کد خبر: بنویسید-علیرضا،-صدا-کنید-سارا-تعارض‌
۲۰ آبان ۱۳۹۶، ۱۲:۱۲
محمد سیاح، طبنا(خبرگزاری سلامت): علیرضا 29 ساله و ساکن تهران است و مدت‌هاست که فهمیده به جسمی‌ که در آن است تعلق ندارد. او مدت‌هاست که خودش را سارا می‌داند، خانواده‌اش هم شرایط جسمی‌اش را پذیرفته‌اند ولی دلش می‌خواهد دیگران هم او را به عنوان یک دختر بپذیرند. او در گفت‌وگو با طبنا(خبرگزاری سلامت) درباره روزهای خودش و وضعیتی که دارد گفت. ما هم برای احترام به علیرضا او را سارا صدا می‌زنیم. سارا درباره خودش می‌گوید: من سارا (علیرضا) 29 ساله هستم که در تهران زندگی می‌کنم و یک ترنس MTF  هستم. البته اکثر مردم ایران یا تا حالا اسم ترنس را نشنیده‌اند یا اگر شنیده باشند، ذهن‌شان سریع به سمت دوجنسه (shemale)می‌رود درحالی‌که ترنس با دو جنسه کاملا متفاوت است. البته نمی‌خواهم وارد بحث دوجنسه بشوم چون خیلی طولانی است و از طرفی در اینترنت توضیحات زیاد و کاملی از آن وجود دارد و با یک جستجوی کوچک می‌توان به نتیجه خوبی رسید. در کل ترنس به کسی گفته می‌شود که جسمش با روحش در تضاد است که شامل دو دسته اصلی MTF (مرد به زن) و FTM (زن به مرد) است. تقریبا ترنس‌ها از زمانی که متوجه تفاوت دختر و پسرها می‌شوند موج کشش‌های روحی و جنسی خودشان هم آغاز می‌شود، من از حدود ٩ سالگی متوجه شدم که دوست دارم دختر باشم ولی آن زمان نمی‌دانستم ترنس چیست و فکر می‌کردم فقط یک علاقه است. من همیشه پسر بودم و فقط فکر می‌کردم کاش دختر می‌شدم اما همیشه از اینکه دوستانم مرا مسخره کنند یا خانواده‌ام مرا تنبیه کند، می‌ترسیدم بخاطر همین دختر وجودم را فقط در تنهایی‌هایم آزاد می‌کردم، در مدرسه و جامعه جوری پسرانه رفتار می‌کردم که کسی متوجه درونم نشود، به ظاهر همه چی عادی بود ولی این نقش بازی کردن برای من عذاب روحی بود. من از اینکه خانواده‌ام بفهمند می‌ترسیدم ولی چون از بچگی‌ این حس را داشتم کم و بیش متوجه شده بودند. مثلا چند بار در اتاقم لباس زنانه پیدا کرده و سرزنشم کردند اما فکر می‌کردند بخاطر اینکه در سن بلوغم این رفتار را دارم و با گذشت زمان وضع تغییر می‌کند. از طرفی چون اطلاع‌رسانی و آگاهی مردم آن موقع در سطح الان نبود، خودم هم همچین طرز فکری داشتم. فکر می‌کردم این یه گرایش جنسی است که با بالا رفتن سن کمرنگ‌تر می‌شود و از بین می‌رود اما اشتباه بود. سعی کردم پسر باشم سعی می‌کردم تمام رفتارهای پسرانه را انجام بدهم تا پسر باشم ولی نمی‌شد، با اینکه هیچ کششی به دخترها نداشتم سعی می‌کردم با آنها ارتباط برقرار کنم البته تا قبل از ازدواجم هیچ وقت ارتباط نزدیکی با دخترها نداشتم. پس از مدت‌ها با خانمی‌ دوست شدم که واقعا شخصیت خوبی داشت و همدیگر را دوست داشتیم. تصمیم گرفتم با ایشان ازدواج کنم، هم به ‌خاطر علاقه‌ای که به ایشان داشتم فکر می‌کردم با ازدواج زندگی‌ام شاید کاملا پسرانه شود. این زندگی هفت سال ادامه داشت اما سرانجام جدا شدیم، البته مشکل من به هیچ عنوان علت جدا شدن‌مان نبود! علت رفتارهای غیرمتعارف برخی با ترنس‌ها زیاد است، یکی از این رفتارها می‌تواند این باشد که فکر می‌کنند ترنس‌ها دوجنسه‌اند، البته من برای  «shemale»ها واقعا احترام قائلم ولی بخاطر فیزیک خاص‌شان و متاسفانه تبلیغات و حرف‌هایی که در شبکه‌ها و فضاهای مجازی وجود دارد مورد توجه برخی مردم قرار گرفته‌اند. علت دیگر هم می‌تواند این باشد که فکر می‌کنند ما از روی گرایش جنسی خاص، این رفتارها را داریم اما من ترنس‌های معتقد و متدین زیادی را دیده و می‌شناسم. خودم از خادمان امام حسین(ع) هستم. این مشکل ما کاملا شناخته و تایید شده از سمت بزرگان و علمای دینی کشور است. ما خط قرمز نیستیم مهم‌ترین نوع آگاه‌سازی صداوسیماست اما متاسفانه موضوع ترنس برای صداوسیمای کشور ما خط قرمز است، نه در تلویزیون، نه رادیو، نه مدرسه و نه هیچ جای دیگر حرفی از ما زده نمی‌شود چون ما عادی نیستیم، مگر ما آفریده خدا نیستیم؟ مگه ما انسان نیستیم؟ ترنس‌ها در همه جوامع هستند و از نظر شرعی نیز ما مشکلی نداریم چرا صحبتی از ما نمی‌شود؟ من اگر می‌دانستم و آگاهی‌اش را داشتم و اگر خانواده‌ام این آگاهی را داشت به‌جای 29 سالگی در 18 یا 19 سالگی و اوج جوانی عمل تغییر جنسیت را انجام می‌دادم، می‌دانید چقدر ترنس پنهان داریم؟ من انسان قوی‌ای هستم و تحملم زیاد است اما بارها شکستم، وقتی خانواده‌ام به من به چشم یک منحرف نگاه می‌کردند، وقتی می‌خواستم در جمع دختران باشم ولی باید مردانه رفتار می‌کردم، وقتی به‌جای آرایش باید ریش و سیبیل بلند می‌کردم، بجای رنگ صورتی باید مشکی انتخاب می‌کردم و... خیلی اذیت می‌شدم. من در تنهایی‌ام با صدای کلفت با خودم حرف می‌زدم تا صدایم مردانه‌تر شود! اینها یعنی عذاب. اما خیلی‌ها مشکلات‌شان از من بزرگتر است و متاسفانه همه تحمل‌شان زیاد نیست، بخاطر همین آمار خودکشی ترنس‌ها نسبتا زیاد است. بزرگترین مشکل ترنس‌ها خانواده‌ها هستند! پدر، مادر، خواهر و برادر. اکثرا وقتی با اعضای خانواده حرف می‌زنند می‌گویند «اگه بابا بفهمه سرمو میبره!» این مشکل تنها با آگاه‌سازی رفع می‌شود، اگر جامعه فرهنگی کشور کمک کند به امید خدا روزی می‌رسد که شاهد تباهی و پرپر شدن ترنس‌ها نباشیم. درمان در حال پیگیری روند قانونی و پزشکی برای انجام عمل هستم. قبل از عمل، پروسه یک تا ٢ ساله دارد که شامل دوره‌های روان درمانی و دریافت مجوز از دادگاه برای عمل تطبیق جنسیت می‌شود. هزینه عمل برای ما به‌صورت آزاد زیاد می‌شود و من بیمه نبودم ولی به تازگی بیمه سلامت ثبت نام کردم، با بیمه سلامت خدارو شکر شنیدم هزینه عمل خیلی کم و حدودا 2 یا سه میلیون تومان می‌شود البته هزینه‌های جانبی‌اش بیشتر است، مثلا فقط تا ۶ ماه استراحت دارد یعنی ۶ ماه بیکاری و هزینه درمان! تقریبا تمام هزینه‌های درمانی‌مان که زیاد و به عهده خودمان است. فقط در بحث عمل بیمه و سازمان بهزیستی می‌توانند ‌کمک‌مان کنند البته بهزیستی برای کسانی که عضو هستند کمک هزینه پرداخت می‌کند. هزینه‌های جانبی به مراتب سنگین‌تر از خود عمل اصلی است. ما قبل از عمل با همان شرایط‌مان کار می‌کنیم، مثلا من در محیط کار کاملا پسرانه هستم و دخترهای FTM تا قبل از عمل کاملا دخترانه رفتار می‌کنند اما اصولا بعد از عمل همه ما مجبوریم دنبال کار جدیدی باشیم، نمی‌توانیم به شغل سابق‌مان برگردیم. من خیلی از ترنس‌ها را دیدم که بعد عمل ازدواج کردند ولی خیلی‌ها هم بخاطر طرز فکر جامعه دیگر نتوانستند ازدواج کنند، ما از شرایط‌مان آگاهیم و بخاطر ازدواج عمل نمی‌کنیم ولی اگر هم بشود عالیست با این حال همین که بتوانیم جوری که واقعا هستیم در جامعه زندگی کنیم برای‌مان ارزشمند است.  

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha