سرپرستی کشتی نجات جمعیت هلال احمرجمهوری اسلامی ایران با بیان این‌که در حال نگارش خاطرات کشتی نجات است، بیان داشت: کشتی نجات،مُنادی صلحی ملت ایران شد و با پوشش رسانه‌ای این اقدام حصری را که عربستان برای مردم یمن در نظر گرفته بود،شکسته شد

 

  «اگر دوباره به دنیا بیایم باز هلال احمری می شوم»؛ این جمله را فردی می‌گوید که پس از اتمام دوران دانشجویی خود در رشته پزشکی همواره در حوادث طبیعی یار و مددکار مردم بوده و متقعد است خدمت رسانی در هلال احمر دارای برکتی دارد که در بسیاری مشاغل با حقوق بالا نیست.


سید مجتبی احمدی در کارنامه کاری خود در هلال احمر اقدامات ارزنده‌ای و زرینی را دارد که از جمله آن می‌توان به سرپرستی کشتی نجات جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران در سفر به یمن اشاره کرد.
وی با بیان این‌که در حال نگارش خاطرات کشتی نجات است، تصریح کرد: در حقیقت کشتی نجات به مُنادی صلح ملت ایران تبدیل شد که توانست پیام صلح‌جویانه خود را به دنیا برساند و با پوشش رسانه‌ای توانست حصری را که عربستان برای مردم یمن در نظر گرفته بود، بشکند.


در این گفت‌وگوی تفضیلی درباره تجرییات بازگو نشده‌ای سفر کشتی نجات به یمن، اهمال کاری عربستان در حادثه منا و تجربیات وی در سفر حج، توسعه مراکز ساخت دست و پای مصنوعی در سال 95 و ناگفته‌هایی از زندگی سید مجتبی احمدی بحث و تبادل نظر شد.


مشروح گفتگوی خبرنگار  خبرگزاری سلامت با سید مجتبی احمدی مدیرعامل جمعیت هلال احمر خراسان رضوی به شرح زیر است:


خبرگزاری سلامت: به عنوان اولین سوال؛ شما سرپرست کشتی نجات در سفر به یمن بودید. به طور کلی فعالیت های هلال احمر به کشورهای دوست مانند عراق افغانستان و یمن و دیگر کشورها به چه صورت است؟


خدمات جمعیت هلال احمر با اصول هفتگانه نهضت صلیب سرخ و هلال احمر مرتبط است، یکی از اصول هفت‌گانه‌ای که ما و 189 کشور در دنیا به عنوان عضو نهضت صلیب سرخ و هلال احمر خود را مقید به آن می‌دانند، یکانگی و جهان‌شمولی و خدمات داوطلبانه است.


اصل یکانگی به این معنا است که همه جمعیت ها هویت یگانه دارند، یعنی اگر جمعیت هلال احمر ازبکستان می‌گوییم یا جمعیت هلال احمر ایران یا جمعیت هلال احمر لبنان، همه یک شخصیت یگانه با هم دارند و ما اصطلاحا به همدیگر می‌گوییم «جمعیت¬های خواهر» که تحت نظر فدراسیون فدراسیون بین المللی صلیب سرخ و هلال احمر جهانی (IFRC) هستیم. پس این جمعیت‌های یگانه هر حادثه ای برای دیگری اتفاق بیفتد، برای بقیه هم وجود دارد.


اصل جهان شمولی نیز به این معنا است که ما هم این است که حوزه خدمتی ما فقط در کشور خودمان نیست؛ جهان و این 189 کشور حوزه خدمتی صلیب سرخ و هلال احمر است. به همین منظور اگر اتفاقی در یمن میافتد یا در افغانستان یا در سایر کشورها ما طبیعتا باید وارد عمل شویم و حضور داشته باشیم.


پس از شروع حملات هوایی رژیم سعودی به یمن در 6 فروردین 94 که اکنون یک‌سال از آن می‌گذرد، هلال احمر ایران بلافاصله بعد از بمباران اعلام کرد که کمک می کند، فدراسیون و کمیته بین المللی صلیب سرخ هم آمادگی خود را برای هر گونه کمک های بشردوستانه جمهوری اسلامی ایران و هلال احمر ایران اعلام کردند.


در 12 اردیبهشت 94 برای انتقال کمک های امدادی به مردم یمن که نزدیک به 2500 تن می‌شد از طریق مرز دریایی و بندر شهید رجایی به سمت یمن، بندر الحدیده اقدام کردیم، هماهنگی های لازم انجام شد، ولی سازمان ملل صلاح ندانست، چون قبل از این‌که ما برویم، اطراف یک کشتی متعلق به یونیسف مورد بمباران قرار گرفته بود و از طرفی این کشتی هم برای استکبار جهانی و همه دولت ها بحث خاصی شد، چون پوشش رسانه‌ ای خوبی هم برای کشتی نجات انجام شد.


من سرپرست این گروه بودم و با نیروهای خیلی خوبی که در آن تیم داشتیم، پزشکان داوطلب، پیراپزشکان، امدادگران و پزشکان جمعیت هلال احمر و دوستان رسانه ای که با ما در آن تیم بودند، توانستیم در نهایت محموله را به جیبوتی برسانیم و بعد از یک بازه زمانی، محموله از طریق برنامه جهانی غذا به هلال  احمر یمن و مردم مستقر در یمن تحویل داده شده است.

 

خبرگزاری سلامت: برنامه سازمان جمعیت هلال احمر برای کمک به ملت‌های آسیب‌دیده منطقه در حوادث طببعی یا اتفاقاتی مانند جنگ یمن به چه صورت است ؟


خیلی از این حوادثی که گفتم غیرپیش بینی و غیرمترقبه است، ولی این نافی مسؤلیت ما نیست، از طرفی هم اجباری هم نیست؛ یعنی آن حس بشردوستانه نهضت های صلیب سرخ است که کمک می کند. جمعیت هلال احمر ایران جمعیتی قوی است و جزء 10 جمعیت ملی قدرتمند در دنیا تلقی میشود، انتظار هم از جمعیت هلال احمر ایران طبیعتا بیشتر است.
خیلی از جمعیت های ملی یا حتی درخواست کمک از ما می کنند و خیلی از اوقات ممکن است درخواست کمک نشود، ولی ما به جهت آن تعهد اصول هفتگانه ما وارد عمل می شویم. مثلا چند ماه پیش که زلزله مهیبی در افغانستان روی داد، تیم عملیاتی از خود استان خراسان اعزام شد و یک محموله به سمت افغانستان ارسال شد.
طبیعتا جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران به دلیل جایگاه خوبی که دارد سطح انتظار هم از آن بالاست، چرا که این جمعیت هر زمانی توانسته است وارد عمل شده و کمک کرده است.

در حال نوشتن خاطرات کشتی نجات هستم


خبرگزاری سلامت: خاطره بازگو نشده و خاصی از سفر کشتی نجات دارید؟


در حال نوشتن خاطرات کشتی نجات هستم. فکر می کنم بعد اززلزله بم، حرکت بشردوستانه¬‌ای با این سطح نداشتیم. یعنی در زلزله بم که ما اوج یک حرکت بشردوستانه در کشور خودمان و از سایر کشورها که به ما کمک کردند، اما من به یاد ندارم در این 18سالی که در هلال احمر هستیم این سطح را دیده باشم.


برای مثال حمله آمریکا بعد از حادثه 11 سپتامبر به افغانستان را بعد از شهادت شهید احمد شاه مسعود داشتیم، سطحش خیلی بالا نبود، ایران و خیلی از کشورها هم کمک کردند، با این‌که افغانستان تحت فشار بود، ولی موضوع افغانستان یک موضوع کُندی است که همچنان درگیر هستند و کمک می کنند. ولی موضوع یمن با توجه به آن بی پناهی و ضعف شدیدی که این کشور داشت، استعفای رئیس دولت منصور هادی، اختلافات داخلی از طرفی قسمت شرق این کشور، تحت نفوذ و سیطره القاعده است، بندر المُکلا، جنوب در عدن، نیروهای منصور هادی بیشتر حضور دارند، در شمال در صنعا پایتخت دست انصارالله استیک شرایط خاصی را برای یمن ایجاد می کند.


