروه ها برای تظاهرات علیه دولتی به خیابانها آمدند که هیچ نقشی درفسادی که از زمان توافق طائف به وجود آمده و وضع را به انفجار مهیب بندر بیروت کشاند، نداشته است.
نتیجه این تظاهرات نیز شهادت توفیق الدویهی یکی از سربازان ارتش لبنان بود. چگونه، چرا و کجا؟ مهم نیست . مهم این است که طرح فتنه بر طبق برنامه در حال انجام است و فقط به اینجا ختم نشد.
مرحله دیگر فتنه که اجرایی شد آویختن چوبه های دار به مجسمه های سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله و نبیه بری رئیس پارلمان لبنان بود. در اینجا هیچ دلیلی برای دفاع از آن دو وجود ندارد زیرا آنها به کمک کسی نیاز ندارند زیرا حساب این دو پاک است، مهم اهداف پشت پرده این اقدام است که بر اساس تمامی ارزیابی های علمی، روانشناختی ، جامعه شناسی، جامعه شناسی سیاسی و حتی طبق نظر عامه مردم، همه این اقدامات فقط و فقط برای فتنه انگیزی بوده است.
در چنین شرایطی که قطعات پازل فتنه تکمیل شده بود، یکی از سردمداران فتنه که رهبر یکی از احزاب معروف لبنان که برای همه شناخته شده است به عنوان یک شبه نظامی و با لباس واعظان و ملی گرایان از راه رسید اما لبنانی هایی که حافظه قوی دارند می دانند حضور این فرد یعنی فتنه.
در راستای حفظ امانتداری سیاسی باید گفت بیشتر گروه های لبنانی حتی مخالفان با نیروهای مقاومت، جرات حرکت در مسیر فتنه را ندارند اما برخی این جسارت را به خود می دهند زیرا برای صلح و همزیستی و ملی گرایی اهمیتی قائل نبوده و به دنبال خون ریزی و تفرقه افکنی هستند.
مساله مورد توجه دیگر خوشحالی اسرائیل از این حوادث بود که به تنهایی بیانگرپیشینه آن است. برخی در رژیم صهیونیستی از دیدن صحنه چوبه های دار ابراز خوشحالی کردند ، برخی نیز در داخل لبنان برای به بار نشستن تلاش هایشان جهت کینه پراکنی و نفرت افکنی میان برخی لبنانی ها خوشحال شدند.
با توجه به مسائل پیشین باید بر نکته ی بسیار مهمی تاکید کرد .
همه مردم لبنان باید هوشیار بوده و از کشیده شدن به مباحث اختلاف انگیز و درگیری دوری کنند. افرادی که پشت این طرح ها هستند محدودند که منافع شخصی و نه ملی ;آنان را وادار به چنین اقداماتی می کند که نباید بیش از حد به آنها اهمیت داد و وارد بازی اشان شد .
همه رهبران حزبی، مذهبی و اجتماعی لبنان باید برای گفت وگو و نجات باقیمانده لبنان و بستن راه برای تلاش هایی که کشور را به درگیری می کشاند ،تلاش کنند.
باید دسته بندی افراد مشخص شود که چه کسانی دنبال خون ریزی بوده و چه کسانی در صدد نجات کشور هستند.
باید قدرتی روی کار بیاید تا همه گروه های طرفدار وحدت لبنان و همزیستی و صلح را گرد آورد و برگزاری یک کنفرانس ملی با حضور همه گروههای مخالف با خون ریزی و خشونت و توافق بر نقشه راه و تعیین روشهایی برای برای حفظ کشور نیز خالی از لطف نیست.
همه باید از ارتش لبنان حمایت کنند زیرا تنها نهادی است که همه لبنانی ها را با گروه ها و وابستگی های مختلف گردهم می آورد و آسیب رساندن به آن تهدیدی برای آخرین پناه صلح داخلی در لبنان است .
تلاش برای فتنه انگیزی در این کشور کاملا مشخص شده، کسانی که در صدد تفرقه افکنی هستند نمی دانند خودشان پیش از دیگران در آن می سوزند زیرا ضعیف تر از آن هستند که بتوانند تبعات ان را تحمل کنند.
مردم لبنان نیزساده لوح نیستند و حافظه قوی دارند زیرا به خوبی کسانی را که برای حمایت لبنان خون می دهند و کسانی را که برای حفظ منافع خود از این خون ها بهره بردای می کنند را به خوبی می شناسند.