شادی مکی، طبنا(خبرگزاری سلامت): به پارک ورودی شهر سرپل ذهاب که میرسیم گوش تا گوش چادرهای هلال احمر و چادرهای شخصی متعلق به حادثهدیدگان را میبینی.به محض پیاده شدن از ماشین خیل افراد حادثه دیده دور و بر را پر میکنند. افراد زیادی به امید اینکه ما با خود چادر و تجهیزات زندگی آوردهایم به سراغمان میآیند. میفهمند خبرنگاریم سر درد و دلشان باز میشود.
میگویند تعداد چادرها کم است روزها گرم و سوزان و شبها سرد و جانفرساست.
اینجا نبود چادر و گازپیکنیکی مردم را به ستوه آورده است ، علاوه بر آن سرویس بهداشتی واقع در پارک آلوده است، ورودی آن با گل و لجن پوشیده شده داخل سرویسها نیز پر از زباله است. آب شهر به تازگی وصل شده است اما آلوده و غیرقابل استفاده است و نسبت به استفاده از آن هشدار داده شده و این مردم حادثه دیده از همین آب آلوده برای شست و شوی خود استفاده می کنند. آنها که تاب تحمل ندارند هم سعی میکنند به وسیله آبهای توزیع شده استحمام کنند.
یکی از زنان ساکن پارک می گوید اینجا ما به اندازه کافی چادر نداریم که برای عزیزانمان عزاداری کنیم من 4 عزیز رو از دست دادهام و هنوز عزاداری نکردهام.
مرد دیگری عکسی را به ما نشان میدهد و میگوید:چند روز پیش همسایه من برای خرید چادر اقدام کرده 100 تومان پول داده و در قبالش جعبهای گرفته که گفتند داخلش چادره اما وقتی درش رو باز کردیم داخلش تیوپ بود. پس ما کجا زندگی کنیم؟
کسی زبالهها را جمع نکرده است
مقابل پارک پر از زباله هایی است که جمع نشده و شهرداری هم به تقاضای مردم پاسخ نداده است.
اینجا مردم از عدم توزیع عادلانه چادر گلایه دارند. میگویند هرکس که زرنگ و چالاک باشد، چادر بیشتری گیرش می آید.
کمی که از پارک میگذریم به منطقه سهراه قصرشیرین میرسیم، خیابانی که بلوار وسط آن پر از چادر است و افرادی که بیخانمان شدهاند در یکی از کوچه ها چندین ساختمان فرو ریخته ، مردم محله قسم میخورند که زیر آوار دست نخورده این ساختمانها افرادی دفن شدهاند. موضوعی که به هلال احمر اطلاع داده و قرار شد سریعا به آن رسیدگی شود.
حقیقت آن است که مردم این مناطق در کسری از ثانیه زندگی خود را از دست دادهاند و به سوگ نشستند. خانههایشان بر سرشان آوار شد و از زندگیشان جز تلی از خاک نماند. آوارهایی که در برخی مناطق هنوز مورد توجه قرار نگرفتهاند و برخی مردم در میان همان آوارهای باقی مانده از زندگیشان لحظهها را سر میکنند. آنها با تمام سوگشان با دست های خالی و لرزان آوارها را به دنبال یافتن ردپایی از عزیزانشان جست وجو میکنند و در این بین نیروهای امداد ونجات نیز تلاش خود را انجام میدهند.
اگرچه به هرکس از مردم این دیار که میرسم، از کمکهای عاشقانه هموطنان سپاسگزار است اما همگی از یک نکته گلایه دارند و آنهم نبود عدالت در توزیع برخی مایحتاج به ویژه چادر است. آنها همچنان از نبود امکانات گرمایشی و بهداشتی و نیز نبود نیروهای امدادی در برخی مناطق گلایه دارند. آنها از من میخواهند که صدای بیفریادرسی آنها را به مسئولان برسانم. شاید بهتر باشد یکبار دیگر به دستورالعملهای مدیریت بحران نگاهی بیندازیم.
نظر شما