محمدسیاح: برخی از کارشناس اجتماعی درباره کاهش جمعیت جوان و پیر شدن کشور هشدارهایی را دادهاند اما کارنامه دولت در حوزه تامین نیازهای مردم بویژه جوانان نشان میدهد مسئولان هنوز این هشدارها را جدی نگرفتهاند. بسیاری از کشورهای جهان از پیر شدن جمعیت خود میترسند. در ایران مدتی است شعار «فرزندکمتر، زندگی بهتر» با پررنگ شدن دغدغه پیر شدن جمعیت، جای خود را در ذهن بسیاری از خانوادههای ایرانی به سوال «واقعا دو تا فرزند کافیه؟» داده است اما آیا شعارها میتوانند برای جامعه ایرانی و در شرایط موجود قابل اعتماد و اکتفا باشند؟!
نقشه راه باید مشخص شود
مصطفی اقلیما، جامعه شناس و رییس انجمن علمیمددکاران اجتماعی ایران در گفتوگو با طبنا(خبرگزاری سلامت) درباره چرایی کاهش تمایل به فرزندآوری در بین خانوادهها، میگوید: «به نظرم هیچ دولت و حکومتی نمیتواند در فرزندآوری خانوادهها دخالت کند و آنها را مجاب به این کار کند، سیاست دولتها برای افزایش جمعیت زمانی میتواند موثر باشد که زمینه ورود افراد به جامعه فراهم باشد.»
او ادامه میدهد: «این شرایط شامل این است که فرد بداند زمانیکه از دبیرستان وارد دانشگاه و از آنجا آماده ورود به بازار کار میشود بداند قرار است چه کاری میخواهد انجام دهد، درآمد او از کجاست و در مجموع بتواند نقشه راه زندگیش را ترسیم کند. این اطمینان از آینده در مردم جامعه، زمانی شکل میگیرد که دولت بتواند به تعهداتش در قبال کشور عمل کند.»
تحصیلکردههای بیکار
اقلیما تاکید میکند: «براساس آمار 95 درصد جوانان بعد از پایان دوران تحصیلات دانشگاهیشان بیکارند و آینده شغلیای ندارند. یعنی نمیدانند که حالا بعد از دوران تحصیل چه کاری میتوانند داشته باشند! روند پیدا کردن شغل و کسب درآمد خود به خود سن ازدواج را به مردان به 35 سالگی رسانده که اگر در این چند سالی هم صرف جمع کردن پول و پیشرفت کاری کند عملا فرد در 40 سالگی میتواند ازدواج کند و شاید صاحب یک فرزند هم شود.»
او با بیان اینکه این رویه خود به خود باعث کاهش فرزندآوری میشود، میگوید: «در کشوری که تورم سرسام آور بوده و حقوق و درآمد اکثریت جامعه بویژه بخش کارگری نهایتا کفاف اجاره بها و مایحتاج فوق العاده ضروری را میدهد و افراد روز به روز بیشتر از اردواج میهراسند نمیتوان به دنبال فرزندآوری بود.»
آینده نامشخص؛ مانع جدی ازدواج
پدر علم مددکاری ایران توضیح میدهد: «روشن ترین جواب برای اینکه کسی ازدواج نمیکند این است که «آینده روشن ندارد»؛ این آینده روشن شامل کار، درآمد ثابت و کافی و ثبات اقتصادی و اجتماعی است، تا زمانیکه این شرایط فراهم نشود کسی تمایلی برای ازدواج نخواهد داشت. آنهایی هم ازدواج میکنند متاسفانه تعداد زیادی از ازدواجها هم به دلیل مشکلات اقتصادی به طلاق منجر میشود.»
او با بیان اینکه کسی نیست که نخواهد تشکیل خانواده دهد، اضافه میکند: «اگر میخواهیم در این شرایط بخواهیم ازدواج را رونق ببخشیم باید برای افراد شغل با درآمد پایدار ایجاد کنیم. الان اگر فردی با حقوق کارمندی بخواهد یک خودرو بخرد باید 4 سال پس انداز کند تازه اگر قیمتها تغییر نکند و خرج دیگری نداشته باشد. این موارد همه نگرانیهایی هستند که خواه ناخواه برای جوانان و جامعه وجود دارد.»
تبعات زیرساختهای فشل اقتصادی را جدی نمیگیرند
اقلیما در ادامه با اشاره به اینکه ریشه خیلی از فروپاشیهای زندگی زناشویی همین نبود زیرساختهای اقتصادی است، تاکید میکند: «دولتها موظف به تولید کار هستند، این شغل از است که برای افراد شخصیت و ثبات بوجود میآورد. هیچ جای دنیا از فقیرترین کشور یعنی بنگلادش تا قدرت اقتصادی آمریکا برای ازدواج وام نمیدهند بلکه شغل ایجاد میکند تا افراد بتوانند زندگیشان را تامین کنند.»
او در پاسخ به این سوال که دولتها در این بین وظایفی دارند و این موضوع کاملا مشخص است، اما نکته مهم این است که چرا اهتمامیبه وظایف خود ندارند؛ توضیح میدهد: «در همه جای دنیا وظیفه دولتها تولید شغل است در حالیکه در کشور ما شرایط برعکس است. یعنی شرکتها و کارخانهها و ... یا در حال تعدیل نیرو هستند یا تعطیل شدهاند یا در آستانه ورشکستگی قرار دارند.»
او با تاکید براینکه خود دولت خط فقر را حقوق زیر سه میلیون تومان اعلام کرده است، میگوید: «با این وجود حقوق پایه را یک میلیون و 100 هزار تومان تعیین میکند و این یعنی حداقل 50 درصد کمتر از خط فقر! این فرد چطور باید زندگیاش را مدیریت کند. زمانیکه کار باشد افراد میتوانند زندگیشان را سامان ببخشند و دیگر نیازی به وام و کمک نخواهد داشت. در این شرایط وام هزینهای دیگر برای افراد است.»
رشد بیاعتمادی بین مردم و دولت
رییس انجمن علمیمددکاران اجتماعی ایران در پاسخ به اینکه تناقضی که بین حرفهای دولت در تشویق مردم به فرزندآوری و عمل نکردن به تعهداتش برای ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی چه تبعاتی در افکار عمومیدارد، اینطور پاسخ میدهد: «متاسفانه شرایط به گونهای شده که افراد بیشتر به حرفهای دولت مردان میخندند و میدانند که هیچکدام عملی نمیشود و در واقع کسی حرفهای دولت را قبول ندارد.»
او تاکید میکند: «براساس آمار در حال حاضر بیشتر از 90 درصد مردم به هم و به دولت بیاعتماد هستند، این نبود اطمینان ریشه اصلی آسیبهای اجتماعی است و جامعهای که فرو بپاشد خانواده در آن سالم نخواهد ماند. زمانیکه دولت از اقدامات پیشگیرانه، نظارتی یا برخوردی با تخلفات صحبت میکند اما اتفاقی به نفع مردم نمیفتد اطمینان است که از بین میرود.»
روزهای سیاه پیری
اقلیما درباره چشمانداز آینده کشور میگوید: «شرایط موجود باعث خواهد شد تا در آینده با وضعیت بسیار بحرانیای در حوزه جمعیتی و شرایط اجتماعی و اقتصادی روبرو شویم. جامعه پیر خواهد شد و این دولت است که باید هزینههای بیشتری را برای درمان و نگهداری از آن بپردازد. این کشور آیندهای نخواهد داشت.»
او تاکید میکند: «امروز کلی جوان توانمند در کشور وجود دارند که اگر در جای درستی قرار بگیرند میتوانند چرخهای پیشرفت را به پیش ببرند وگرنه رویه موجود پیش خواهد رفت و شرایط از این چیزی که هست بدتر خواهد شد. اگر واقعا دولت بخواهد کار کند و سیاست کلی درستی را برای بهبود وضعیت مردم اتخاذ کند ما حداقل 30 سال زمان نیاز داریم تا شاهد عوض شدن وضعیت موجود باشیم.»
افزایش نسبت خانوادههای بدون فرزند در سالهای اخیر قابل تامل و مهم است. با توجه به بستر فرهنگی اجتماعی جامعه ایران که فرزندآوری اهمیت زیادی دارد و درصد بسیار پایینی از خانوادهها بویژه زوجها تمایل به فرزندآوری دارند.
برخی از کسانی که تصمیم برای تاخیر فرزندآوری یا بیفرزندی موقت دارند، در نهایت بیفرزندی دائم و یا فرزندی ناخواسته را تجربه میکنند؛ بنابراین افزایش بیفرزندی ممکن است در آینده افزایش یابد. با توجه به اینکه با افزایش سن، توانایی باروری زن کاهش مییابد و با افزایش بیشتر سن این کاهش پرشتابتر میشود، مسئولان، به فکر ارائه امکانات لازم و تامین شراطی که آینده را برای زوجها روشن تر می کند، باشند تا افراد بتوانند با برنامهریزی مناسب، فرصت فرزندآوری را برای خود فراهم کنند.
نظر شما