کد خبر: او-به-به-زیستن-اندیشید-ما-به-تعالی-بهز
۲۶ تیر ۱۳۹۵، ۱۰:۳۰

خبرگزاری سلامت: همه چیز از یک ایده، از اندیشه نیک یک انسان ژرف اندیش آغاز شد. هدف انقلاب «به زیستن» مردم ایران بر اساس موازین الهی بود و انسان‌هایی همچون شهید فیاض بخش که عمیقا به این هدف ایمان داشت در اولین فرصت ممکن دست به اقدام زدند و سازمانی را ایجاد کردند که مقرر شد «با حفظ ارزش‌ها و کرامت والای انسانی و تکیه بر مشارکت‌های مردم و همکاری نزدیک سازمان‌های ذی‌ربط، در جهت گسترش خدمات توانبخشی، حمایتی، بازپروری و پیشگیری از معلولیت‌ها و آسیب‌های اجتماعی و کمک به تأمین حداقل نیازهای اساسی گروه‌های کم درآمد، اقدام نماید».

فعالیت این نهاد از سال 58 آغاز شد اما همه ساله بر تعداد مأموریت ها و مسؤلیت‌های آن اضافه شد ؛چرا که همه جوامع پویا هر روز با مسائل و آسیب‌های جدیدی روبه رو شده و نیازمند حمایت از آسیب‌دیدگان جامعه هستند. 

جستجویی کوتاه در اینترنت کافی است که با کثرت مأموریت‌های سازمان بهزیستی مواجه شویم. حمایت و توانبخشی نابینایان، ناشنوایان، معلولان ذهنی، معلولان جسمی، سالمندان، بیماران مزمن روانی، کودکان عادی (با تأسیس و حمایت از مهدهای کودک)، زنان سرپرست خانوار، ایتام، کودکان بد سرپرست، کودکان خیابانی، زنان آسیب دیده اجتماعی، معتادان، ساخت اندام‌های مصنوعی و کفش طبی مورد نیاز معلولان از طریق مراکز فنی و ارتوپدی سازمان، تهیه و تدوین استانداردهای خدمات تخصصی توانبخشی و نظارت برحسن اجرای آنها، پیشگیری از معلولیت‌های مختلف از طریق اجرای برنامه‌ها و طرح‌ها مختلف در کشور، پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی و ده‌ها مأموریت دیگر تنها بخشی از مأموریت‌های بهزیستی است.

با نگاهی سطحی به جامعه کنونی جهانی و وضعیت کنونی جامعه ایران از منظر آسیب‌های اجتماعی به سادگی می‌توان دریافت که وضعیت بسیار از آسیب‌های اجتماعی بغرنج و تعداد و تنوع آسیب‌ها به شدت در حال افزایش است و متأسفانه افراد و خانواده‌هایی که با آسیب‌های مختلفی درگیر هستند نیز مدام در حال افزایش هستند.

در چنین شرایطی قدر مسلم سخت‌ترین کار برنامه‌ریزی برای پیشگیری از بروز آسیب‌ها، شناسایی آسیب‌های جدید، تلاش برای کنترل آسیب‌های مطرح و تبدیل شدن آسیب‌ها به اپیدمی‌های همه‌گیر و بحرانی در جامعه است.

اما آیا به راستی یک نهاد و سازمان دولتی می‌تواند به تنهایی با بحران‌های اجتماعی مانند اعتیاد، طلاق، افزایش کودکان کار و خیابانی، افزایش زنان سرپرست خانوار، همه‌گیری بیماری ایدز، رشد زنان خیابانی و آسیب دیده و ... مقابله کند؟!

واقعیت مسلمی که باید عمیقا به آن توجه و اندیشیده شود این است که آسیب‌های اجتماعی که سازمان بهزیستی به شدت با آنها درگیر است به صورت تنگاتنگ با مباحث فرهنگی جامعه مرتبط هستند.

مهم‌ترین عامل گرایش جوانان و البته نوجوانان به اعتیاد (گرایشی که سن ابتلا به آن اکنون به کمتر از 15 سالگی رسیده است) ضعف فرهنگی خانواده‌ها در تربیت درست فرزندانشان است. تربیت فرزندان قوی و هوشمندی که بتوانند درست مسیر زندگی خود را انتخاب به آسیب‌ها نه بگویند، آیا وظیفه بهزیستی است؟