از طرفی هم سیاست خارجی و استراتژی عربستان طوری معطوف است که همیشه باید یک یمن ضعیف کنار آن باشد ،از طول تاریخ این برنامه ریزی در عربستان وجود دارد. وقتی این حرکت بشردوستانه انجام شد هیچ کس فکر نمی کرد این‌قدر واکنش های هم مثبت و هم منفی داشته باشد.


برای مثال واکنش مثبتش این بود که پادشاه عمان اعلام کرد هرگونه همکاری را انجام می دهد.


در مقابل سکوت هلال احمر عربستان سعودی بود که با آنها مکاتبه کردیم و نامه نوشتیم که چنین قصدی داریم. از طرفی حمایت های خود کمیته بین المللی صلیب  سرخ که خودش در راس درگیر بود و همچنین حمایت های خود فدراسیون که مشتاق بودند.


از طرفی ترسی که وجود داشت و محاصره یمن اجازه نمی‌داد کمک های بشردوستانه وارد یمن شود و مردم به شدت در  بحث دارو و تجهیزات پزشکی و سوخت درگیر بودند، بعدا که ما در کشتی روی آب بودیم، یک کشتی بزرگ سوخت توسط کشتی UN و سازمان بین الملل به بندر الحدیده منتقل شد.


همه این موارد موجب شد وضعیت بشردوستانه و امدادی به یمن خیلی ویژه شود و از طرفی زحمات رسانه و در راس آن رسانه ملی و تیم های رسانه ای دوستان مطبوعاتی و رسانه ‌های هم مجازی و هم مکتوبی که همراه ما بودند تاثیرات بسیاری را به همراه داشت.

 

خبرگزاری سلامت: چرا چنین حساسیتی بر روی کشتی نجات ایجاد شد؟ با توجه به این‌که هدف این کشتی امدادرسانی به مردم یمن بود.


ذهنیت آمریکا و دولت عربستان این بود که این کشتی، کشتی بشردوستانه نیست. حالا نمی دانم چرا این احساس را کرده بودند. بالاخره در قوانین بین‌ الملل وقتی یک محموله عنوان بشردوستانه و هلال دارد، قطعا داخل آن تسلیحات موشکی و نظام نباید باشد. ما همیشه از این نشانه ‌های نظامی دوری می کنیم و این دستور ما است. نمی دانم شاید عربستان احساس می کرد در پوشش هلال  احمر  ایران می خواهد حمایت این چنینی بکند که اصلا هم با اصول هلال احمر و هم با اصول بشردوستانه که جمهوری اسلامی به دنبال آن است، منافات دارد. بنابراین این تصور غلط وجود داشت و از طرفی هم عربستان احساس می کرد نباید کسی این حصر را بشکند، در حالی‌که این حصر شکسته شد، چون هم کشتی UN سوخت برد و هم کشتی های دیگر از طرف UN  از جیبوتی رفتند.


کشتی ما هم درست است که نتوانست به الحدیده برود، ولی به جیبوتی رفت و محموله امدادی به هلال احمر یمن منتقل شد و هلال احمر یمن بالاخره توانست این کمک های را از مردم ایران تحویل بگیرد.


شاید بسیاری مواقع لجاجت، تفکرات دیکتاتوری، تفکرات مستبدانه باعث شود انسان برای خودش خیلی چیزهایی را تصور کند که همان راهبرد استراتژی در بحث های بین الملل در بحث های نظامی می‌شود؛ من فکر می  کنم عربستان این شیوه را اتخاذ کرده است، ولی محموله کاملا انسان دوستانه بود.


خیلی جالب است ما 21 اردیبهشت ماه ساعت 8:20 شب از بندر جدا شدیم، 23 اردیبهشت صبح زود، یک ناو ائتلاف پشت سر ما قرار گرفت که البته خودش را ناو ائتلاف معرفی کرد، ولی در حقیقت ناو عربستان بود و تا آخرین لحظه این سه ناو مدام جای خودشان را عوض می کردند و دنبال ما بودند. همه چیز واضح بود ولی چه اصراری بود که این واژگون اعلام شود؟!!! افکار عمومی جهان فهمیدند که این کشتی واقعا بشردوستانه بود. تاجایی که وقتی ما آنجا رسیدیم، دائما شبکه های خارجی از تخلیه ما در جیبوتی فیلم می‌گرفتند و فکر می کردند مثلا لابلای این برنج ها یا آردها چیزی گذاشته باشیم، در حالی که چنین چیزی نبود و دیدند و لحظه آخری هم که ما کف کشتی را تمیز کردیم، دیدند که محموله امدادی بود و واقعا هم  UN تایید کرد که ما کمک بشردوستانه انجام می دهیم و اصلا در برنامه های هلال  احمر و جمهوری اسلامی ایران نیست که وقتی اعلام می کند که یک خدمت بشردوستانه می خواهد انجام بدهد، با اغراض غیراهداف بشردوستانه و صلح  آمیز آلوده کند.


امری که خیلی برای من در کشتی نجات آموزنده بود این بود که همه رفته بودند که برنگردند.  خود ما دوستان و همه بالاخره احتمال تعرض به این کشتی را می دادیم، تجربه کشتی مرمره فرتالین  و حمله نظامیان اسرائیل به کشتی بشردوستانه ترکیه و حساسیت هایی که روی این کشتی اعلام شده بود، چنین احتمالی دور از ذهن نبود؛ تا جایی که اوباما اعلام کرده بود که ایران اعلام کند و کشتی را برگرداند و پنتاگون بیانیه رسمی داد.


از طرفی وزیر جنگ عربستان دائم مصاحبه می کرد. وقتی من مصاحبه می کردم بلافاصله جواب من را می‌داد. خاطرم است در مصاحبه ای عنوان کردم این کشتی4.5 میلیون دلار ارزش مالی و کمک های بشردوستانه دارد .چند ساعت بعد از آن وزیر جنگ عربستان اعلام کرد ما 200 میلیون دلار به زیرساخت‌های یمن کمک می‌کنیم.


حساسیت هایی از طریق بحث دزدان دریایی در خلیج عدن وجود داشت که ناوگروه البرز حول و حوش ما حضور داشت و به خاطر احتمال ورود دزدان دریایی، بچه  ها تا صبح مراقب بودند که تعرضی به کشتی نشود. یعنی بچه ها از جان و دل هم مرگ را می دیدند و هم تجربه یک مرگ را داشتند و هم تجربه این را داشتند که حفاظت کنند از امانتی که مردم به آنها سپرده بودند.


ما در کشتی نجات 14 پزشک جراح در رشته ‌های مختلف، 8 نفر امدادگر هلال احمر، 16 نفر بچه‌های رسانه و باقی هم بچه ‌های گروه کشتی بودند که تقریبا 22 نفر هم آنها بودند و در مجموع حدود 60 نفر بودیم.
دکتر ضیایی ریاست جمعیت هلال احمر بعدها خودشان تعریف کردند که بعد از سفر کشتی نجات در جلسات هیات حاکمه فدراسیون صلیب سرخ همه اعضا به اتفاق آراء، درستی حرکت ایران و لزوم تسریع کمک های بشردوستانه را تایید کرده بودند که خود این برای ایران و برای نهضت صلیب سرخ و هلال احمر جای افتخار داشت که این کشتی توانست پیام صلح برساند و همه اینها هم زحمات، پزشکان و پیراپزشکان هلال احمر، امدادگران هلال احمر و همه اصحاب رسانه‌ای بود که در آن کشتی حضور داشتند.

 

خبرگزاری سلامت: گفتید در حال نوشتن کتاب خاطرات کشتی نجات هستید. چه زمانی قصد دارید آن را منتشر کنید؟


در واقع قصد دارم قسمت های دنباله دار از سفر کشتی نجات را در پیام هلال منتشر کنم. پیام هلال، هفته نامه داخلی جمعیت است که امیدوارم بتوانم از آن طریق چاپش کنیم.


ما نزدیک 3 هزار کیلومتر با سرعت 15 کیلومتر در ساعت رفتیم، شما فکر کنید بخواهید در شهر با سرعت 15 کیلومتر در ساعت بروید اینقدر پشت سر شما بوق می زنند و عصبانی می شوند که اصلا آدم نمی تواند رانندگی کند، اما با یک کشتی ایران شاهد خرمشهر 15 کیلومتر در ساعت، 3 هزار کیلومتر را رفتیم که این سفر در 11 روز خیلی سخت است، در دریا نه تلفن، نه اینترنت، نه تلویزیون، هیچ خدمتی وجود نداشت که شما استفاده کنید قطعا سخت می شود. آنجا وسط آب انسان احساس می کند فقط خودش و خدا و دریا وجود دارد، چیز دیگری وجود ندارد.


من فکر می کنم نوشتن اینها باعث می شود برای دوستانی که شاید اصلا نروند سفرهای امدادی دریایی را یک تجربه خوبی شود بالاخره تشریفات گمرکی سفر، همان کارهایی که¬ ما انجام دادیم اینها ثبت شود و بچه ها بتوانند از اینها استفاده بکنند و بعد از این‌که ما بازنشسته شدیم جوانان هلال احمر بتوانند از اینها استفاده بکنند.

حادثه منا واقعا یک فاجعه بود


خبرگزاری سلامت: ارزیابی شما از حادثه منا که به نوعی اهمال کاری عربستان در قبال تامین امنیت جان زائران بیت‌الله حرام بود، چیست؟


حادثه منا واقعا یک فاجعه بود. در بحث منا، کار در کشور ثالثی انجام می‌گیرد و ما اختیاراتی نداشتیم، ولی بچه های هلال با تلاش و شاید دست خالی نزدیک به 100 نفر را در همان ابتدا نجات داده بودند و شاید اگر تلاش آنان نبود، تلفات زائرین ما خیلی بیشتر از اینها می شد. در حالت عادی کار کردن و برای انتقال یک مریض سخت است، چون شما در یک کشور غریبه کار می کنید، حالا چه برسد به این‌که قضیه ای مانند منا اتفاق بیفتد و با آن حجم فوتی و مجروح روبرو باشیم.


من آن چیزی که از هیات حاکمه فدراسیون صلیب سرخ و آقای دکتر ضیایی شخصا شنیدم و در خبرها هم دیدیم، این بود که اکنون افکار عمومی دنیا می داند چه دارد اتفاق می افتد و این از اهمیت بالایی برخوردار است. یعنی عربستان هر چقدر بخواهد یمن را به شکل دیگری نشان بدهد نمی تواند. اگر بخواهد حمایت ایران از یک گروه شیعی اعلام کند، باز هم نمی‌تواند چون خیلی از کسانی که آنجا زیر بمب ها کشته می‌شوند اصلا شیعه نیستند و ربطی به انصارالله ندارند و از شهروندان عادی هستند و اتفاقا اهل تسنن یمن هستند یا فرض کنید اگر قضیه منا را بخواهد به شکل دیگری توضیح بدهد یا تبیین کند، طبیعتا موفق نمی شود.


اینها همه به تلاش هایی که در بحث بشردوستانه وجود دارد برمی‌گردد و همچنین ارتباطات رسانه ای که در دنیا در حال اتفاق است. عربستان خودش دقیقا می داند چه اتفاقی در حال رخ دادن است. به بیان دیگر، عربستان رفتارهای جاهلانه اتخاذ می کند، ولی اینقدر هم جاهل نیست که نبیند افکار عمومی چه گاردی نسبت به اقداماتش دارند.


به نظرم توانستیم این اطلاع رسانی را یا این ایجاد دغدغه راحداقل در مردم صلیب سرخ،  نهضت های جمعیت‌های ملی و این 189 کشوری که در هیات حاکمه فدراسیون با صلیب  سرخ سروکار دارند، ایجاد کنیم و این باعث می شود مردم بحث خوب و بد، درست و غلط و اقدامات ارزشی و اقدامات غیرارزشی را از هم تشخیص داده و تبیین کنند.

 

خبرگزاری سلامت: اگر به 18 سال پیش برگردید، باز هم خدمت در هلال احمر را انتخاب می کردید؟


علاقه من به هلال احمر به زلزله اردیبهشت سال 76 در قائن برمی‌گردد. در آن زمان دانشجوی سال آخر پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی بیرجند بودم، بلافاصله بعد از زلزله با تیمی از پزشکان برای کمک به محل حادثه رفتیم و در همین جا بود که با خدمات هلال احمر و عشق به همنوع از نزدیک آشنا شدم.


در آن زمان فردی به نام «بیژن دفتری» بود که هلال احمری ها خیلی با عظمت از او یاد می کردند. البته چهره این شخص را ندیدم، ولی احساس خوبی در ذهن من ایجاد کرد که یک فرد در میان نیروهایش محبوبیت دارد و وی را به عنوان یک پدر یا یک آدم بزرگ و یک معلم بزرگ می‌شناسند، اصلا بردن اسم این فرد بچه ها را خوشحال می کرد. این موضوع برای من خیلی جالب بود، آدمی که اینجا نیست و در تهران است و به بچه ها در آن شرایط سخت، در چادر و در آن گرمای زیرکوه و درمیان و بیرجند روحیه می‌دهد.


در دوران سربازی به من پیشنهاد معاونت دانشگاه سبزوار یا فرماندار داده شد. پیشنهاد دیگر، خدمات در هلال احمر سبزوار بود که ساختمان آنجا شرایط رضایت بخشی نداشت.


به هر صورت نام بیژن دفتری باعث علاقه من شد و سابقه ‌ای که از زیرکوه داشتم، من را به سمت هلال احمر کشاند.


بعدها من شاگرد آقای دفتری که من ذهنیت خوبی از او داشتم شدم و  در زمان خدمتم در سبزوار از نزدیک با وی کار کردم، چون رئیس امداد هلال احمر کشور بودند و افتخار شاگردی وی به من دست داد.
حوادث بعدی و زحمات بعدی که با دوستان کشیدیم من را به این نتیجه رساند که من اگر دوباره به دنیا بیایم دوباره در هلال احمر کار می کنم، با این‌که حقوقش پایین است، عید و شادی ندارد، در شادی ها مردم شما باید خبردار باشی، در غم‌های مردم باید غمگین باشی، برف می آید همه مردم لذت می برند اما شما باید نگران باشید، باران می بارد همه لذت می‌برند ولی شما باید نگران باشید، برای باران و برف به شما هشدار می دهند ولی همه به هم تبریک می گویند، مثلا الان اتفاقی نیفتد، بهمن سقوط نکند. ما مدام از پدیده های خوب احساس تهدید می کنیم، این ذات کار ما در هلال احمر است و این خیلی سخت است.


من دو دختر دارم، اینها اصلا عید را نفهمیده  اند چرا که من سال تحویل در جاده بودم و آنها نزد مادرشان بودند و من دور از آنها بودم. یا زمانی که به یمن رفته بودم، دخترانم می دیدند پدرشان صحبت می کند و هر لحظه احتمال حمله وجود دارد، برای آنها خیلی سخت بود ولی اینها خیلی شیرین است برای کسی که در این محیط، با این آدم ها و با این تیپ انسان‌ها کار می کند و بعد هم به کسانی کمک می کند که هیچ پناهی ندارند و کسی که در زلزله زندگی اش از بین رفته است، تا دیروز آدم متمکنی بوده و الان تبدیل شده به آدمی که هیچ چیزی ندارد.


یادم است در بم پزشکی به ما مراجعه کرد که تمام خانواده اش فوت کرده بودند، حساب بانکی اش پر پول بود، ولی یک ریال در جیبش نبود و اینقدر این آدم مستاصل بود. من هیچ وقت این صحنه از ذهنم بیرون نمی رود که یک پزشکی که تا روز قبلش یعنی تا قبل از ساعت 5:37 دقیقه صبح قبل از زلزله یک آدم متمکنی در بم بود، یک روز بعدش در بم یک آدم نابود شده بود، زندگی او کاملا نابود شده و فرزند و همسرش فوت کرده و خانه اش خراب شده بود و حتی یک ریال پول در جیبش نبود که تا کرمان برود.

 

توسعه مراکز ساخت دست و پای مصنوعی


خبرگزاری سلامت: بحثی را پیش از این مطرح کرده بودید که جمعیت هلال  احمر بتواند در بحث تجهیزات پزشکی و مهندسی پزشکی مانند ساخت پُروتز  اقدام بکند. چه مساله‌ای باعث شد که چنین چیزی را مطرح کردید؟
ما در بحث حوزه درمان و توانبخشی در هلال احمریک معاونت به نام درمان و توانبخشی، بهداشت داریم که کار این بخش درمان اضطراری و ساماندهی پزشکان داوطلب و پیراپزشک برای مواقع نیاز و ضروری که درمان‌های اضطراری را ما به وزارت بهداشت کمک کنیم.


کمک به بیماران بیمارستان ها، آمبولانس ها، ایران بلانس (بالگردها را در آن زمان می گفتند ایران بلانس) سامانه بهداشت، سامانه بهداشت باروری برای زنان و دختران به عنوان یک قشر آسیب پذیر در حوادث، همه اینها جزء وظایف این تیم است، ضمنا بحث توانبخشی هم جزء وظایف ماست.


ما کارگاهی داریم که بحث دست و پای مصنوعی را تولید می کند و متاسفانه کسانی که دست و پای خودشان را از دست می‌دهند، نیاز به اُرتز و پرتزهای ما دارند، که گاهی شامل خدمات بیمه نیز نیستند، یعنی این مشکل بزرگی است و با تفاهمی که بین جمعیت و وزارت بهداشت انجام شده است، اکنون به این سمت می-رویم که بتوانیم حمایت بیشتری داشته باشیم.


اکنون اگر بیمه ها بتوانند حمایت کنند، چرا که اکنون خدمات ارتز و پرتز در حال گران شدن است و از مواد اولیه گران‌قیمت تهیه می‌شود و جمعیت در این قسمت خیلی سوبسید می دهد ولی طبیعتاً باید در این مورد در نظام سلامت فکری شود.


وزیر بهداشت با رئیس جمعیت هلال احمر دکتر ضیایی هماهنگ کردند که بتوانند در بحث توانبخشی در سال 95 یک گام بلند بردارند تابه کسانی که نیازمند این خدمات هستند بهتر بتوانند خدمت کنند و در نهایت بتوانیم کار را انجام بدهیم.


از طرفی بحث بستری و خدمات توانبخشی موضوع جدی است که درحال پیگیری است و اگر در سال 95 تامین اعتبار شود و دولت نیز در این زمینه کمک کنند امیدواریم بتوانیم در شهرهای بزرگ از جمله مشهد و تهران این کار را عملیاتی کنیم تا کسانی که معلول هستند و این هزینه ها برای آنها گران است، بتوانند از خدمات هلال  احمر به صورت مطلوب استفاده بکنند.

 

خبرگزاری سلامت: حادثه تلخی را در ایام نوروز شاهد بودیم که سقوط بالگرد در شیراز انجام شد و شاید خیلی از مردم ندانند که اعضای جمعیت هلال احمر با چه خطراتی روبرو هستند.


بله نیروهای عملیاتی همیشه در معرض آسیب هستند چون در منطقه داغ یا عملیاتی حضور دارند، طبیعتا این اتفاق برای آنها می افتد. در حادثه 11 سپتامبر هم کلی آتش نشان زیر برج از بین رفتند و مردند، متاسفانه در حادثه قطار نیشابور مرحوم «علی اکبر اصغری» از دوستان خوب ما که مسئول امداد شهرستان نیشابور بود، در این حادثه در انفجار فوت کرد و خیلی از دوستان به خاطر حوادث متعددی چون منطقه آسیب هستند فوت می کنند.


در سقوط  بالگرد اورژانس 115 شیراز در ایام نوروز هرچند همکاران هلال احمر نبودند، ولی از اورژانس بودند که مرحوم «جوادی» و مرحوم «قائدی» مسئول اورژانس خنج باعث شد که با مصدومین و کل پروازی فوت کنند که ضایعه بسیاری بدی بود. سقوط این بالگرد در شیراز حادثه تلخی برای نیروهای امدادی که در طرح نوروزی خدمت می کنند خبر بسیار بدی بود که باعث شد غباری از غم در دل بچه  ها قرار بگیرد.
کد خبرنگار: 41090

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha