گزارش: پرستو خلعتبری
تاریخ انتشار: ۶ آبان ۱۳۹۹ - ۰۸:۵۸
به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر خبرگزاری سلامت، سیوسومین جشنواره فیلمهای کودک و نوجوان و چهارمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان هفته گذشته به کار خود پایان داد. این جشنواره که برای اولین بار در کشور به صورت برخط در کنار اکران محدود برخی فیلمها برگزار شد، تجربه تازهای در عصه هنر و سینما بود. در این گزارش به بررسی آنچه در این دو رویداد هنری گذشت، میپردازیم. از نکات حائز اهمیت در این این دوره برگزاری چهارمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان بود. المپیادی که در خلال آن نوجوانان در دو بخش فیلم و ایده آثار خود را ارسال کردند، پس از بازبینی توسط هیات داوران تعدادی اثر به دلیل مطابقت با قوانین برای حضور در بخش پرورش ایده انتخاب شدند. نوجوانان در هشت گروه، هشت نفره در طی پنج روز با مربیان خود تمرین کردند و از هر گروه یک ایده به مرحله نهایی راه پیدا کرد. لزوم گسترش زیرساختها و استفاده از تجربیات المپیاد در دیگر عرصهها المپیاد فیلمسازی از چند منظر قابل بررسی است. فراهم شدن بستری برای ظهور و بروز استعدادها و یا ایجاد امکانی برای محک زدن خود، فرصت خوبی است که این رویداد هنری پیشروی نوجوانان قرار داده است. از طرفی برگزاری برخط هم کمک کرد تا نوجوانان از سراسر ایران بدون نیاز به حضور در اصفهان و تحمل مشکلات سفر در کارگاهها شرکت کنند و فرصت تعامل با فیلمسازان مطرح را داشته باشند. این خود دستآورد مهمی است که میتوان آن را به حوزههای دیگر هم تعمیم داد. البته ناگفته نماند که این روش مشکلاتی را هم در پی داشت. در یکی از کارگاهها دو نفر نوجوانان به دلیل مشکلات زیرساختی و کندی سرعت اینترنت نتوانستند، آنطور که باید از کارگاه بهرهمند شوند، اما شاید برگزاری رویدادهایی از این دست منجر به ایجاد احساس نیاز در دستاندرکاران شود. احساس نیاز به یک فناوری، محصول و یا خدمات است که زمینه دستیابی به آن را فراهم میکند. برگزاری کارگاههای برخط هم میتواند احساس نیاز به زیرساختهای قدرتمند و کارآمد را در مردم ایجاد کند و به واسطه آن مطالبه شکل بگیرد. تلاش مسئولین برای پاسخ به این مطالبه منجر به دستیابی به آن فناوری و یا خدمات میشود.
کورسوی امیدی برای نوجوانان علاقمند به فیلمسازی نوجوان گروه سنی است که میان بزرگسالی و کودکی قرار دارد. معمولا کودک و جوان بیشتر مورد توجه قرار میگیرند و فیلمسازان هم چندان علاقمند به مسائل نوجوانان نیستند. در حالی که این گروه سنی به دلیل گذار از کودکی درک بهتری از مسائل دارند و فاصلهای که با جوانی دارند، فرصت خوبی برای کشف استعداد و مهارتآموزی است. پس پرورش این گروه میتواند کمک شایانی به داشتن جامعهای سالم در آینده، کند. از طرفی شرایط اقتصادی و بحرانهایی که جامعه ما در حال دست و پنجه نرم کردن با آن است، باعث شده تا هنر اولویت مردم نباشد. در این شرایط اگر یک نوجوان آرزوی فیلمساز شدن و ورود به عرصه هنر را داشته باشد، چندان مورد استقبال قرار نمیگیرد. وجود المپیاد فیلمسازی که بدون نیاز به صرف هزینههای بسیار شرایطی فراهم میکند تا نوجوانان استعداد خود در عرصه هنر را محک بزنند، کورسوی امیدی برای آن نوجوان علاقمند است. فیلمسازان حرفهای باید رویدادهای هنری را رصد کنند از طرفی المپیاد میتواند فرصتی برای فیلمسازان حرفهای باشد تا با نگاه این نسل و سلایق آنها آشنا شوند. شرط مخاطبپسند بودن فیلمی که برای کودک و نوجوان ساخته میشود، تطابق آن با سلایق کودک و نوجوان است. پس لزوم آشنایی فیلمساز با مختصات فکری مخاطب امر بسیار مهمی است. همچنین گاهی از میان ایدههای به ظاهر سطحی یک نوجوان میتوان به شاهکارهای هنری و سینمایی رسید و این به هوشمندی فیلمساز ارتباط دارد. شاید بهتر باشد که فیلمسازان حرفهای ما این رویداد را رصد کنند و موشکافانهتر به ایدهها توجه داشته باشند. البته بخشی از این هم برعهده دستاندرکاران برگزاری المپیاد است که بستری برای بهره بردن فیلمسازان حرفهای(جز مربیهای حاضر) فراهم کنند و آنها را ترغیب کنند تا این رویداد را دنبال نمایند. جای خالی رسانههای مدعی فرهنگ نکتهای که در این دوره چه در المپیاد و چه در جشنواره به چشمآمد و آزاردهنده بود، جای خالی رسانههای مدعی فرهنگی بود که با بیاعتنایی از کنار یکی از مهمترین رویدادهای هنری کشور گذشتند. رسانههایی که اسم فرهنگ را یدک میکشند اما دستآوردی به جز کپیبرداری از ستادهای خبری و روابطعمومیها ندارند. درست است که امسال جشنواره برخط برگزار شد و به دلیل حفظ فاصلهگذاری اجتماعی دعوت گستردهای از اصحاب رسانه به عمل نیامد اما این به معنی بایکوت خبری جشنواره نیست. رسانه باید ماهیت مستقل داشته باشد و از نگاه خود به مسائل نگاه کنند، نه اینکه صرفا به محلی برای بازنشر اخبار تولیدی روابطعمومیها بدل شود. رسانههایی که مدعی داشتن نگاه تحلیلی و تخصصی به مقوله فرهنگ و هنر هستند، باید بیش از پیش رویدادهای هنری را موشکافی کنند. البته موشکافی نگاه نقادانه به مفهوم تخریب آن رویداد نیست، بلکه باید نقاط ضعف و قدرت را در کنار هم ببینند و از دید ژورنالیستی خود راهکار ارائه دهند. رسانههایی که لیست بلند بالایی از خبرنگاران آنها در جشنواره ثبتنام کردند اما کم و بیش خروجی قابل قبولی از آنها در فضای رسانهای کشور دیدیم. رسانههای دیداری و شنیداری کمی وضعیت بهتری داشتند اما خروجی منتشر شده توسط آنها به گونهای نبود که مخاطب کودک و نوجوان جذب این رویداد شود. اگر خواستار رونق سینمای کودک و نوجوان هستیم، باید از مسائل کوچک تحول را آغاز کنیم. زمانی که رسانه تخصصی فرهنگ و هنر ما از پوشش رسانهای بزرگترین رویداد هنری حوزه کودک و نوجوان به بازنشر اخبار روابطعمونی بسنده میکند، چطور میتوان از فیلمسازان خواست که به سینمای کودک بپردازند.
لزوم فراهم کردن بستری برای حضور تعداد بیشتری از نوجوانان در المپیاد فیلمسازی مساله دیگر که باید به آن پرداخت بحث استمرار جشنواره و المپیاد در طول سال است که برگزار کنندگان این رویدادها و مسئولین عرصه فرهنگ باید به آن توجه کنند. صرف کشف استعداد، بدون توجه به پرورش آن یا طرح ایده بدون حمایت از تولید کاری بیهوده است. از طرفی در دنیایی که کودک و نوجوان امروز با جدیدترین تولیدات فیلم، سریال و انیمیشن دنیا تنها چند کلیک فاصله دارد، باید استمرار ارتباط او با سینمای کودک ایرانی را حفظ کرد. شاید فضای برخط بتواند این بستر را فراهم کند. بحث به تولید رساندن ایدههای مطرح شده در المپیاد نوجوانان هم امر بسیار مهمی است.از طرفی اگر شرایط فراهم شود تا در دورههای آتی با استفاده از بستر فضای برخط تعداد بیشتری از نوجوانان بتوانند از این امکان بهرهمند شوند، اتفاق خوبی است. اولویت پلتفرمها باید تولیدات داخلی باشد اتفاق دیگری که در این دوره رخ داد، حضور پررنگ پلتفرمها بود. در کنار مشکلاتی که گاهی از نظر اتصال و برقراری ارتباط به وجود آمد، این اتفاق فرصتی شد تا تولیدات ایران در سینمای کودک و نوجوان، سهم بیشتری در این پلتفرمها داشته باشند. امیدواریم این رویداد بستری شود تا پلتفرمها فیلمها و تولیدات ایرانی را در اولویت قرار دهند تا فیلمسازان هم انگیزه تولید بیشتر داشته باشند. برخلاف تصور فعلی که هنر و کالای فرهنگی هر روز بیش از پیش به گوشه رانده میشود اما بسیاری از مشکلات اجتماعی را میتوان از منظر هنر حل کرد. از طرفی ضمن ایجاد نیاز در مخاطب و فراهم شدن فرصت مطالبه شاید قانونگذار و نهادهای اجرایی و نظارتی هم به مساله کپیرایت یا حق نشر توجه بیشتری داشته باشند. با همه این احوالات دفتر سیوسومین جشنواره فیلمهای کودک و نوجوان و چهارمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان هم بسته شد اما امیدواریم که شور و شعفی که نوجوان برنده مدال طلا با شنیدن نامش داشت، ادامهدار باشد و کودکان و نوجوانان این سرزمین همیشه لبخند به لب داشته و دور از مشکلات به پرورش استعدادهای خود بپردازند. سینمای کودک نیز دوران باشکوهتری از آنچه در دهه هفتاد داشت را تجربه کند. این مهم نیازمند حضور جوانان علاقمند به فیلمسازی در حوزه کودک و نوجوان در کنار پیشکسوتانی چون ایرج طهماسب، مرضیه برومند، رسول صدرعاملی و غیره است. آنچه که برگزار کنندگان این جشنواره، رسانهها و مدیران فرهنگی باید بعد از این در دستور کار قرار دهند، بررسی نقاط قوت و ضعف و برنامهریزی هدفدار برای بهره بردن از این رویداد در پررونق شدن سینمای کودک و نوجوان است. امیدواریم که نتیجه رویدادهایی از این دست را در جلب نظر مخاطب به سینمای کودک و نوجوان ببینیم و رویدادهای هنری ما صرفا به مجموعهای از جشنوارههای بیهوده و بدون بازخورد مناسب تبدیل نشوند.