در جامعه ما همچنان و علیرغم بسیاری از تحولات، اولین اشتباه یک دختر نوجوان و جوان به عنوان آخرین اشتباه وی تلقی شده و جامعه هرگز انگ آن اشتباه را از صورت آن دختر پاک نمی‌کند، آیا مسأله ارتقای فرهنگ عمومی جامعه در خصوص پذیرش افرادی که در زندگیشان یک اشتباه مرتکب شده‌اند بر عهده بهزیستی است؟ عدم پذیرش بازگشت این افراد به جامعه چه مسیری پیش روی این افراد قرار می‌دهد؟

پذیرش معتادان ترک کرده در جامعه، پذیرش دختران و پسرانی که در زندگیشان با یک آسیب درگیر شده اما در تلاش برای اصلاح زندگی خود هستند، پذیرش زنان مطلقه در جامعه و نگذاشتن هیچ گونه انگی بر روی آنها، رفتار درست با کودکان خیابانی و کودکان کار و ... همه مسائلی به شدت فرهنگی هستند که باید فرهنگ عمومی جامعه در خصوص آنها اصلاح شود. کاری که وظیفه تک تک آحاد جامعه است. کاری که باید اول از خودمان آغاز کنیم.

نهادهای فرهنگی به ویژه نهادهایی که مسؤلیتی در حوزه فرهنگ عمومی جامعه دارند نیز باید آسیب ها را رصد و در جهت کاهش آنها تلاش کنند.

متأسفانه به دلیل عدم آگاهی درست جامعه هر ساله شاهد به دنیا آمدن 25 هزار کودک با معلولیت بسیار بالا هستیم در حالی که با یک آزمایش ژنتیک ساده می‌توان از تولد این کودکان ممانعت کرد. همه ساله شاهد رشد ابتلا به ایدز در کشور هستیم، در حالی که با شناسایی گروه‌های در معرض خطر و آموزش آنها می‌توان از ابتلای تعداد زیادی از جوانان به این بیماری غیر قابل درمان پیشگیری کرد.

آموزش‌های پیش از ازدواج و پس از ازدواج و ارائه نگاه درست به جوانان در خصوص ازدواج می‌تواند مانع گسترش وحشتناک طلاق در کشور شود. کاهش طلاق یعنی کاهش تعداد زنان مطلقه و زنان سرپرست خانوار و کاهش فرزندانی که در اثر طلاق آسیب دیده‌اند.

سالمندی قدر مسلم یکی از مشکلات سال‌های آینده کشور خواهد بود؛ اما آیا کشور آماده مواجهه به این مشکل است؟ آیا فکری به حال میلیون‌ها سالمندی که در سال‌های آینده خواهیم داشت شده است؟ آیا فرهنگ درست به نسل جوان در خصوص مراقبت از سالمندان ارائه می‌شود؟

با نگاهی به آمارهای ارائه شده توسط سازمان بهزیستی به راحتی می‌توان دید که علیرغم تلاش‌های صورت گرفته هر سال بر تعداد افرادی که دچار آسیب شده‌اند، افزوده می‌شود و این نشان می‌دهد به هیچ عنوان در پشگیری از آسیب‌های اجتماعی موفق عمل نکرده‌ایم.

بهزیستی شاید پیشانی مقابله با تبعات آسیب‌ها باشد، اما قدر مسلم هرگز به تنهایی نمی‌تواند مانع بروز آسیب‌ها شود. بر همین اساس به نظر می‌رسد بهزیستی باید چشم هوشیار دولت برای شناخت آسیب‌ها به ویژه آسیب‌های نو پدید پیش از همه‌گیری باشد و تمام آحاد جامعه و مسئولان را با شرایط حقیقی جامعه و روند بروز و گسترش آسیب‌های اجتماعی آشنا و مسؤلان را برای برنامه‌ریزی در زمینه‌های مطرح هماهنگ کند.

اما در این میان یکی از مهم ترین وظایفی که قدر مسلم بر عهده مردم به ویژه نخبگان و ثروتمندان جامعه است، همراهی با اهداف والای الهی و انسانی بهزیستی است. در حال حاضر با افتخار می‌توان گفت تمام ایتام تحت سرپرستی بهزیستی توسط مردم (به صورت مستقیم در مراکز نگه‌داری از کودکان خصوصی و مردم نهاد و به صورت غیر مستقیم با تأمین هزینه زندگی ایتام از طریق مردم) نگهداری می‌شوند و مراکز خیریه ارزشمندی با هدف نگهداری از سالمندان و معلولان ایجاد شده است، اما این خیر جمعی باید گسترش یافته و به سایر آسیب دیدگان اجتماعی به ویژه بانوان آسیب دیده و مبتلایان به بیماری‌های خاص گسترش یابد.

فراموش نکنیم که؛ «تنها، با هم می‌توانیم خوشبخت باشیم». هفته بهزیستی مبارک.

 

کد خبرنگار: 41080

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha