کد خبر: چهارمين-نامه-سرگشاده-دبير-كل-خانه-پرست
۱۵ اسفند ۱۳۹۵، ۱۵:۵۴

دبیر کل خانه پرستار در چهارمین نامه سرگشاده به ریاست محترم جمهوری خواستار توجه به مسائل و مشکلات مبتلا به جامعه پرستاری کشور شد.

به گزارش خبرگزاري سلامت به نقل از  سازمان نظام پرستاری ، متن کامل نامه به شرح زیر می باشد: 

 

جناب آقاي دكتر روحاني رئيس محترم جمهوري اسلامي ايران

با عرض سلام و تحيات

برخورداري از سلامتي جز حقوق مردم  و تأمين سلامت جامعه يك تكليف حاكميتي است. بدون شك پرستاران به عنوان گروهي كه با تلاش هاي شبانه روزي بيشترين خدمات بهداشتي و درماني را به مردم عزيز ارايه مي نمايند و بي شك موثرترين گروه در عرصه نظام سلامت محسوب مي شوند. ليكن عليرغم تمامي تلاش هاي ممكن و صرف بالاترين وقت براي بيماران باز هم مردم از دريافت حداقل خدمات پرستاري محروم و گاهاً به همين دليل دچار خسارات جبران ناپذير مي شوند. مسلماً تأثير زيان هاي واقعي ناشي از اين امر در افكار عمومي باعث بي اعتمادي هرچه بيشتر به سيستم بهداشتي درماني خواهد شد لذا بهتر است در فضاي تخصصي در اين مورد بحث و مداقه صورت پذيرد. از طرفي عليرغم تمامي سعي و تلاش گروه پرستاري و تحمل فشارهاي سنگين ناشي از كار و اضافه كار اجباري، فرسايش روحي و جسمي ناشي از كار سخت و زيان آور پرستاري و به دنبال آن مستهلك شدن زود هنگام پرستاران، بازهم دريافت كنندگان خدمت از حداقل خدمات پرستاري محرومند! آيا از خود پرسيده ايد چرا؟

بدون شك علت را بايستي در نحوه برنامه ريزي ها، تصميم گيري ها، سياست گذاري ها و نگرش مسئولين مربوطه در حوزه سلامت جستجو كرد كه در حقيقت نتوانسته اند و يا نخواسته اند ساز و كاري فراهم نمايند تا مردم عزيز از خدمات كافي و ايمن پرستاري برخوردار شوند.

جامعه پرستاري كشور و بخش عظيمي از مردم به اميد تحقق شعار دولت تدبير و اميد در خصوص بهداشت و درمان و تحول در سلامت پاي صندوق هاي راي رفتند و زماني اميدوارتر شدند كه بعد از شكل گيري دولت، حضرتعالي سلامت را به عنوان اولويت اول اعلام فرموديد و پيرو آن طرحي موسوم به « تحول نظام سلامت » البته بدون مشورت با صاحب نظران بهداشت و درمان، اقتصاد بهداشت، مديريت و صاحبان فرآيند و با زمينه كارشناسي بسيار ضعيف و صرفاً با پشتيباني قوي مالي و با تخصيص هزاران ميليارد تومان از محل هدفمند كردن يارانه، ارزش افزوده و ساير منابع به سرعت در دولت مصوب و توسط وزير محترم بهداشت ابلاغ و با عجله و بدون بستر سازي و به صورت غير قابل تصور و مرموزي شكل اجرايي به خود گرفت!!

مرحله اول و دوم اجرايي تا حدودي رضايت نسبي مردم را جلب نمود ولي هدف اصلي و پنهان طراحان در مرحله سوم بود كه تحت عنوان واقعي كردن تعرفه ها و به بهانه هاي واهي جمع كردن زير ميزي ها، كاهش پرداخت از جيب مردم و ... منابع هنگفتي از طرح تحول را به سمت گروهي قليل و خاص سوق داد در نتيجه  اين نحوه پرداخت باعث افزايش اختلاف در پرداخت بين گروه هاي پزشكي، پرستاري و پيرا پزشكي تا 100 برابر شد به نحوي كه در آمد پزشكان به چند ده و حتي چند صد ميليون تومان در ماه رسيد. پديده اي كه در دنيا بي سابقه است و مي تواند به ثبت جهاني برسد و مدال شوم افتخارش را هم بايستي به طراحان اين طرح داد كه توانستند با زيركي ركوردي عجيب و بي سابقه را در بحث اختلاف طبقاتي در پرداخت ها در دنيا ايجاد نمايند!!

پرداخت هاي نجومي به گروهي خاص باعث عميق تر شدن شكاف طبقاتي در نظام سلامت و حتي جامعه شد. اين در حالي است كه كارگران و حتي پرستاران در بخش خصوصي با حداقل حقوق قانون كار امرار معاش مي كنند و درهمان منطقه محرومي كه يك متخصص چند صد ميليون تومان دريافت مي نمايد بسياري از كارگران، كارمندان و اهالي محتاج چند صد هزار تومان و گاهاً چند ده هزار تومان براي گذران زندگيشان هستند!! اين موضوع را با كدام عدالت اجتماعي تعبير مي كنيد؟!

آقاي رئيس جمهور!

آنهايي كه دغدغه مردم و نظام سلامت را دارند و دلسوزاني كه وضع نابسامان امروز  طرح تحول را پيش بيني مي كردند از همان ابتدا هشدارهاي لازم را داده و زنگ خطر را به صدا در آوردند تا شايد مسئولين و دولت مردان نسبت به اين خطر حساس شوند ولي متاسفانه به جاي توجه به افراد و گروه هايي كه نقدي دلسوزانه داشتند با صرف بخشي از همين منابع براي تبليغات غير واقعي، سانسور و بدون توجه به سيل اعتراضات سراسري به بيراهه پيمايي اين طرح نافرجام ادامه دادند.

مع الوصف امروز قاطبه جامعه بزرگ پرستاري كشور به عنوان گروهي كه بيشترين خدمات بهداشتي را به مردم عزيز ارائه مي نمايد و سنگيني بار سلامت را بر دوش مي كشد، از عملكرد وزارت بهداشت در حوزه پرستاري به

شدت ناراضي بوده ،اين نارضايتي به شكل هاي مختلف بروز و ظهور مي نمايد. آنچه كه باعث زمين گير شدن پرستاري شده بيشتر موانع خدمتي است كه علي رغم همه تلاش هاي كاركنان پرستاري بازهم مردم از حداقل مراقبت هاي پرستاري محروم مانده اند و دليل اصلي اين مشكلات عدم توجه مسئولين بيمارستان ها، دانشگاه هاي علوم پزشكي و وزارت بهداشت و درمان است كه در عرض 5/3 سال گذشته نه تنها عزمي براي رفع موانع خدمتي جامعه پرستاري نداشته بلكه با طرح هاي پرستار ستيز باعث تضعيف و تحقير پرستاري كشور شده اند و لذا در ذهن و خاطره پرستاري اين بازه زماني به عنوان دوران سياه پرستاري ثبت شده است.

آري دوران استبداد سياه براي پرستاري در وزارت بهداشت دولت يازدهم رقم خورد، برخوردهايي كه با پرستاري شد طي 30 سال گذشته بي سابقه بود، از احضار فعالين  صنفي به سيستم هاي امنيتي، تا فشارهاي حراستي گرفته و رد صلاحيت هاي فعالين صنفي به صورت بي سابقه در انتخابات صنفي پرستاران، تعليق از كار، تهديد به شكل هاي مختلف و برخوردهاي حذفي و سلبي محصول نگاه قلدرمآبانه وزارت بهداشت با پرستاري و پرستاران مظلوم كشور در دولت يازدهم بود. تفكري كه  در برخورد ناشايست وزير بهداشت با فرماندار بدره خود را نشان داد، طي 4 سال گذشته و به صورت پنهان و آشكار بر نظام بهداشت و درمان كشور سايه افكنده است ولي پرستاران مظلوم تحمل كردند و دم بر نياوردند، ليكن جامعه پرستاري كشور به هيچ عنوان اين دوران سياه را فراموش نخواهد كرد.

در ادامه پرستاران كشور ضمن يأس و نا اميدي از حل مشكلاتشان توسط مسئولين وزارت بهداشت شروع به انعكاس مشكلات به ساير نهادها، دستگاه ها و سيستم ها نمودند از جمله بخش هايي از نهاد رياست جمهوري، سازمان مديريت، معاون اول رئيس جمهور و حتي حضرتعالي؛ تا شايد گره اي از مصائب پرستاري باز شود ولي افسوس از حتي يك جواب مثبت!!

نه تنها به مكاتبات توجهي نشد كه هيچ بلكه بنا به عرف سنوات گذشته جامعه پرستاري كشور انتظار داشتند افتخار ديدار رئيس جمهورشان در مراسم ساليانه روز پرستار را داشته باشند ولي عليرغم چشم انتظاري 4 ساله پرستاري كشور و پيگيري هاي نظام پرستاري و در حاليكه آخرين سال روز پرستار در اين دولت بود بازهم توفيق ديدار با حضرتعالي حاصل نشد. نمي دانم چرا؟ آيا زحمات و خدمات گسترده پرستاران توسط حضرتعالي ديده نشد؟ يا اين كه خدمات پرستاران آنقدر در اولويت نبود كه ديده شود؟ و يا شايد همان تفكر و قدرت

مطلقه بر وزارت بهداشت و درمان مانع شد! يا شايد همان گروه قليل 5 درصدي كه با در دست داشتن قدرت به نحوي منابع ثروت در نظام سلامت را نيز به دست گرفته و با اين ابزار مفسده خيز و با لابي هاي مختلف خود را بر نظام سلامت تحميل نموده اند موجب چنين امري شدند.

حال آنكه اين ها فقط 5% از جمعيت بزرگ بهداشت و درمان و ذره اي كوچك از مردم هستند كه منابع كثيري از بيت المال در دولت تدبير و اميد به جيبشان سرازير شده است. شايد بهتر باشد بدانيد در تمام دنيا پرستاران به عنوان قشري فرهيخته شأني متناسب با پزشكان دارند.

اينجا اين سوال در ذهن متبادر ميگردد كه آيا خانواده بزرگ پرستاري كشور جزو رعاياي تحت سرپرستي دولت نيستند كه ارزش يك ديدار را نداشته باشند؟!

لازم به ذكر است اين چهارمين نامه سرگشاده خانه پرستار به عنوان نماينده بخشي از پرستاران كشور به حضرتعالي است كه محتوي مكاتبات مورد تأييد قاطبه جامعه پرستاري كشور نيز مي باشد اولين نامه تهيه شده براي جنابعالي در فرصتي كوتاه مورد تأييد 24 هزار پرستار قرار گرفت ولي دريغ از بذل توجه!

جناب آقاي دكتر روحاني

به بهانه كمبود كادر پرستاري اقدام به دو برابر كردن ظرفيت دانشكده هاي پرستاري، طرح شبهه بر انگيز تربيت پرستار بيمارستاني و تربيت كمك پرستار و در آخرين اقدام طرح محدود كننده صلاحيت حرفه اي پرستاران توسط سيستم دولتي و پزشكان نمودند. در حاليكه هزاران نفر پرستار فارغ التحصيل بيكار و صدها پرستار كه از سرمايه هاي اين كشور بودند مهاجرت كرده و گروهي از پرستاران خانه نشين و تعدادي ديگر در ساير مشاغل و آنهايي هم كه ناچاراً شاغلند بيش از 98% از شغلشان ناراضي اند.در حقيقت بايد گفت دليل كمبود نيروي پرستاري محدوديت هاي استخدام، ناكارآمدي وزارت بهداشت در جذب، حفظ و ابقاي نيروي انساني، شرايط سخت و كاهش جذابيت هاي حرفه اي است كه آن وزارت به ظاهر موفق! نتوانسته و يا نخواسته با اين همه منابع كثير به آن ورود نمايد و در جهت تامين سلامت واقعي مردم گام بردارد.

و در نتيجه گسيل هزاران ميليارد تومان كه مي توانست منشاء بسياري از تحولات اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي در كشور باشد، امروز شاهد معوقات يكساله، نارضايتي گسترده كاركنان بهداشت و درمان حتي پزشكان و ناكارآمدي طرح مزبور هستيم. جاي تأسف است كه مسئولين امر به جاي بكارگيري نظر كارشناسان براي بررسي

عملي اين بحران ايجاد شده بيشتر به دنبال كتمان حقيقت و معلول بوده و به جاي پرداختن به علت مشكلات، بيشتر به دنبال محل هاي پرداخت جديد به هر طريق ممكن مي باشند كه اين معوقات را كم نمايند. غافل از اينكه اين سونامي متوقف نمي شود و اينگونه پرداخت ها به مثابه مخدري است كه به جز ورشكستگي، خانمان سوزي و ويراني نظام هاي اقتصادي، اجتماعي كشور حاصل ديگري نخواهد داشت.

در نهايت معروض مي دارد جامعه پرستاري كشور جز دغدغه خدمت به مردم عزيز سوداي ديگري ندارد و خواسته اصلي گروه پرستاري برقراري عدالت همه جانبه، رفع تبعيض هاي فاحش و اجراي قوانين بر زمين مانده پرستاري است كه البته در ماه هاي پاياني دولت اميد زيادي نيز به حل مشكلاتشان نمي رود ليكن بر حسب وظيفه ذاتي و رسالت صنفي، مطلب را به استحضار عالي مي رسانم شايد مورد عنايت حضرتعالي قرار گيرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha