تمرکز هنگام مطالعه
تمرکز(
Focusing)، در لغت، به معنی تراکم، فشردگی مجموعه و چکیده و در اصطلاح، یعنی حفظ و نگه داری توجه و تمرکز حواس روی موضوعی معین بدون تمرکز، حواس یادگیری، مثمرثمر نخواهند بود. همه افراد، توانایی تمرکز دارند؛ چون تمرکز، امری نسبی است و کسی نمی تواند ادعا کند که کاملاً حواس پرت است و یا همیشه تمرکز حواس دارد. ذهن شما، همواره می خواهد درگیر و مشغول باشد؛ بنابراین، اگر آن چه اکنون انجام می دهید، در شما درگیری و مشغولیت ذهنی ایجاد کند، فکر شما دیگر احساس نمی کند که جای دیگری برود و در آن جا درگیر شود؛ اما اگر در انجام این کار، درگیری ذهنی ایجاد نشود، ذهن شما شتابان به جایی می رود تا خود را در آن جا مشغول کند و این، همان حواس پرتی است. بدیهیست که مطالعه و درس خواندن هنگامی که تمرکز نداریم ، مثل میخ به سنگ کوبیدن است، بازدهی به حداقل خود میرسد!پیش می آید که در حال مطالعه ی یک کتاب هستیم و ناگهان به خودمان می آِییم و متوجه میشویم که از چند صفحه ی اخیر هیچ چیز نفهمیده ایم و بدون اینکه انتخاب کنیم،حواسمان کاملا جای دیگری رفنه بود.
عوامل نداشتن تمرکز هنگام مطالعه
عوامل بیرونی و درونی باعث ایجاد حواسپرتی در فرد میشود و نهایتا تمرکز او را از بین میبرد. عوامل داخلی و بیرونی بر این عدم تمرکز تاثیر دارد. عوامل بیرونی میتواند مطالعه در محیط های شلوغ و پر سرو صدا باشد. عوامل درونی، چیزهایی مثل داشتن خشم ، نگرانی ، عصبانیت ، خستگی ، خواب آلودگی میباشد. در این میان ، کنترل عوامل بیرونی به مراتب راحت تر از کنترل عوامل درونی ست.
راه کارهایی برای افزایش تمرکز هنگام مطالعه و درس خواندن
- بیشتر افراد گمان می کنند که تمرکز ، یک امر ذاتی و تغییر آن ناممکن است؛ در حالی که تمرکز، یک امر اکتسابی است و باید هر روز پرورش و جهت داده شود و هر کس، با هوش عادی خود، می تواند به آن دست یابد؛ پس گفتن این جمله که «من ذاتا آدم حواس پرتی هستم»، کاملاً غلط است و همین ذهنیت نادرست، باعث می شود تا انسان نتواند از تمرکزی عالی برخوردار شود.
- برای مطالعه مناسب و داشتن تمرکز باید قبل از شروع درس خواندن استراحت و خواب مناسب داشته باشید.
- مکانی که برای مطالعه انتخاب میکنید ، باید جایی باشد که دوستش داشته باشید و در آن احساس امنیت کنید. آن مکان باید ساکت باشد و نور کافی برای مطالعه داشته باشد.
- ابتدا کمی از زمانتان را به یادداشت افکار مزاحم و تفکر در مورد آنها اختصاص دهید. علت اینکه خیلی از این افکار هنگام مطالعه به ذهن خطور می کند این است که فرصت تفکر بر روی آنها نداشته اید و این افکار در ذهن بصورت غیر طبقه بندی و نامنظم باقیمانده اند. یکبار برای همیشه به آنها فکر کنید و آنها را کنار بگذارید. یکی از کارهای بسیار مفید برای افزایش تمرکز، نوشتن هنگام خواندن است، یعنی وقتی دارید موضوعی را میخوانید، کلمات مهم و بخشهایی که احساس میکنید باید به خاطر بسپارید را بنویسید.این نوشته لازم نیست، تمیز و مرتب باشد و یا مثل یک خلاصهنویسی باشد؛ صرفاً نوشتن به خاطر درگیر کردن بخشی از نیمکرهی راست مغز، میزان تمرکزتان را افزایش میدهد.
- همانطور که میدانید، هر بخش از مغز انسان، مخصوص انجام فعالیتی خاص است، مثلاً بخشی مربوط به شنوایی، بخشی مربوط به بینایی، بخشی مربوط به لامسه و… از نظر مساحت، بخشی از مغز که مربوط به شنوایی است، از بقیهی بخشها بیشتر است. از این رو، برای افزایش تمرکز، به این صورت عمل کنید. چشمهایتان را ببندید و فقط بشنوید؛ سعی کنید، 3 صدای متفاوت را در اطرافتان تشخیص دهید. گاهی باید چند دقیقه صبر کنید. با این کار، الکتریسیتهی ساکن موجود در اعصاب شنوایی، تخلیه میشوند و وقتی چشمهایتان را باز میکنید و مطالعه را ادامه میدهید، متوجه خواهید شد که میزان تمرکزتان چندین برابر شده است. اگر میزان حواسپرتیتان زیاد است، هیچ اشکالی ندارد که هنگام مطالعه، چندین بار این کار را انجام دهید یعنی به محض احساس حواسپرتی، این تمرین را انجام دهید. در رختخواب مطالعه نکنید. به عبارت دیگر در محلی غیر از مکان استراحتتان مطالعه نمائید.
- مطالعه روزانه را از مباحثی که کمتر به آنها علاقه دارید آغاز کنید.
- برای تمرکز و فرار از افکار خیال پردازنه، از روش تند خوانی استفاده کنید. هرچند که با اینکار برمبحث،100درصد مسلط نمی شوید ولی برای تمرکزبسیار عالیست. اگر دیدید مغز شروع به خیال پردازی میکند،با صدای بلند درس بخوانید. این تنها راه برگشت سریع به تمرکز است.
- هر چهل و پنج دقیقه یکبار برای ایجاد تمرکز از جایتان بلند شوید،کمی راه بروید و حرکات کششی انجام دهید و دوباره به درس خواندن و مطالعه ادامه دهید.
یادتان نرود که اگر شرایط مکانی تان آن چیزی که مطلوب شماست،نبود،با کنترل فکر و قدرت مغز آن را بپذیرید و با خودتان بگویید “فعلا وضعیت من این است و باید خودم را با شرایط تطبیق دهم”. برای ایجاد تمرکز ، از تصحیح عوامل درونی شروع کنید و خواهید دید که چطور عوامل بیرونی بی اهمیت میشوند.