کد خبر: مرگ-نایژه-ها-در-اهواز
۲۶ بهمن ۱۳۹۵، ۹:۵۶

خبرگزاری سلامت: نگاه تک بعدی به آلودگی هوا در اهواز یعنی ندیدن آسیب های بهداشتی و روانی مخربی که اگر اکنون به انها توجه نکنیم مثل همیشه دیر خواهد شد.

 

به گزارش خبرنگار خبرگزاری سلامت، یک رکورد دیگر جهانی؛ اهواز یکی از الوده ترین شهرهای جهان بر اساس اعلام سازمان بهداشت جهانی است آن هم با داشتن ریزگردهایی که اندازه گیری آن از نهایت قدرت سنجش آنالایزرهای سازمان محیط زیست ایران بیشتر است.

مسئله آلودگی هوا در خوزستان و وجود ریزگردها در این منطقه مدام در رسانه های مختلف و توسط مردم و مسئولان تکرار می شود اما با نگاهی اجمالی به مطالب منتشر شده در این خصوص به نظر می رسد عمق فاجعه این منطقه هنوز به درستی تبیین نشده است.

انتشار این خبر که آب و برق و تلفن و اینترنت اهواز به دلیل شدت ریزگردها قطع شده است شاید برای افرادی که در این منطقه زندگی نمی کنند یک خبر صرفاً ناراحت کننده باشد، مسئله ای که برای حل آن کاری نمی توانند بکنند اما برای مردم این منطقه یک بحران همه جانبه محسوب می شود.

وقتی شدت آلایندگی ریزگردها بالا می رود و با هوای شرجی و نمناک منطقه مخلوط می شود بر روی ترانس های برق تأثیر گذاشته و به رسانه برق تبدیل می شود همین مسئله موجب بروز اتصال و جرقه در ترانس های برق می شود به نحوی که مسئولان برق منطقه مجبور به قطع برق می شوند.

با قطع برق به دلیل اینکه موتورهای آب نیز برقی هستند آب منطقه نیز قطع می شود. البته نباید نادیده گرفت که بیشتر مردم نتطقه در خانه های خود از تصفیه کننده های برقی برای تصفیه آب لوله گشی استفاده می کنند که با قطع برق این تصفیه کننده ها نیز از کار می افتد و قدر مسلم همین مسئله بر خطوط تلفن و اینترنت نیز که از برق استفاده می کنند تأثیر گذاشته موجب می شود ارتباط منطقه گسترده ای از کشور با خود و دیگر مناطق قطع شود.

حال تصور کنید وقتی ریزگردهایی به این حد کوچک چنین بلایی بر سر سیم و کابل و فلز می اورد، بر سر ریه های مردم منطقه چه بلایی می آید.

البته نباید این مسئله را نیز فراموش کرد که تنها مسئله ریزگردها نیستند، منطقه خوزستان منطقه ای نفتی و آلوده است و این ریزگردها با الودگی های موجود در هوا ترکیب می شود و خطرناکی آنها از نظر آلایندگی افزایش می یابد.

آسیب به همین جا ختم نمی شود. چند درصد مردم منطقه خوزستان توان مالی مراجعه مدام و انجام مراقبت های درمانی برای پیشگیری و درمان بیماری های خود را دارند؟ چند درصد از آنها می توانند مدام از اسپری های تنفسی گران قیمت استفاده کنند؟ چند درصد می توانند مدام از ماسک های فیلتر دار (البته با تأکید بر اینکه این ماسک ها به هیچ عنوان توان ممانعت از ورود ریزگردها به ریه ها را ندارند و فقط مانعی برای شدت ورود ایجاد می کنند) استفاده و در زمان مناسب این ماسک ها را تعویض کنند؟ چند درصد به پزشکان فوق تخصص برای درمان مشکلات ریوی و تنفسی مراجعه می کنند؟ چند درصد مجبور هستند به دلیل مشکلات مالی تا جایی که می توانند مراجعه به پزشک را به تعویق بیندازند؟ چند درصد ... . آیا تعداد پزشکان فوق تخصص ریه در این منطقه کافی است؟ و بیماری سرطان در این میان چه جولانی می دهد؟

قطع آب و برق بر ارائه خدمات بیمارستانی نیز تأثیر منفی می گذارد. این مسئله بر بهداشت ساده و اولیه افراد منطقه نیز تأثیرگذار است یعنی به صورت کاملاً فرسایشی بهداشت مردم منطقه را به شدت تحت تأثیر قرار داده زمینه های بروز بیماری هایی به غیر از بیماری های تنفسی را ایجاد می کند.

اما ریزگردها تنها نفس جسم مردم منطقه را به تنگ نیاورده است بلکه روح و روان مردم منطقه را نیز فرسوده و خسته کرده است. استرس های ناشی از بروز پدیده ریزگردها در این منطقه به هیچ وجه نباید نادیده گرفته شود. فشار و استرس مردمی را تصور کنید که مدام با شرایط نامساعد جوی و نگرانی های مربوط به بروز بیماری های تنفسی دست به گریبان هستند و حتی نمی توانند ساده ترین برنامه ریزی برای انجام کارهای خود را انجام دهند.

نگرانی و اضطراب مردمی را تصور کنید که به صورت مکرر با قطعی آب و برق و وسایل ارتباطی مواجه می شوند و حتی امکان تماس گرفتن با عزیزان خود را ندارند.

افرادی را تصور کنید که در اسانسور گیر کرده اند و نمی توانند با کسی تماس بگیرند، شاگردانی را تصور کنید که مدام از کلاس های درس محروم می شوند، کودکان، نوجوانان و جوانانی که مجبور می شوند در خانه حبس شوند بدون داشتن کوچک ترین وسیله تفریحی و ارتباطی و بزرگ تری هایی را تصور کنید که حتی نمی توانند ساده ترین کارهای روزانه خود را که به برق، آب و خطوط ارتباطی وابسته است را انجام دهند؟

وقتی در اصل در خانه ای که نه کولر دارد، نه اب، نه روشنایی، نه تلویزیون، نه اینترنت و نه هیچ چیز دیگر زندانی می شوی و امکان تهیه غذا نیست و مجبور هستی از غذاهای اماده سوپرمارکت ها استفاده کنی، امکان رعایت ساده ترین اصول بهداشتی نیز نیست و تمام زندگی فرد پر از گرد و غبار کلافه کننده است، این فقط ریه مردم نیست که درگیر است، اعصاب و روان مردم نیز فرسوده می شود.

فاجعه همچنان ادامه دارد. بهتر است مسئولان این مسئله مهم را نیز در نظر بگیرند که با روند موجود شاهد مهاجرت بی رویه مردم منطقه به سایر نقاط خواهیم بود. مردمی که برای تأمین اولین و مهم ترین نیاز حیاتیشان برای نفس کشیدن از شهر آبا و اجدادیشان کوچ می کنند. شهری که در آن ریشه گرفته و به خاطر آن جنگیده اند.

زمانی بهانه مسئولان ورود ریزگردها از خارج از کشور بود، بهانه ای که اکنون همه فهمیده اند بی اساس است، هورالعظیم خشک یعنی خوزستان خشک، یعنی ریه های خشکیده. صدای ترک کف رودخانه ها یعنی صدای ترک ریه ها و نای ها و نایژه های مردم.

می توان ساعت ها در خصوص خوزستان حرف زد و از مسئولان محیط زیست انتقاد کرد که چرا وضعیت اینگونه است، انها هم طبق معمول حرف های تکراری خود را خواهند زد. اما در این میان یک انتقاد مهم از وزارت بهداشت وجود دارد. این وزارتخانه حداقل می تواند در شرایط موجود تسهیلاتی برای خرید اسپری های تنفسی و داروهای مورد نیاز مردم فراهم کند. یا عده ای از پزشکان فوق تخصص خود را در قالب تیم های جهادی برای معاینه رایگان مردم منطقه به این مناطق بیاورد. می توان با اراده شیرهای سالم و ارزان در این منطقه به کاهش جزئی صدمات وارده به سلامتی مردم کمک کرد. دانشگاه ها و مراکز علمی می توانند درخواستی جهانی برای یافتن روش های حل بحران آلودگی هوای خوزستان ارائه  و از متخصصان بین المللی بخواهند در کنار متخصصان داخلی چاره ای بیندیشدند.

اگر مشکل بودجه است، مردم درک می کنند که بحران خوزستان چیزی کمتر از زلزله بم و رودبار و سیل سیستان و ... ندارد فقط زمان بروز بحران طولانی تر است و قدر مسلم مردم در تمام مناطق کشور آماده کمک به مردم خوزستان هستند. فقط باید عزمی در مسئولان باشد.  

درد خوزستان عمیق است. اما اگر هر نهادی یک بخش آن را درمان کند شاید بتوان امیدوار بود.

كدخبرنگار41080

 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha