در روزگاری که ارتباطات جمعی، تکنولوژی، علم و روابط عمومی به همراه زیر مجموعه هایش روز به روز در حال توسعه و گسترش می باشد، باید اخلاقیات و نوع دیدگاهها هم به کمک از آنها به همراه اصول و قواعد علمی گسترش روزافزونی یابد.
لذا درک و بیشن آدم ها نیز روز به روز بالا رفته و باید اثرگذارترین امورات نیز هرلحظه بطور چشم گیر شکل بگیرد. در سایه پیشرفت این تکنولوژی، بشر از چندین سال پیش صاحب چهارچرخی به نام "ماشین" شده است.
با اینکه اکثر کارهای روزمره را آسان تر کرده ولی برخی اوقات در سایه بی توجهی های بشر خسارت های جبران ناپذیری را برای جوامع بشری وارد کرده است.
دیگر انسان ها زودتر به مقصد می رسند، آسایش افراد چند برابر شده است و همچنین خوشحالی آنها را جهت دسترسی به رفاه و امکانات رقم زده است.
اگر نگاهی جامع به این رفت و آمدها در کشورمان با این وسیله چهارچرخ بیاندازیم، آن وقت موضوع فرق کرده و باید با توجه به شرایط زمانی و مکانی روابط عمومی و نوع رفتار رانندگان و حتی مسافران را مورد ارزیابی قرار دهیم به این سوال برمی خوریم که؛ آیا فهم و شعور ما به اندازه تکنولوژی علم پیشرفت کرده است؟ یا با همان فهم سنتی بر تکنولوژی ماشین تکیه کرده ایم؟ آیا فهم و شعور ما به همان اندازه پیشرفت تکنولوژی ماشین پیشرفته شده است که شیوه استفاده صحیح آن را بدانیم؟ یا فقط فهم ما در انتخاب و خرید نوع ماشین به ظاهر پیشرفته خلاصه شده است؟ باید کمی تفکر کنیم.
دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که شرایط جوی و مکانی بر روحیات و خلقیات انسان ها تاثیر بسزایی دارد، پس با توجه به شرایط، آیا ما وابسته به این شرایط باشیم و بگوییم که این است و جز این نیست و یا خیر می توانیم بر این مسئله فایق آییم و اخلاقیات را سرلوحه وضع موجود جلو ببریم؟!
مسلما این حرف عاقلانه ای است که باید اخلاقیات در همه موضوعات در همه موضوعات و قوانین حرف اول را بزند و سرلوحه تمام ویژگی های انسان گردد. جامعه به عنوان یک خانواده بزرگ تلقی می شود، هرچقدر منزلت اجتماعی و جایگاهمان را بشناسیم بهتر به نوع و طرز برخورد با سایر سلیقه ها پی میبریم و سطح فهم و شعورمان بالا می رود تا کسی از دست کارهایمان ناراضی نباشد. اگر دقت کرده باشید زمانی که مهمانی وارد خانواده ما می شود و یا ما به خانه کسی مهمان می رویم تشریفات ورود و خروج در وهله اول شروع می شود و چنان احترامی به افراد می گذاریم که در ذهن طرفین ماندگار می شود.
ای کاش این رفتارها در زمان رفت و آمدهای خیابانی و بخصوص در رانندگی ادامه دار باشد و چه بهتر که رعایت حق تقدم و احترام به قانون و رعایت نظم را در همه جا و هر زمانی سرلوحه رفتار خود قرار دهیم. پس بهتر است که اصول انسانیت را فراموش نکنیم و ادب و شخصیت خود را با بروز برخی رفتارها در جامعه نشان دهیم هرچند که گفته اند یک دست صدا ندارد ولی نباید از این نکته هم غافل بود که یک دست می تواند با یک اشاره فتنه ها را بخواباند و افراد را از خواب غفلت بیدار کند.
خلاصه، با بالا رفتن فهم افراد و با شکستن غرور بی جا در اغلب اوقات کلیه اعمال درست خواهد شد. درست است که همگی عقل داریم اما نباید فراموش کرد که همین عقل خود تشنه محبت و انسانیت و احترام به یکدیگر است به امید روزی که همگی در رفتار و اعمال خود تجدید نظر کنیم.
نویسندگان: مهندس محمد زریفی – مهندس ویدا محمدیان سقین سرا